توسعه کشاورزی در آذربایجان غربی الزامات بینبخشی میخواهد
دریاچه ارومیه محصول سیاست مدیریت آب
بنابر تعریف فائو، توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای کنونی بشر را بدون مخاطره افکندن نیازهای نسل آینده برآورد ساخته و در آن به محیطزیست و نیازهای نسلهای فردا هم توجه شود
واژه توسعه آن طور که در تعارف آمده، به معنای حرکت به سمت وضعیت مطلوب یا به معنای فعالیتهای هدفدار و برنامهریزیشده برای نیل به افزایش تولید و درآمد پایدار است هرچند باگذشت زمان و با توجه به مقتضیات روز، تعریف توسعه نیز بهتدریج تغییر کرده و کاملتر شده است. در حال حاضر مقوله توسعه فرآیندی پیچیده و دشوار دارد که تحقق آن امری تدریجی بوده و فقط مللی که با تفکر و ارادهای همگانی دنبال توسعه باشند به اهداف توسعهای دست مییابند. بنابراین وجود اراده ملی شرط لازم برای توسعه محسوب میشود و در دنبال توسعه هستند باید این اراده ملی شکلگرفته شده باشد. امروزه در حالی توسعه پایدار کشاورزی در سطح جهانی مطرح میشود که کشورهای توسعهیافته برخلاف کشورهای درحالتوسعه، با بهرهگیری از مزیتهای نسبی موفق به استفاده از ظرفیتهای داخلی اقتصادی و فرصتهای موجود در سطح بینالمللی شده و مسیر پیشرفت، افزایش درآمد سرانه و بهبود سایر شاخصهای توسعهیافتگی را بهسرعت پیمودهاند. بنابر تعریف فائو، توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای کنونی بشر را بدون مخاطره افکندن نیازهای نسل آینده برآورد ساخته و در آن به محیطزیست و نیازهای نسلهای فردا هم توجه شود. به هر روی طبق تعاریف توسعه پایدار، بهرهبرداری از منابع طبیعی و زیرزمینی برخلاف سالیان گذشته با محدودیتهایی توأم خواهد بود که آن محدودیتها باید در برنامهریزیها و تصمیمگیریها مدنظر توسعه گران باشد وگرنه مشکلات عدیدهای ازجمله مشکلات زیستمحیطی نمایان خواهند شد.
استان آذربایجان غربی آن طور که برخی از کارشناسان میگویند، بیشتر از سایر استانهای کشور از تصمیمات غیر کارشناسی به ویژه در حوزه مدیریت منابع آب، آسیبدیده است. کارشناسان وضعیت فعلی دریاچه ارومیه را مصداقی بارز برای این امر میدانند. بر اساس آمار و اطلاعات، میزان اراضی زراعی و باغی آبی استان آذربایجان غربی در سال زراعی ۹۵-۱۳۹۴ جمعاً ۴۰۶۰۹۸ هکتار بوده که ۶۶٪ آن در حوضه دریاچه ارومیه قرارگرفته است. از این روست که بحث توسعه کشاورزی در این استان با بحثهای مربوط به احیای دریاچه ارومیه بهنوعی درهمتنیده شدهاند و درواقع تحقق احیای دریاچه از پیشنیازهای توسعه کشاورزی در استان محسوب میشود. اظهار نظر کارشناسان امر نیز مؤید این موضوع است که دریاچه ارومیه در طول سالهای ۹۲-۱۳۷۶ به دلایل متعددی از قبیل خشکسالی، تغییرات آب و هوایی، فقدان مدیریت صحیح و بهرهبرداری بهینه از منابع آبی، مهار بیرویه روانابها و احداث سدها، حفر چاههای غیرمجاز و راندمان پایین آبیاری در وضعیت نامطلوب فعلی قرارگرفته است و هرچند تصمیمگیرندگان اصلی مانند نمایندگان مجلس، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیطزیست، مسئولین ارشد استانی، مهندسین مشاور سدسازی و ... سهم بیشتری در ایجاد این فاجعه زیستمحیطی دارند ولی باید همه و همه حتی مردم منطقه نیز مسئولیت خود در این فاجعه را بپذیرند و برای جبران آن آستینها را بالا بزنند. موضوع خشک شدن دریاچه ارومیه در یک دوره زمانی تقریباً بیستساله اتفاق افتاده است و قطعاً احیای آن نیز زمانبر خواهد بود و دولت محترم تدبیر و امید هرچند با جدیت راهکارهای ۲۷ گانه تعیین شده از سوی ستاد احیای دریاچه ارومیه را در حال پیگیری است ولی درک عمیق موضوع از سوی مسئولین ارشد کشوری و تخصیص بهموقع منابع اعتباری موردنیاز و حتی در صورت نیاز استقراض خارجی برای جلوگیری از یک فاجعه مهلک، شرط اصلی احیای دریاچه ارومیه است. با این اوصاف متولیان توسعه کشاورزی استان نیز در برنامههای توسعهای خود باید موضوع همواره حیاتی آب، مصرف بهینه از منابع آبی و افزایش راندمان آبیاری را در اولویت قرار داده و با این تفکر دنبال توسعه کشاورزی استان باشند. در مجموع باید به این نکته توجه داشت توسعه کشاورزی مخصوصاً در استان آذربایجان غربی پیچیدگیهای خاص خود را داشته و برای کسب نتایج مطلوب در این زمینه بهکارگیری نقطه نظرات کارشناسان و محققان کشاورزی میتواند مؤثر واقع شود لذا از روی احساس مسئولیت و صرفاً برای انجاموظیفه، از این طریق نتیجه مطالعات و تجربیات خویش را در قالب الزامات توسعه کشاورزی استان مطرح میکنم تا انشاالله در صورت صلاحدید مدنظر نمایندگان محترم و مسئولین استانی برای عملیاتی شدن قرار بگیرند.
بدون شک آب مهمترین عامل توسعه کشاورزی است که باید بهموقع و بهاندازه موردنیاز تأمین و در اختیار کشاورزان قرار بگیرد. با توجه بهقرار گرفتن کشورمان در منطقه خشک و نیمهخشک و از طرفی دیگر وضعیت اسفبار دریاچه ارومیه شرایط را به شکلی درآورده است که ادامه برنامههای غیر کارشناسی و مدیریت نامطلوب منابع آبی، معنایی جزء نابودی استان نخواهد داشت. موضوع آب و کمبود آن در خاورمیانه بحث جدیدی نیست و ارسالهای 1980 میلادی شخصیتهای بینالمللی متعددی در ارتباط بااهمیت استراتژیک آب بابیان اینکه جنگ آینده در خاورمیانه بر سر آب خواهد بود هشدارهای هوشمندانهای را به سران کشورهای خاورمیانه دادند و برخی از کشورها ازجمله عربستان، اسراییل، ترکیه و ... جدیت موضوع را درک و سرمایهگذاریهای عظیمی برای حفظ و مدیریت منابع آب کشورشان انجام دادند. کمبود و بحران آبی موجود در استان به دلایل احداث سدهای متعدد در حوضه دریاچه ارومیه، گسترش بدون برنامه فعالیتهای کشاورزی مخصوصاً توسعه کشتهای پر آب بر مانند چغندرقند و احداث باغ سیب در حوضه دریاچه و بهرهبرداری از ۶۷ هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان، هماکنون بقای پایدار استان را با خطر جدی مواجه ساخته است. با این اوصاف متولیان امر کشاورزی باید مدیریت علمی منابع آبی استان را در اولویت برنامههای خود قرار داده و با جدیت و با بهکارگیری نیروی کارشناسی متعهد و متخصص نسبت به عملیاتی نمودن پروژههای مصوب کارگروه نجات دریاچه ارومیه در هیات وزیران (۱/۵/۱۳۹۴) اقدام و رسالت بخش کشاورزی در قبال احیای دریاچه ارومیه را ایفاء نمایند.
