Iranian Agriculture News Agency

گفت‌‌وگو با مصطفی تاج‌زاده درباره مذاکره مستقیم امریکا و کره شمالی

ترامپ دنبال معامله است نه حقوق بشر

مصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است که حل چالش کره شمالی به معنای آن است که تنها ایران باقی می‌ماند که باید تکلیفش از دید کاخ سفید روشن شود

ترامپ دنبال معامله است نه حقوق بشر

به گزارش ایانا به نقل از روزنامه اعتماد، مذاکره بین کیم جونگ اون و ترامپ یکی از مهم‌ترین تحولات سیاست خارجی این روزها است؛ دیداری که در صورت توفیق بر مناسبات بین‌المللی ایران نیز بی‌تأثیر نخواهد بود. در چنین شرایطی این پرسش مطرح می‌شود که تهدیدات و فرصت‌های مذاکره امریکا و کره شمالی برای ایران چه می‌تواند باشد. مصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است که حل چالش کره شمالی به معنای آن است که تنها ایران باقی می‌ماند که باید تکلیفش از دید کاخ سفید روشن شود. او بیان می‌کند که پیام این ملاقات برای ما این است که می‌توانیم با یک دیپلماسی تهاجمی ترامپ را در یک دوراهی قرار دهیم با این راهبرد که اگر ترامپ حاضر باشد همان روشی را که در کره شمالی دنبال کرد، درباره ایران نیز پی بگیرد، جمهوری اسلامی نیز حاضر به مذاکره دوجانبه مستقیم و استراتژیک با امریکا است.

پس از حرف‌وحدیث‌های بسیار بالاخره کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی با ترامپ دیدار کرد. ارزیابی شما از این ملاقات چیست؟

این ملاقات سرآغاز یک‌راه مهم و پرفرازونشیب ارزیابی می‌شود که چشم‌انداز آن کاملاً روشن نیست اگرچه امید زیادی ایجاد کرده و به همین دلیل با استقبال جهانیان مواجه شده است. از یاد نبریم که دو کشور هم گذشته خون‌باری دارند و هم چند بار به توافق رسیدند و آن را به هم زدند. این بار نیز ممکن است توافق تا پایان نپاید. باوجوداین اصل ملاقات مثبت و به سود طرفین است.

چه اتفاقی باعث شد تا کره شمالی تن به مذاکره بدهد؟

به نظر من به دو دلیل رهبر کره شمالی چنین ملاقاتی را پذیرفت و استراتژی خود را درباره امریکا تغییر داد. اول مشکلات طاقت‌فرسای اقتصادی است که هم حکومت و هم مردم کره شمالی را به‌شدت رنج می‌دهد و دوم موفقیت کشورهای پیرامون کره در دست یافتن به توسعه اقتصادی در ۴ دهه گذشته؛ از چین تا کره جنوبی و از سنگاپور و هنگ‌کنگ تا مالزی و اندونزی. به نظر می‌رسد حزب کمونیست کره شمالی با توصیه حزب کمونیست چین به این جمع‌بندی رسیده است که می‌تواند با حفظ سلطه سیاسی خود گام‌های بزرگی به سمت توسعه اقتصادی بردارد و تعریف جدیدی از امنیت ملی برای خود ارائه کند. به این معنا که بیش از تکیه‌بر سلاح اتمی و موشک‌های بالستیک و قاره‌پیما بر قدرت اقتصادی کشور تکیه کند؛ همان مسیری که چین پیمود.

