یک جامعه شناس در گفت و گو با ایانا
با تغییر الگوی معیشت، ازدواج روستایی حذف میشود!
شرایط اقتصادی روستا به هم خورده و توان تشکیل خانواده نیست
محمد عاملی، جامعه شناس شهری و روستایی با اشاره به عدم وجود هماهنگی بین عرصه اقتصادی و عرصه فرهنگی در فضای روستایی می گوید: در حال حاضر، روستاها همزمان هم شهر هستند و هم ده!یعنی می توان گفت که دیگر تقارنی به آن معنا بین این دو وجود ندارد بنابراین به سادگی الگوی معیشتی و سازوکار اقتصادی تغییر می کند از دست انگاره های فرهنگی کار زیادی برنمی آید
اخیرا مرکز آمار ایران، خبری را منتشر کرد مبنی بر این که بر اساس سرشماری سال 95 زنان و مردان ایرانی نسبت به چهل سال پیش 3 سال و 3 ماه دیرتر ازدواج می کنند. اما نکته قابل توجه در این خبر، سن ازدواج مردان روستایی نسبت به مردان شهری در سال ۱۳۹۵ بود که در مقایسه با سال ۱۳۵۵، یک سال و یک ماه بیشتر اضافه شده است. یعنی، به سن ازدواج مردان در شهر ۲ سال و ۷ ماه و در روستا ۳ سال و ۸ ماه اضافه شده است.
محمد عاملی، جامعه شناس شهری و روستایی در گفت و گو با خبرنگار ایانا، در تشریح عوامل افزایش سن ازدواج در زنان و مردان روستایی، با بیان این که ازدواج در هر محیط متاثر از دو متغیر فرهنگ و اقتصاد است، گفت: در فضای روستایی از نظر فرهنگی هنوز آن ته نشستهای سنتی جریان دارد که به دلیل ارزشهای خاص به نوعی مشوق امر ازدواج آن هم در سنین پایین هستند. از سوی دیگر، اوضاع فضای اقتصادی یعنی متغیر دیگر ازدواج به مراتب در روستاها وخیمتر است. یعنی حتی اگر فرهنگ روستایی به ازدواج تشویق کند، اقتصاد روستایی پا به پای این تشویق فرهنگ پیش نمیرود و بین ارزشهای روستایی و پیش زمینههای اقتصادی نوعی ناهماهنگی دیده میشود.
او با تاکید بر این که در اغلب روستاها الگوی معیشت تغییر کرده، افزود: الگوی معیشت فقط یک مسئله صرفا اقتصادی نیست بلکه در بطن این الگو نوعی مناسبات فرهنگی نیز دیده میشود. خود من وقتی روی مناطق دشت قزوین کار میکنم میدانم که در برخی از مناطق که زندگی و معیشت مبتنی بر کشت انگور است، از فرهنگ و رسومی که از دل پرورش و باغداری انگور برمیخیزد گونهای خاص از فرهنگ هم بیرون میآید که مبتنی بر ازدواج است. مثلا ازدواجها در این مناطق معمولا به پاییز و زمستان محول میشود. یعنی زمانی که افراد اواخر تابستان میوه خود را فروخته اند و با پول آن میخواهند کار مهمی انجام دهند و معمولا هم مهمترین کار ازدواج فرزندان است.
عاملی به تبعات این تغییر اشاره کرده و ادامه داد: وقتی الگوی شیوه معیشت در یک منطقه از بین برود به تبع آن، مناسبات فرهنگی که از بطن این الگوی معیشت برآمده نیز از بین میرود یا ضعیف میشود. آنچه دیده میشود دو حیات موازی اجتماعی و اقتصادی در روستاهاست؛ حیات شهری و حیات روستایی. در روستاها ما به طور همزمان هم حیات شهری میبینیم هم حیات روستایی کما اینکه در دهه 30 یا 40 ما چنین وضعیتی را در شهرها میدیدیم، یعنی شهرها همزمان هم روستا بودند و هم شهر. در حال حاضر، روستاها چنین وضعیتی دارند و میتوان گفت که دیگر تقارنی به آن معنا بین این دو وجود ندارد. وقتی الگوی معیشتی و سازوکار اقتصادی تغییر کند، از دست انگارههای فرهنگی کار زیادی برنمیآید. به فرض، انگارههای فرهنگی در روستا تشویق به ازدواج کنند آن هم در سنین به طور مثال کمتر از 25 یا 20 سال اما وقتی فضای اقتصادی و الگوی معیشتی نتواند چنین فرهنگی را حمایت کند، این عدم تقارن در نهایت، موجب افزایش سن ازدواج میشود و چه بسا که در بلندمدت، حتی آن مناسبات و انگارههای فرهنگی و ارزشها و ایستارها هم به نوعی متاثر از فضای اقتصادی و الگوی معیشتی شوند.
این جامعهشناس، افزایش سن ازدواج در مردان روستایی حتی بیش از مردان شهری را متاثر از ناهماهنگی بین عرصه اقتصادی و عرصه فرهنگی دانست و افزود: قطعا بحران کار و درآمد و معیشت برای یک فرد روستایی به مراتب مشکلتر از یک فرد شهری است. درست است که هزینههای زندگی در روستا پایین است اما پیدا کردن شغل و ایجاد یک چرخه اقتصادی قابل اطمینان در آن به مراتب مشکلتر شده است، با در نظر گرفتن این که اقتصاد روستایی مبتنی بر دامداری و کشاورزی ضعیف شده و در عین حال، چرخه اقتصاد شهری در روستا نیز آن قدر قوی نیست که یک جوان بتواند به آن اعتماد کند. به همین دلیل، در نهایت می توان گفت در فضای روستایی بین عرصه اقتصادی و عرصه فرهنگی هماهنگی وجود ندارد و این ناهماهنگی می تواند نمادها و نمودهای مختلفی داشته باشد که شکلی از این مسئله را نیز می توان در افزایش سن ازدواج و چه بسا افزایش طلاق و افزایش نابهنجاری های اجتماعی دید.
وی با بیان این که در حال حاضر، روستا مثل گذشته یک پدیده یک دست نیست و ارزش های یک دستی نیز بر آن حاکمیت نمی کند، گفت: این چندگانگی، نوعی آنومی اجتماعی را منتها در فضای روستایی نشان می دهد و احتمالا تبعات دیگری نیز داشته باشد اما فعلا در افزایش سن ازدواج خود را نشان داده است.
این جامعه شناس، با تاکید بر تغییر سبک زندگی روستاییان، تصریح کرد: ما اگر بپذیریم که سبک زندگی روستاییان تا حدی شهری شده باید این را نیز بپذیریم که الگوی زندگی شهری الزامات و چارچوب و ساختارهای ثبات یافته ای دارد. اما وقتی همین الگوی زندگی شهری به روستاها می رود می بینیم که خیلی ثبات ندارد و خیلی جامعیت پیدا نکرده است و به نوعی فرد در این الگوهای رفتاری سردرگم است. در نتیجه، می توان گفت فرهنگ شهری به دلیل دیرپا نبودن در فضای روستایی، هنوز راهنمای اخلاقی مناسبی برای یک روستایی نیست یا بهتر است بگوییم الگوی شهری زندگی روستایی چنین توانایی، ثبات و استحکامی را پیدا نکرده است.
دیدگاه تان را بنویسید