در حال حاضر بخش کشاورزی استان آذربایجان غربی بشدت از فقدان نیروی انسانی کارآمد رنج میبرد لذا تأکید بر ایجاد یک نظام آموزشی مدرن و مؤثر در تمام مقاطع (ابتدایی، متوسطه و عالی) بهمنظور تربیت و تأمین نیروی انسانی موردنیاز بخش کشاورزی از کلیدیترین نیازهای توسعهای استان محسوب میشود. این مقوله قطعاً باید همانند کشورهای پیشرفته موردتوجه ویژه قرار بگیرد در غیر این صورت خطر یک نظام آموزشی ناکارآمد میتواند از هر دشمن بیرحمی خطرناکتر باشد. تربیت و تأمین نیروی انسانی شامل مدرسین برای تمام مقاطع آموزشی، محققان، مدیران، کارشناسان، کارکنان و بهرهبرداران بخشهای اقتصادی از طریق ایجاد نظام آموزشی هدف محور و کارآمد باید فراهم گردد. این نظام آموزشی متعهد به تربیت و تأمین نیروی انسانی مسئولیتپذیر، قانونمدار، آگاه به مسائل روز، توانایی انتخاب و تصمیمگیری درست، خلاق، پرسشگر، دانا و توانا، دارای عرق ملی، کارآمد و تلاشگر خواهد بود و با ارزیابیهای سالانه باید از انجام مطلوب وظایف نظام آموزشی کشور اطمینان حاصل کرد. برای انجام این مهم مقدمتا باید آموزگاران و دبیران مقاطع ابتدایی و متوسطه ضمن تکریم، بهصورت مستمر تحت آموزشهای استاندارد قرار بگیرند. دانشگاههای زائد باید حذف و فعالیتهای آموزشی و علمی در دانشگاههای معتبر از مدرکگرایی و عافیتطلبی به تربیت دانشآموختگان دارای معلومات نوین و تولید علم و دانش کاربردی تبدیل شوند.
اصلاح و تصویب قوانین جدید در راستای حمایت از برنامههای کشاورزی و نظارت مؤثر بر اجرای قوانین موجود در جهت توسعه کشاورزی پایدار از الزامات مهم توسعه کشاورزی محسوب میگردد که تاکنون قوه محترم مقننه در این زمینه توفیق قابلتوجهی نداشته است. بهعنوانمثال میتوان به ماده ۱۹۴ قانون برنامه پنجساله پنجم اشاره کرد که بهدرستی از طرف مجلس شورای اسلامی در جهت توسعه کشاورزی کشور تصویب و ابلاغشده بود که به دلیل عدم نظارت نمایندگان محترم بلا اقدام مانده است. مورد دیگر اینکه تاکنون لایحهای از طرف مجلس و یا دستگاههای اجرایی ذیربط درزمینهٔ جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی، افزایش راندمان آبیاری، الگوی کشت محصولات کشاورزی و ... که از موانع مهم توسعه کشاورزی محسوب میشوند، طرح و تصویب نگردیده است.
سالهای متمادی است که میخواهیم از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن گذر کنیم ولی بنا بر دلایل عدیدهای این امر محقق نشده است. ضروریترین راهکار برای تحقق این امر، داشتن مراکز تحقیقات کشاورزی پویا برای تولید علم و دانش کاربردی است که متأسفانه در حال حاضر مراکز تحقیقات کشاورزی کشور از وضعیت مطلوب و دانشمحور فاصله زیادی گرفتهاند و لازم است قبل از هر اقدامی، مشکلات فرا روی مراکز تحقیقات کشاورزی استان و کشور مرتفع گردد. با مرتفع شدن مشکلات مراکز تحقیقاتی کشاورزی میتوان به انجام تحقیقات کاربردی درزمینهٔ های مهمی از قبیل ارتقاء بهرهوری مصرف آب، معرفی روشهای نوین آبیاری، اصلاح و معرفی ارقام زراعی و باغی مناسب هر منطقه مخصوصاً ارقام زراعی و باغی دیمی برای استان، ارائه الگوی کشت به تفکیک مناطق، مهار آبهای مرزی و ورود به فضای دیپلماسی آب، حفظ ذخایر ژنتیکی، تولید محصول سالم با تعیین حد مجاز باقیمانده سموم شیمیایی، تعیین مهمترین عوامل خسارت زای گیاهپزشکی، تولید کودهای زیستی، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی، ماشینهای کشاورزی و مکانیزاسیون، گیاهان دارویی، روشهای استحصال آب و بهرهبرداری از نزولات جوی، معرفی ظرفیتهای آبزیپروری و بهرهبرداری پایدار از ذخایر آبزیان، ژنتیک گیاهی و دامی، اصلاح و معرفی بذور پربازده و .... امیدوار بود.
