اکوتوریسم ابزار حفاظتی است
آزمون دشوار آشوراده برای سازمان محیطزیست
طبیعتگردی میتواند به یک ابزار حفاظتی تبدیل شود اگر بتوانیم مکانیسمهای حفاظتی را بهدرستی تعریف کنیم.
میان فعالان و کارشناسان محیطزیست اختلافنظرهایی در خصوص طرح گردشگری آشوراده وجود دارد. درحالیکه گروهی بر تبعات محیطزیستی این طرحها بر محیطزیست منطقه تأکید دارند، برخی چنین طرحهایی را در صورت اجرای درست آن دارای پیامدهای مثبت اقتصادی و محیطزیستی ارزیابی میکنند. حر منصوری که با عنوان دیدهبان میانکاله شناخته شده و سالهاست فعالیتهای محیطزیستی و گردشگری در پناهگاه حیاتوحش میانکاله و آشوراده انجام میدهد در گروه دوم جای دارد.
او به «ایانا» در این زمینه میگوید: حقیقت این است که در سالهای گذشته آشوراده اوضاع خوبی به لحاظ محیطزیستی و گردشگری نداشته و تنها گروههای معدودی موازین مرتبط با ظرفیت برد را در این منطقه رعایت میکردند. همین امر باعث میشد در روزهای پایانی هفته گاه سه هزار نفر در یک روز وارد آشوراده شوند. این گروهها با راهاندازی بساط کباب، آرامش منطقه را به هم زده و در پایان نیز زبالههای خود را در جزیره رها میکردند.
منصوری معتقد است در برابر هر فعالیت بدون در نظر گرفتن وجوه مختلف آن نباید یک «نه» بزرگ بگوییم و میافزاید: طبیعتگردی میتواند به یک ابزار حفاظتی تبدیل شود اگر ما بتوانیم مکانیسمهای حفاظتی را بهدرستی تعریف کنیم.
او سرمایهگذاری 70 تا 80 درصدی جامعه بومی را عاملی برای مشارکت مردم در حفاظت عنوان میکند و میگوید: زمانی که مردم، سازمان محیطزیست و تشکلهای این حوزه، نظارت پویا بر طرحهای گردشگری داشته باشند، میتوانیم جلوی تبعات منفی آنها را بگیریم.
این فعال گردشگری و محیطزیست با انتقاد از فرصت سوزیهای انجامشده در گردشگری آشوراده بیان میکند: در زمان ریاست معصومه ابتکار بر سازمان حفاظت محیطزیست موضوع گردشگری مطرح بود، اما با مخالفتهای شکلگرفته این طرح متوقف شد. در آن زمان بهواسطه حضور معصومه ابتکار ما میتوانستیم تعامل بیشتری را با سازمان حفاظت محیطزیست داشته و ایدههای خود را عملی کنیم که متأسفانه این فرصت از بین رفت.
او درعینحال با رد هرگونه ساختوساز در آشوراده میگوید: باید تفکر سازهمحوری در موضوع گردشگری در مناطقی مانند آشوراده کنار گذاشته شود و مردم بومی بهعنوان متولیان اکوتوریسم به کار گرفته شوند. تنها زمانی طبیعتگردی میتواند تبدیل به یک الگوی موفق شود که جایگاه مردم بومی در آن به شکل شاخص در نظر گرفته شده باشد.
منصوری در همینباره به تجربه خود اشاره کرده و اضافه میکند: زندگی من بهعنوان یک فعال گردشگری به حیاتوحش و پرندههای میانکاله و آشوراده وابسته است؛ بنابراین با هرگونه تغییری که تهدیدی برای آنها اتفاق بیفتد مخالفت کرده و در مقابل ابزاریهای حفاظتی را تشویق میکنم. این امر درباره سایر اعضای جامعه بومی منطقه نیز میتواند صادق باشد زمانی که معیشت آنها به گردشگری پیوند بخورد.