تعلیق تأسیسات هسته‌ای کره شمالی در قبال قول آمریکایی‌ها برای رشد و توسعه اقتصادی در کره شمالی را توافق برد-برد می‌دانید؟

اگر حزب کمونیست کره شمالی تصمیم گرفته باشد که بین دو استراتژی «کره هسته‌ای» یا «کره توسعه‌یافته» راهبرد دومی را انتخاب کند، آنگاه به پرسش شما می‌توان پاسخ مثبت داد. پیشرفت و توسعه اقتصادی کره شمالی ارزش آن را دارد که شبه‌جزیره کره، اعم از جنوبی و شمالی هسته‌ای‌زدایی شود، به‌شرط آنکه نیروهای آمریکایی هم خاک کره جنوبی را ترک کنند و اجازه دهند مردم دو کشور که از قدیم پیوندهای گوناگون با یکدیگر داشته‌اند، در صلح باهم زندگی کنند. در آن صورت بازی برد- بردی شکل می‌گیرد که در آن واشنگتن می‌تواند ادعا کند که توانسته است منطقه را از سلاح‌های اتمی عاری کند. متقابلاً پیونگ‌یانگ نیز هم می‌تواند بگوید که پیروز شده زیرا توانسته است چهره‌ای صلح‌طلب و اهل تعامل با جهان از خود ترسیم کند، بدون تکیه و تأکید بر سلاح اتمی امنیت خود را حفظ کند، به توسعه اقتصادی دست یابد و نیروهای آمریکایی را از کره خارج کند.

پیام ملاقات اون و ترامپ برای کشور ما چیست؟

ترامپ با این ملاقات ثابت کرد که به آنچه قبلاً گفته بود پایبند است و برای او دموکراسی، حقوق بشر و حقوق شهروندان، به‌خصوص در کشورهای در چالش با امریکا، ارزش ندارد و او به‌عنوان یک معامله‌گر بزرگ صرفاً به دنبال آن است که منافع کشورش را البته با تعریف خویش تأمین کند و به شعار خود یعنی «امریکا کشور اول جهان» تحقق بخشد و فاصله کشورش را با رقبایش به‌ویژه در عرصه اقتصادی افزایش دهد.

پیام این ملاقات برای ما این است که می‌توانیم با یک دیپلماسی تهاجمی ترامپ را در یک دوراهی قرار دهیم با این راهبرد که اگر ترامپ حاضر باشد همان روشی را که در کره شمالی دنبال کرد، درباره ایران نیز پی بگیرد، جمهوری اسلامی نیز حاضر به مذاکره دو‌جانبه مستقیم و استراتژیک با امریکا است. کافی است ایالات‌متحده آمادگی خود را برای خروج نیروهایش از خلیج‌فارس اعلام کند تا تهران نیز درباره نحوه حضورش در کشورهای همسایه مذاکره و تجدید‌نظر کند و به این سمت برود که هم نیروهای آمریکایی را بعد از چهار دهه از منطقه دور کند و هم خود راهبرد تازه‌ای در سوریه و یمن و... برگزیند و امتیازاتی بدهد که در تحلیل نهایی بیش از امریکا به نفع ایران باشد. توجه دارید که ملت ما هزینه سنگینی برای مثلاً حضور در سوریه تحمل می‌کند که می‌تواند با اخذ تضمین‌های لازم و قابل‌برگشت از آن رهایی یابد. به‌علاوه توافق با امریکا راه مسیر مراودات اقتصادی ایران را باهمسایگانش هموار می‌کند.