ایجاد پایگاه اطلاعاتی جامع، دقیق و بهروز از منابع و ظرفیتهای بخش کشاورزی بهمنظور برنامهریزی و اتخاذ تصمیمگیریهای درست از شروط توسعه کشاورزی محسوب میگردد.
گستردگی فعالیتهای بخش کشاورزی و دامپروری، مدیریت بخش کشاورزی کشور را پیچیدهتر و مشکلتر میسازد لذا برای حل این مشکل و بهمنظور تسریع و تسهیل امور مربوط به فعالیتهای کشاورزی و تولیدکنندگان همانند کشور ترکیه نیاز مبرم به یک سامانه مدیریت یکپارچه کشاورزی کشور اجتنابناپذیر مینماید لذا متولیان امر باید از ایجاد سامانههای متعدد و بیشمار ناکارآمد خودداری و بدون درنگ نسبت به طراحی و فعالسازی سامانه مدیریت یکپارچه کشاورزی کشور علیرغم زمانبر و پرهزینه بودن اقدام نمایند.
اگر چنانچه همانند سایر کشورهای پیشرفته به درک و تائید این نکته که توسعه کشاورزی ستون فقرات توسعه ملی است رسیده باشیم، باید ترتیبی اتخاذ شود که بخش کشاورزی سهمبری مناسبی از اعتبارات عمرانی را داشته باشد تا از این طریق عقبماندگیهای سالیان گذشته درزمینهٔ امور زیر بنایی جبران گردد.
مراکز خدمات کشاورزی مستقر در سطح دهستانها که بهعنوان هستههای اصلی فعالیتهای اجرایی کشاورزی محسوب میشوند در حال حاضر به دلیل رویکردهای غیرمسئولانه از اوضاع نامطلوبی برخوردار هستند که یا باید تجهیز، راهاندازی و در راستای آموزش و ترویج کشاورزی ایفای نقشنمایند یا کلاً از تشکیلات سازمانی وزارت جهاد کشاورزی حذف و فناوریهای ICT به لحاظ اثرگذاری بیشتر و قابلیت افزایش بهرهوری، جایگزین مراکز خدمات جهاد کشاورزی گردند. لازم به ذکر است که ورود به گزینه دوم بهزودی اجتنابناپذیر خواهد شد.
تولید محصولات کشاورزی در محیطهای کنترلشده از مزایایی برخوردار است که ورود به این عرصه تولید را جذاب و دارای توجیه اقتصادی بیشتر مینماید. وزارت جهاد کشاورزی در دولت تدبیر و امید هم بهدرستی بهمنظور تولید محصولات کشاورزی سالم و افزایش بهرهوری عوامل تولید به این عرصه ورود کرده و توسعه محصولات گلخانهای در کشور را در اولویت برنامههای خود قرار داده است ولی کسب موفقیت درزمینهٔ مذکور پیشنیازهایی را طلب میکند که باید بهطور دقیق موردبررسی کارشناسی قرارگرفته و در اختیار متقاضیان ورود به این عرصه قرار داده شود. ازجمله این پیشنیازها میتوان به اعلام مناطق مستعد این فعالیت، ارائه تکنولوژیهای نوین و مناسب کشور، ارائه آموزشهای لازم بهمنظور کسب مهارتهای فنی، تعیین و اعلام نوع و مقدار محصولات گلخانهای موردنیاز به تفکیک مناطق و کمک به بازاریابی محصولات تولیدی اشاره نمود.
