دانشکدههای پرشمار کشاورزی ، چالش توسعه پایدار ( بخش اول)
در عِده و عُدهی فارغالتحصیلان کشاورزی
عبدالحسین طوطیایی – پژوهشگرکشاورزی** روند رو به افزایش تعداد دانش آموختگان بیکار در رشتههای مختلف آکادمیک به مرز نگران کنندهای رسیده است. مجموعهای که سهم عمدهای از آمار بیکاران کل کشور را تشکیل میدهد. در یک بررسی به عمل آمده توسط دکتر سعید عیسیزاده ( 1393) دربازه زمانی 1998 تا 2007 همواره نرخ بیکاری دانش آموختگان در ایران از متوسط این نرخ برای کشورهای عضو G8 بالاتر است.
همچنین در تمامی سالهای مطرح شده و همه کشورهای G8، همواره نرخ بیکاری دانش آموختگان از نرخ بیکاری نیروی کار پایینتر است، در حالیکه در ایران از بعد از سال 2002( 1381) نرخ بیکاری فارغ التحصیلان در جهت معکوس روند سالهای پیشین از نرخ بیکاری نیروی کار بالاتر بوده است. بر اساس آمار سال 1396، دانش آموختگان محیط زیست با ۴۹.۱ درصد بالاترین و رشتههای کامپیوتر با ۳۹.۹ درصد و صنعت و فرآوری و نیز کشاورزی با25 درصد به ترتیب بالاترین درصد بیکاری را دارا هستند. رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی در مصاحبهای (1395) اظهار داشت از 210 هزار عضو این سازمان 130 هزار نفر بیکار هستند. درتازهترین آمار گرفته شده، از 235 هزار عضو این سازمان 211 هزار نفر دارای مدرک کارشناسی، 22 هزار نفر کارشناسی ارشد و 600 نفر دکترا هستند. 27 درصد از این مجموعه را شاغلین دولتی و غیر دولتی و مابقی معادل 171500 نفر جویای کار هستند. البته این ارقام برای کل کشور قطعا بالاتر ار محدوده سازمان نظام مهندسی کشاورزی است
در سال 1356 تنها 9 دانشکده کشاورزی دولتی با پذیرش سالانه حداکثر هزار دانشجو فعالیت داشتند . در همین شرایط هم شاید 70 درصد دانش آموختگان کشاورزی جذب دستگاههای دولتی یا نیمه دولتی میشدند. از بعد از انقلاب اسلامی گسترش تدریجی دانشکدههای کشاورزی دولتی در تمام استانهای رو به افزایش و به موازات آن در دانشگاههای آزاد و حتی پیام نور در دهههای 60 تا 90، مشکلات زیادی را برای بخشهای کشاورزی، آموزش عالی و نیز انبوه دانش آموختگان جویای کار این رشته فراهم آورده است. تنها در دانشگاه آزاد از سال 1373 تا 1392 ا تعداد دانشجویان از یکصد هزار به دو میلیون و ششصد هزار نفر افزایش یافت و البته با همین شتاب نیز افزایش کمی در رشتههای کشاورزی صورت گرفت. تا اواسط دهه 80 سالانه 30-25 هزار دانشجو در رشتههای مختلف کشاورزی در دانشکدههای دولتی و آزاد پذیرفته میشدند ( 30برابر سال 1356) اما از آن سال به بعد دانشگاه پیام نور نیز به این تولید انبوه پیوست تا جمع پذیرش سالانه را در رشته های کشاورزی به 50 هزار نفر در سال برساند. این افزایش بیتوجیه در شرایطی صورت گرفت که اتفاقا دو میلیون هکتار از پر بازدهترین اراضی کشاورزی و 50 درصد از سطح جنگلهای کشور کاسته شده است. سیستم آموزش کشاورزی در دانشگاهها و به خصوص در کشورمان براساس کسب مهارت (Qualifcation) نبوده و بنابراین بخش کم توان خصوصی گرایشی به جذب این گروه از دانش آموختگان نداشته است. از طرفی رونق درآمد نفت و گسترش حجمی ساختار وزارت کشاورزی در نیمههای اول دهه 50 ، به گرایش انحصاری دانش آموختگان وقت به استخدامهای دولتی انجامید. یکی از منابع محدود ظاهرا غیر دولتی برای استخدام دانش آموختگان کشاورزی، شرکتهای مهندسین مشاور و پیمانکاری بوده و هنوز هم کما بیش هستند. انحصار در کارفرمای دولتی برای این شرکتها موجب آن بود که عملا آ نها هم در تیول دولت بشمار آیند......
** ادامه این یادداشت را در روزهای آینده دنبال کنید.
دیدگاه تان را بنویسید