تهدیدات و فرصت‌های مذاکره امریکا و کره شمالی برای ایران چیست؟

اگر مشکل امریکا با کره شمالی حل شود، تهدیداتی برای ما می‌آفریند در کنار فرصت‌هایی که ایجاد می‌کند. می‌دانید که ترامپ و حزب جمهوری‌خواه در دکترین امنیت ملی خود اعلام کردند که با دو کشور در عرصه بین‌المللی رقابت دارند. با چین رقابت اقتصادی و سیاسی و با روسیه عمدتاً رقابت سیاسی و امنیتی. دو کشور را هم مزاحم و نامطلوب خوانده‌اند؛ ایران و کره شمالی. حل چالش کره شمالی به معنای آن است که تنها ایران باقی می‌ماند که باید تکلیفش از دید کاخ سفید روشن شود. به‌ویژه آنکه از هفت‌کشوری که دپارتمان بوش پسر آن‌ها را محور شرارت لقب داد فقط ایران بدون مواجه‌شدن با مشکلات جدی مسیر خود را می‌پیماید. بنابراین باید به‌شدت هوشمندانه عمل کرد تا ایران خدای‌ناکرده به سرنوشت دیگر کشورهایی که محور شرارت خوانده شدند، دچار نشود؛ اما این ملاقات فرصت‌هایی هم برای ایران آفریده است. ازجمله اینکه به بسیاری از شهروندان این سرزمین آموخت که در تحلیل نهایی آنچه حافظ امنیت کشور است اقتصاد پویا و برتر آن است. اگر کشوری در این زمینه نتواند پا به‌پای تحولات دنیا و متناسب با مطالبات مردم خویش حرکت کند، حتی اگر سلاح اتمی و نیز موشک‌های بالستیک باقابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشته باشد، بازهم با مشکلات بسیار جدی و شکننده مواجه خواهد شد. بنابراین باید کوشید که همه ابزارها و اهرم‌ها در خدمت توسعه همه‌جانبه و پایدار کشور و رفاه ملت قرار گیرد تا هم امنیت ایران تأمین و هم آینده روشنی برای فرزندان این سرزمین ترسیم شود.

چقدر احتمال می‌دهید کره شمالی اسناد تفاهم‌نامه‌های موشکی و هسته‌ای خود با ایران را در اختیار آمریکایی‌ها بگذارد؟

من نگرانی خاصی از اینکه کره شمالی بخواهد اطلاعات موشکی و هسته‌ای ایران را به امریکا بدهد، ندارم. بدان علت که دنیا پذیرفته که کشورمان دست‌کم از سال ۱۳۸۲ یعنی از ۱۵ سال پیش تاکنون فعالیت سازمان‌یافته برای دستیابی به سلاح هسته‌ای و موشک‌هایی باقابلیت حمل کلاهک اتمی نداشته است. بنابراین نگرانی جدی از این بابت جمهوری اسلامی را تهدید نمی‌کند. کما اینکه مثلاً افشاگری نتانیاهو نتوانست نه در افکار عمومی دنیا و نه حتی در دولت‌ها علیه ایران موج بیافریند و جمهوری اسلامی را ناقض برجام و کشوری درصدد دستیابی به سلاح هسته‌ای معرفی کند.

آیا کره شمالی می‌تواند روی قول آمریکایی‌ها حساب کند؟

رهبران کره شمالی عاقل‌تر آن هستند که روی قول آمریکایی‌ها به‌ویژه ترامپ حساب باز کنند. به‌خصوص با پیمان‌شکنی‌هایی که او در این مدت ازجمله در مورد خروج از برجام انجام داده است؛ اما مذاکره تنها بین کسانی که به یکدیگر اعتماد دارند، صورت نمی‌گیرد. مذاکرات کشورها در اغلب موارد به این دلیل دنبال می‌شوند که طرفین به هم اطمینان ندارند. هنر بزرگ دیپلمات‌ها آن است که به‌گونه‌ای قرارداد تنظیم و امضا کنند که اگر یک‌طرف به هر دلیلی زیر قول خود بزند، برای طرف مقابل استفاده از قدرت‌ها و ابزارهای خویش ممکن باشد. باید فرض را بر این گذاشت که امریکا هرلحظه ممکن است تعهدات خود را زیر پا بگذارد، چه ترامپ باشد و چه رئیس‌جمهوری بعدی امریکا. کره شمالی باید روندی را بپیماید که اگر چنین اتفاقی افتاد، شکست بزرگی را متحمل نشود.