برنامهریزی کاربردی بهمنظور حمایت از توسعه دامپروری صنعتی در سطح استان بهمنظور اقتصادی نمودن دامپروری و تولید محصولات دامی سالم و بهداشتی از الزامات مهم توسعه کشاورزی استان هست. در برنامهریزی برای تولید محصولات دامی نیز باید تولید محصولات دامی کم آب بر در اولویت قرار بگیرند.
کشورهای زیادی هستند که با بکار گیری برنامهها و تجربیات موفق سازمانهای بینالمللی تخصصی درزمینهٔ توسعه کشاورزی، نتایج قابلتوجهی را به دست آوردهاند لذا بسترسازی لازم برای برقراری ارتباط مؤثر و تعامل سازنده با سازمانهای تخصصی بینالمللی درزمینهٔ تبادل تجارب و بهرهگیری از شیوههای نوین تولید و مدیریت در واحدهای تولیدی از موارد مهم دیگر محسوب میگردد.
توسعه صنایع کشاورزی بر اساس نیازهای استان و مطابق با تکنولوژی های جدید بهمنظور جلوگیری از خام فروشی محصولات کشاورزی و توسعه صادرات محصولات دارای مزیت نسبی از اهمیت ویژهای در تأمین و افزایش درآمد تولیدکنندگان برخوردار میباشد.
تأکید مقامات ارشد کشوری درزمینهٔ ضرورت تغییر نگرش و رویکرد بنگاهداری حاکم بر سیستم بانکی و نیروی انسانی شاغل در سیستم بانکی بهمنظور رشد و توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی با دسترسی سریع و آسان به منابع مالی تاکنون منتج به نتیجه نشده است لذا رفع این چالش علیالخصوص اتخاذ تدابیر لازم برای همراهی کامل بانک کشاورزی با کشاورزان باید در اولویت کاری دولت قرار بگیرد.
بعد از ابلاغ قانون تمرکز وظایف جهاد کشاورزی در سال ۱۳۹۲ عملاً مسئولیت مدیریت پس از تولید محصولات کشاورزی به عهده وزارت جهاد کشاورزی واگذار گردید و علیرغم اجرایی شدن برنامههایی درزمینهٔ مذکور، موضوع مدیریت پس از تولید محصولات کشاورزی بهمنظور حفظ دسترنج کشاورزان و ایجاد ارزشافزوده بیشتر در محصولات تولیدشده برنامههای کاربردی و اهتمام بیشتری را طلب مینماید. بدین منظور لازم است برنامهریزیهای عملیاتی برای توسعه بازرگانی داخلی و خارجی، ارائه مشوقهای صادراتی، تسهیل مسیر توسعه صادرات محصولات کشاورزی دارای مزیت نسبی، نظارت مؤثر بر قیمت و تنظیم بازار محصولات کشاورزی، عرضه مستقیم محصولات کشاورزی همانند بیشتر کشورهای پیشرفته بهمنظور حذف واسطههای غیرضروری، ایجاد واحدهای مدرن سورت و بستهبندی، ایجاد برند برای محصولات کشاورزی استان، ایجاد سامانههای نگهداری محصولات کشاورزی مطابق با استانداردهای بینالمللی، تأمین وسایل حملونقل مجهز به سامانههای سرمایشی و گرمایشی و ... پیشبینی و اجرایی گردد.
مرتفع نمودن موانع سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) بهمنظور جبران کاستیهای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، انتقال تکنولوژی های نوین به کشور، اشتغال فارغالتحصیلان بخش کشاورزی و ... از ضروریات توسعه بخش کشاورزی محسوب میگردد.