او درعینحال تأکید میکند: روند توسعه اکوتوریسم در این منطقه باید با یک شیب آرام انجام شود و هرگونه فعالیت عجولانه میتواند تبعات بزرگ و غیرقابلجبران داشته باشد. در طول اجرای برنامههای این طرح باید جامعه بومی و محلی آرامآرام مدیریت کار را به دست بگیرند و بتواند الگوی اکوتوریسم پایدار را پیاده کنند.
به گفته این فعال گردشگری و محیطزیست ظرفیت برد در این طرح 500 نفر ذکرشده است که میتواند پایداری را در این منطقه ایجاد کرده و از ورود انبوه توریستها به آشوراده جلوگیری کند. او میافزاید: با داشتن یک چشمانداز بلندمدت میتوان به آینده این جزیره خوشبین بود.
بر مبنای گفتههای رضا اقتدار سازههای سازگار با طبیعت مثل مراکز بومیگردی، مرکز توزیع مواد غذایی ارگانیک و محلی، آلاچیق و... در طرحهای مدیریت مناطق چهارگانه پیاده خواهد شد. آیا آنچه این مقام مسئول میگوید فراتر از بعد نرمافزاری نیست که موافقان گردشگری آشوراده عنوان میکنند؟ منصوری میگوید: در جزیره سازهها و خانههای بومی بهاندازه کافی وجود دارند. درگذشته ما یک روستای هزار نفره در آشوراده داشتیم که همین امر ساخت هر سازه دیگری را غیرقابلتوجیه میکند. باید در نظر داشت اگر مردم بومی از همان ابتدای کار در این پروژه مشارکت نداشته باشند اولین قدم انحرافی برداشته خواهد شد. ما باید بتوانیم با انتفاع جامعه محلی آنها را در امر حفاظت درگیر کنیم و در این راه از تجربه پروژههای بینالمللی که در ایران پیاده شدهاند کمک بگیریم.
او با انتقاد از برخوردهای دوگانه میان سازههای دولتی و مردمی عنوان میکند: در مناطق حفاظتشده شاهدیم سازمان محیطزیست برای ساخت پاسگاههای خود از سنگ مرمر و بتن استفاده میکند و در مقابل اجازه ساخت یک سرویس بهداشتی به جامعه محلی که دههها در آن منطقه حضور دارد نمیدهد.
منصوری اضافه میکند: برخورد با مردم بومی باید شفاف باشد و آنها در حفاظت مشارکت داده شوند. اگر در موضوع گردشگری آشوراده قرار است جامعه محلی مشارکت داده شود باید برای آنها کارگاه توانافزایی ترتیب داده شده و ابعاد آن مشخص شود. شما زمانی که به سمت جندق حرکت میکنید یک نیروگاه آفتابی میبینید که مردم شیشههای آن را شکستهاند، در این مورد و بسیاری موارد دیگر دولت نتوانسته است مردم را نسبت به پروژههای خودآگاه کند درحالیکه با کمک گرفتن از تشکلهای مردمنهاد بهراحتی میتوانست این کار را انجام دهد.
او در همین رابطه به برگزاری کارگاههای تسهیلگری توسط سازمان ملل در پروژه مرتبط با حفاظت از میانکاله اشاره کرده و میگوید: خروجی این کارگاهها گروهی از افراد بودند که توانستند میان معیشت و حفاظت ارتباط برقرار کنند. ازاینرو در موضوع گردشگری آشوراده نیز چنین مؤلفههایی را در نظر بگیریم. آشوراده یک آزمون درباره اجرای طرحهای مدیریت است که اگر نتواند موفق شود اجرای این طرحها را تا سالها به عقب خواهد انداخت مشابه آنچه درباره تمرکززدایی از پایتخت در زمان احمدینژاد اجرا شد و این ایده خوب را به یک تجربه شکستخورده تبدیل کرد.
دیدگاه تان را بنویسید