چهار قرن درگیری ایران و همسایگانش
مناقشه تاریخی ایران و همسایگان بر سر آب
دستگاه دیپلماسی به کارشکنیهای همسایگان رسیدگی میکند
در زمان طالبان، دولت بنیادگرا و ارتجاعی این کشور مسیر هیرمند را تغییر داد و این اقدام کاهش ورودی آب از هیرمند به ایران و درنتیجه خشک شدن تالاب هامون را رقم زد.
ایران از نظر جغرافیایی در بخش نیمهخشک و خشک جهان قرار گرفته به شکلی که میانگین بارش در کشور حدود 250 میلیمتر است درحالیکه میانگین جهانی حدود 850 میلیمتر، یعنی بیش از سه برابر بارشهای ایران. همین نکته میتواند بیانگر اهمیت مسئله آب برای ایران باشد و تا حدودی میتواند به مناقشات کشور با همسایگانش در بخش آب رنگ جدی بزند. ایران بیش از هر چیز با عراق و افغانستان بر سر این مسائل درگیر بوده و هست، قدمت این درگیریها به قرنهای پیش بازمیگردد و با وجود تحولات گوناگونی که در همه این کشورها رخ داده، همچنان ادامه دارد.
ایران جدا از اینکه کشوری کمآب محسوب میشود، در مدیریت آن نیز مشکلات بسیاری دارد. بهطور مثال، بر اساس استانداردهای جهانی میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در شبانهروز حدود 150 لیتر است، ولی این رقم در ایران به بیش از 250 لیتر میرسد. این در حالی است که هم منابع آب شیرین در کشور کمتر از میانگین جهانی آن است، هم پتانسیل آب تجدیدشونده نیز از بسیاری از کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه نیز ناچیزتر است.
به همین دلیل عجیب نیست که از زمان قاجاریه میان ایران و افغانستان و از زمان پهلوی اول میان ایران و عثمانی و سپس عراق همواره مناقشه آبی وجود داشته است.
اختلافات آبی میان ایران و عراق به حدود 400 سال پیش و پادشاهی عثمانی بازمیگردد. قراردادی حدود 400 سال قبل میان دولت وقت ایران و عثمانی امضا میشود که تا سال 1316 نیز به رسمیت شناخته میشد. قراردادی که بر اساس آن حق کشتیرانی در سراسر اروندرود به استثنای پنج کیلومتر از آبهای آبادان به عراق واگذار شد. در زمان کودتای عبدالکریم قاسم و پس از کودتای بعثیها، این مناقشات افزایش یافت و چیزی نمانده بود که میان ایران و عراق چند سال زودتر جنگ شود. با پادرمیانی هواری بومدین، رئیسجمهوری الجزایر در سال 1353 وزرای خارجه پیمانی تحت عنوان پیمان الجزایر را امضا کردند که بر اساس آن خط تالوگ بهعنوان خط مرزی دو کشور به رسمیت شناخته شد. پس از انقلاب صدام حسین این معاهده را نقض کرد و مدعی تسلط کامل بر اروندرود یا آنطور که عراقیها میخوانند شطالعرب شد. با این وجود و پس از پایان جنگ صدام حسین به عهدنامه 1975 بازگشت.
در سوی دیگر ایران، افغانستانی قرار دارد که منابع سرشار آن همواره طمع همسایگانش را برانگیخته است. بهویژه پاکستان همیشه از نابسامانی در این کشور استفاده کرده و سعی کرده منابع این کشور را مورد استفاده قرار دهد. اولین مناقشات آبی ایران و همسایه شرقی به دهه 1870 بازمیگردد. آن زمان افغانستان تحتالحمایه پادشاهی بریتانیا بود و به هر روی ایران امکان درگیری چندانی با این همسایه خود نداشت. در زمان رضاشاه و در سال 1939 اولین عهدنامه میان دو کشور منعقد شد، اما تنشها ادامه یافت. اسدالله اعلم در خاطراتش میگوید افغانستانیها مشکلی برای پذیرفتن شروط ایران در مورد هیرمند ندارند، اما میخواهند دسترسی بیشتری به بنادر کشور داشته باشند و توقع دارند دولت ایران به آنها کمکهای توسعهای کند. سرانجام دو طرف در سال 1973 به توافق رسیدند و قرار شد 26 مترمکعب آب در ثانیه وارد خاک ایران شود و در مقابل ایران نیز به این کشور دو میلیارد دلار کمک کرد. چندی بعد کودتای داود خان نظام سلطنتی در این کشور را برچید و در ادامه نیز کودتاهای پیدرپی شرایط را برای اجرای این توافق سختتر کرد. در زمان طالبان، دولت بنیادگرا و ارتجاعی این کشور مسیر هیرمند را تغییر داد و این اقدام کاهش ورودی آب از هیرمند به ایران و درنتیجه خشک شدن تالاب هامون را رقم زد. بر این اساس در حالی که طبق توافق دو طرفه، قرار بود سالانه بیش از 286 میلیون مترمکعب از آب هیرمند وارد ایران شود، در سال گذشته تنها سه میلیون مترمکعب آب وارد ایران شد تا کشاورزی استان سیستان و بلوچستان بیش از هر زمان دیگری در معرض نابودی باشد. در این میان خبرها حکایت از این دارند که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از دولت افغانستان خواسته است تا به کارشکنیهای خود در حوزه رودخانه هیرمند پایان دهد و به این ترتیب به نظر میرسد اقداماتی برای پایان دادن به کارشکنیهای همسایهها در پرداخت حقآبههای کشور آغاز شده است./
دیدگاه تان را بنویسید