با توجه به تعداد و پراکندگی روستاهای کشور و مخصوصاً در استان آذربایجان غربی، خدماترسانی به این تعداد از روستاهای پراکنده درزمینهٔ خدمات کشاورزی، آموزش، بهداشت، راه، برق، آب، تلفن و ... سرمایهگذاری هنگفتی را طلب مینماید که بنابه اذعان کارشناسان این مقدار سرمایهگذاری از عهده ثروتمندترین کشورها نیز برنمیآید لذا ضرورت دارد که برنامهریزی لازم برای تجمیع روستاهای واجد شرایط در یک منطقه و ایجاد شهرکهای روستایی بهمنظور کاهش هزینههای خدماترسانی و افزایش بهرهوری در دستور کار وزارت جهاد کشاورزی قرار بگیرد.
آموزش بهرهبرداران کشاورزی یکی از مهمترین وظایف جهاد کشاورزی بوده که متأسفانه کمیت و کیفیت آن به دلیل محدودیتهای اعتباری نسبت به دهه ۱۳۷۰ کاهش داشته و درواقع متولیان امر توفیق قابلتوجهی در این خصوص نداشتهاند. امروزه حتی در کشورهای درحالتوسعه نیز روشهای آموزش کشاورزان تغییریافته و درواقع متحول شده است. هماکنون در سرتاسر کره خاکی بهکارگیری فناوریهای ICT درزمینهٔ آموزش کشاورزان امری معمول بوده که به دلیل اثربخشی و سرعت عمل با استقبال بینظیری مواجه شده است. در کشور ما نیز اقدامات اولیه انجامشده و هماهنگیهایی با وزارت فناوری ارتباطات برای آموزش کشاورزان به عمل آمده است که وزارت جهاد کشاورزی بنابر وظیفه ذاتی خود باید پیگیر تهیه و تدوین یک برنامه جامع بمنظور بهره برداری از ظرفیتهای فناوری اطلاعات در زمینه آموزش کشاورزان باشد و از این طریق دسترسی به e-farmers و e-agriculture را فراهم نماید. کشاورزی الکترونیک (e-agriculture) بمنظور توسعه روستایی و کشاورزی از طریق اصلاح فرآیند اطلاع رسانی و ارتباطات تمرکز میکند. اهم مزایای کشاورزی الکترونیک عبارت هستند از: بکارگیری تدریجی برنامه های کاربردی جدیدICT در کشاورزی، ارائه خدمات مشاوره ای و توسعه کشاورزی، ترویج شیوه های کشاورزی پایدار زیست محیطی، سیستم مدیریت بحران و هشدار بموقع، افزایش دسترسی به بازار، پایش امنیت غذایی، ظرفیت سازی و توانمند سازی، ایفای نقش در تنظیم مقررات و سیاستگذاری و ...
فقدان برنامه های توسعه ای آینده نگر و غلبه تفکرات فردی بر رویکردهای کارشناسی در تصمیم گیری ها تا کنون خسارات هنگفتی را در کشور ببار آورده است. افزایش روز افزون جمعیت کره زمین و ضرورت تامین غذا برای این جمعیت که میزان آن در آینده نزدیک بالغ بر ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید، مجامع جهانی را وادار به اتخاذ تصمیمات لازم برای افق 2050 میلادی کرده است و یکی از مهمترین راهکارهای مد نظر تولید محصولات کشاورزی GMO است . متولیان تامین امنیت غذایی کشور نیز همزمان با مجامع بین المللی باید دنبال راهکار مناسب و علمی برای تامین غذا در افق ۱۴۲۵هجری شمسی باشند تا خسارات عدم آینده نگری در برنامه ها و تصمیم گیری ها بیشتر از میزان فعلی نگردد.