دستاورد توافق کره شمالی و امریکا برای دو کشور چه خواهد بود؟

همچنان که گفتم این مذاکرات و تفاهم صورت گرفته دستاوردهایی برای هر دو طرف داشته است و هر دو از این ملاقات راضی هستند. درعین‌حال باید دید آیا می‌توانند بر اساس این تفاهم‌نامه کلی برنامه زمانی مشخص در جهت تحقق آن تنظیم و در اجرای آن به اشتراک نظر برسند یا اینکه مانند بار گذشته و در عمل به‌جایی نرسند و این مذاکرات نیز با شکست مواجه شود.

دستاورد امریکا همچنان که ترامپ اشاره کرد، گرفتن قول خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی است. این مطالبه بزرگی است که ترامپ مدعی دستیابی به آن است و خطر آن را برای امریکا و متحدانش به‌ویژه ژاپن و کره جنوبی منتفی می‌کند.

اما دستاورد کره شمالی سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی و حتی امنیتی است. فردی که تا دیروز رسانه‌های غرب او را دیکتاتور کره شمالی می‌خواندند یک‌شبه رهبر کره شمالی نامیده شد و تمام مباحث مربوط به نقض حقوق بشر و سرکوب شهروندان کره شمالی تحت‌الشعاع چهره صلح‌طلب و تعامل جوی رهبرش قرار گرفت. به لحاظ نظامی نیز لغو رزمایش‌های مشترک امریکا و کره جنوبی پیروزی بزرگی برای آقای اون است. اعلام اینکه رزمایش دو کشور امریکا و کره جنوبی تحریک‌آمیز است، آن‌هم از زبان رئیس‌جمهور امریکا درحالی‌که تاکنون امریکا و کره جنوبی آن را رد می‌کردند، موفقیت قابل‌توجهی برای کره شمالی است. دستاورد بزرگ‌تر البته در صورت اجرای کامل آن خروج ۳۰ هزار نظامی آمریکایی از کره جنوبی است.

بزرگ‌ترین دستاورد کره شمالی درصورتی‌که مسیر توافق با مشکل مواجه نشود، توسعه اقتصادی آن در دو دهه آینده است بدون یکی شدن دو کره و این همان اتفاقی است که حدود سه دهه قبل در مورد آلمان شرقی رخ داد و با برچیده شدن دیوار مشهور برلین، آلمان شرقی به‌سرعت توانست مسیر توسعه اقتصادی را طی کند و فاصله کهکشانی بین دو آلمان از بین برود. اگر کره شمالی با مشکلی مواجه نشود ما در دو دهه آینده در کنار کشورهایی مثل مالزی و اندونزی و غیره که توانستند طی دو سه دهه اخیر جهش بزرگ اقتصادی کنند، شاهد چنین جهشی در کره شمالی هم خواهیم بود.

به نظرتان برنده ملاقات ترامپ و اون چه کسی بود؟

این تفاهم‌نامه یک برنده نداشت و در حقیقت سه برنده داشت: ترامپ، اون و جهان. به این معنا که هر گامی که در جهت غیر‌هسته‌ای کردن هر گوشه‌ای از جهان و هر کشوری به سمت صلح برداشته شود، جهانیان از آن استقبال می‌کنند. به نظر من این مذاکره مصداق بازی برد-برد بود.

برخی از تحلیلگران معتقدند که پذیرش ملاقات از سوی اون نشان‌دهنده بازگشت عقلانیت به هیئت حاکمه کره شمالی است. شما این تحلیل را قبول دارید؟

من در کاربرد واژه‌ها احتیاط بیشتری می‌کنم و نام حرکت حکومت کره شمالی را بازگشت عقلانیت نمی‌گذارم اما از آن به‌عنوان اقدامی عقلانی دفاع می‌کنم که اگر تا انتها بتواند پیش برود، کره، منطقه و جهان را از خطر مهمی نجات داده است و آینده روشنی را برای مردم خویش ترسیم می‌کند.