امروزه در راستای تامین سلامت جامعه، تولید و عرضه محصولات کشاورزی سالم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. طبق تعریف محصولات سالم کشاورزی، محصولات فاقد یا دارای حد مجاز باقیمانده سموم، آفت کش ها، عناصر و فلزات سنگین و مایکوتوکسین ها هستند، که تحت کنترل و اعمال استاندارد های کشاورزی و عملیات های مشخص مانند ارگانیک، عملیات خوب کشاورزی (GAP)، فنون مدیریت تلفیقی آفات (IPM) و یا محصولات طبیعی قرار می گیرند. GAP از دیدگاه سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) اصولی است که به فرآیند های قبل و بعد از برداشت محصول اعمال شده و به تولید محصول ایمن و سالم کشاورزی با رعایت جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پایدار منجر می گردد. امروزه در سطح بین المللی صدور گواهی محصولات کشاورزی با عملیات خوب کشاورزی GAP)) در بخش های مختلف با اهدافی همچون تولید محصول سالم، حفظ اکوسیستم طبیعی، کاهش مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی، تسهیل صادرات با درج کد ردیابی و ... اجرا می شود. در کشورمان اقدامات اولیه فقط برای تعداد اندکی از محصولات کشاورزی انجام یافته و ضرورت دارد متولیان امر بمنظور تولید و عرضه محصولات سالم، بصورت جدی نسبت به انجام برنامه ریزی های لازم برای استقرار سیستم GAP در بخش کشاورزی اقدام نمایند.
شرایط حال حاضر ایجاب می نماید که دستگاههای دولتی با هوشیاری و سرعت به سمت چابک سازی حرکت کنند زیرا چابک سازی یکی از فاکتور های تاثیر گذار در بقاء و موفقیت دستگاههای دولتی بوده و از ویژگیهای بارز دستگاههای چابک میتوان به توانمندی، بهره وری، شایستگی، علاقمندی و انگیزه بالای انجام امور، توانایی سازگاری با تغییرات در زمینه تکنولوژیهای نوین اشاره نمود. بدین جهت ضرورت دارد که سازمان جهاد کشاورزی استان با برنامه ریزی های لازم نسبت به کاهش تدریجی نیروی انسانی شاغل از ۱۴۴۵ نفر در پایان سال ۱۳۹۶به ۶۰۰ نفردر افق ۱۴۰۴ اقدام نماید.
توسعه پایدار کشاورزی یکی از مهمترین شاخص های توسعه یافتگی ملی هر کشوری محسوب میگردد و طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بخش کشاورزی محور توسعه بوده و این قانون وقتی بمعنای واقعی اجرایی خواهد شد که مسئولین ذیربط درک درستی از اهمیت کشاورزی و نقش آن در حیات و ممات کشور داشته باشند. تحقق توسعه پایدار کشاورزی در استان با توجه به وضعیت دریاچه ارومیه بستگی به عوامل زیادی دارد که این مسیر را دشوار و سخت تر از همیشه می نماید ولی موارد صدرالاشاره از کلیدی ترین مواردی هستند که در بیشتر کشورها کارساز شده اند و قطعا مد نظر قرار دادن موارد ذکر شده میتواند بستر را برای توسعه کشاورزی استان فراهم نماید. بدیهی است توضیح و تشریح کلیه عوامل و راهکار های موثر و دخیل در امر توسعه کشاورزی استان در این مقال نمی گنجد و موارد مذکور نیز تکرار مکررات بوده که اجرایی نمودن تک تک موارد، نیاز به تهیه و تدوین برنامه های عملیاتی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت دارد و صرفا برای یادآوری اهمیت و نقش توسعه کشاورزی بعنوان موتور محرکه توسعه ملی نگاشته شده است. نتیجه گیری اینکه احیای دریاچه ارومیه پیش شرط توسعه کشاورزی استان بوده و 20 مورد صدرالاشاره بعنوان کلید واژه های اصلی توسعه کشاورزی به شمار می آیند که امید است نمایندگان محترم و مسئولین ارشد استانی با درک درست شرایط حساس استان آذربایجانغربی نسبت به اتخاذ تدابیر درست و کارشناسی شده بمنظور توسعه کشاورزی و بعبارت بهتر نسبت به نجات استان اقدام نمایند.
یادداشتی از محمد رضا رادفـــــر Ph.D. in Plant Biotechnology))
کارشناس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی
دیدگاه تان را بنویسید