از سوی دیگر اگرچه در دو دهه آینده بعید است که شاهد رعایت حقوق شهروندی در کره شمالی باشیم و حزب کمونیست همچنان یکه‌تازی خواهد کرد اما تجربه بشر نشان داده که هر کشوری که به لحاظ اقتصادی توسعه پیدا کند، مجبور است حداقلی از آزادی‌ها را در جامعه به رسمیت بشناسد و به سمت دموکراسی حرکت کند؛ اگرچه کند.

به نظرتان ترامپ تا چه اندازه‌ای توانسته است به اهداف اعلام‌شده سیاست خارجی خود دست پیدا کند؟

کارنامه آقای ترامپ در عرصه بین‌المللی منهای آنچه در کره شمالی اتفاق افتاده، سیاه و منفی است. او تقریباً از تمام پیمان‌های مهم بین‌المللی یکی پس از دیگری و بدون دلایل موجه خارج‌شده؛ متحدان امریکا را از خود رانده است و آنان را به‌طورجدی به جبهه مقابل خویش سوق داده؛ زبان دو رقیب اصلی خود یعنی روسیه و چین را علیه خود بازکرده و در افکار عمومی جهان چهره‌ای منفی از واشنگتن ارائه کرده است. تنها گام مثبت او گامی است که درباره کره شمالی برداشته و آن‌هم معلوم نیست به نتیجه می‌رسد یا نه. البته تا همین‌جا افکار عمومی جهان از آن استقبال کرده است. همچنان که در ایران به نظر می‌آید اکثریت مردم ارزیابی مثبتی نسبت به این دیدار و تفاهم حاصل از آن داشته‌اند.

مفروض به عقب‌نشینی کره شمالی در قبال امریکا و پایان دادن به پروژه‌های هسته‌ای کره شمالی این اتفاق چه تبعاتی برای ایران خواهد داشت؟

این تفاهم‌نامه می‌تواند پیامدهای مثبت و ملی برای ایران داشته باشد، به‌شرط اینکه همه به آن از منظر ملی نگاه کنیم و نخواهیم با نگرشی جناحی، رقیب خود را در موضع اتهام قرار دهیم. امروز با اتفاقی که در مورد کره شمالی ازیک‌طرف و با نابسامانی‌هایی که در اجرای برجام از سوی دیگر مشاهده کرده‌ایم، یک‌بار دیگر از خود بپرسیم که آیا نظام جمهوری اسلامی پشتوانه‌ای جز مردم برای تأمین امنیت میهن و نیز پیشبرد امور آن دارد؟ اگرنه دیپلماسی به‌تنهایی و یا پیشبرد برنامه هسته‌ای نمی‌توانند امنیت و رفاه ما را تأمین کنند. بهترین درس از این تجربه آن است که در برابر عظمت این ملت تعظیم کنیم و راه برای مشارکت آنان در تمام عرصه‌ها بگشاییم و این ممکن نخواهد شد مگر با رعایت حقوق شهروندی. یعنی با احترام گذاشتن به سبک زندگی مردم و اجازه دادن به آنان در گردآمدن در تشکل‌هایی که می‌پسندند؛ از تشکل‌های مردم‌نهاد تا اتحادیه‌ها، سندیکاها و احزاب آزاد. در رأس همه این‌ها آزادی مطبوعات و انتخابات آزاد قرار دارد. تا شایستگان این کشور بتوانند بارأی ملت منشأ خدمات برای میهن و مردم قرار گیرند.

تفاهم‌نامه میان امریکا و کره شمالی یک برنده نداشت و در حقیقت سه برنده داشت: ترامپ، اون و جهان. به این معنا که هر گامی که در جهت غیر‌هسته‌ای کردن هر گوشه‌ای از جهان و هر کشوری به سمت صلح برداشته شود، جهانیان از آن استقبال می‌کنند. به نظر من این مذاکره مصداق بازی برد-برد بود.

 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید