Iranian Agriculture News Agency

محمد عاملی جامعه‌شناس توسعه و اهمیت ارتقای منزلت اجتماعی روستاییان

نظام منزلت، شبیه گذشته نیست

رشد امکانات شهری در روستاها، روستاییان را به هویت شهری علاقه‌مند کرد

موانعی که برای تحقق توسعه و بهبود وضع جامعه روستایی به‌ویژه در بخش کشاورزی وجود دارد غالباً مبتنی بر اندیشه‌ها و برداشت‌های نادرست است. یکی از این برداشت‌های نادرست، دیدگاهی است که نسبت به منزلت اجتماعی کشاورزان به‌عنوان طبقه مولد در اجرای برنامه‌های توسعه عمران روستایی و مؤثر در تقویت، بهبود و صیانت زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی، در شهرها و حتی خود روستاها وجود دارد و نیاز به ارتقای منزلت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه کشاورزی را بیش‌ازپیش ظاهر می‌سازد.

نظام منزلت، شبیه گذشته نیست

محمد عاملی، جامعه‌شناس توسعه اجتماعی و روستایی در گفت‌وگو با «ایانا» با بیان اینکه ایده منزلت اجتماعی، ایده بسیار پیچیده‌ای است و تا به امروز، کار خوبی درباره آن انجام نگرفته است، از شکل‌گیری یک اجتماع شهری در بطن روستاها و تغییر نظام منزلت و عناصر نشانه‌ای و فرهنگی آن نسبت به گذشته، سخن می‌گوید.

چرا پدیده مهاجرت در میان روستاییانی که امکانات آن‌ها کمتر از شهرها نیست، اتفاق می‌افتد؟

اینکه فراهم شدن امکانات شهری در روستاها باعث می‌شود روستاییان کمتری به شهرها مهاجرت کنند، تصور اشتباهی است. تجربه ثابت کرده است که از دهه 40 به بعد که برخی از نشانگان و لوازم زندگی شهری به روستاها راه پیدا کرد، اتفاقاً روستاییان، بیشتر برای مهاجرت به شهرها تحریک شدند. این امکانات به‌نوعی پیامی بود به روستاییان که در شهر امکاناتی به‌مراتب بهتر از این وجود دارد. به‌طور مثال، اگر در روستا درمانگاهی ساخته می‌شود در شهر بیمارستان‌های مجهزتری وجود دارد، اگر در روستا خیابانی کشیده می‌شود، در شهر بزرگراه‌هایی با امکانات بیشتر وجود دارد و... یکی از جامعه‌شناسان ما به نام کاوه احسانی، در این رابطه تعبیر خوبی دارد که می‌گوید رشد امکانات شهری در روستاها فقط دالان و کانالی بود که از آن طریق روستاییان به هویت شهری علاقه‌مند شوند و درنتیجه، احساس کنند بهتر این است که به‌جای اینکه در یک شهر کوچک یا یک شهر روستایی یا یک روستای شهری زندگی کنند، به شهرهای بزرگ‌تر مهاجرت کنند.

در حال حاضر، نیازهای روستاییان تا چه اندازه از جنس منزلت اجتماعی است؟

ایده منزلت اجتماعی، ایده بسیار پیچیده‌ای است و کار خوبی هم درباره آن انجام نگرفته است. در حال حاضر، در بطن روستاها یک اجتماع شهری به وجود آمده است. به‌طور مثال تا پیش از اصلاحات ارزی، ما سه طبقه اصلی مالکان، خرده‌مالکان و رعیت‌ها را در روستاها داشتیم. دو - سه طبقه حاشیه‌ای نیز وجود داشت مثل خوش‌نشین‌ها و روحانیون، اما بعد از اصلاحات ارضی و ورود دولت به روستاها، نهادهای مدرن مثل تعاونی‌ها و شوراهای روستا وارد روستاها شدند، بعد مدارس جدید شکل گرفت و طبقه‌ای شهری در دل جامعه روستایی به وجود آمد. منزلت این طبقه شهری بیشتر از منزلت روستاییان بود؛ به‌عبارت‌دیگر، از چشم یک روستایی، یک معلم ولو با امکانات مالی کمتر، نسبت به یک زمین‌دار از منزلت بالاتری برخوردار بود. به همین دلیل، یک روستایی دوست داشت که فرزندش یک معلم یا کارمند یک اداره باشد تا یک کشاورز موفق و همین امر، سلسله‌مراتب و چارچوب سنتی نظام منزلتی در روستا را به هم ریخت. در حال حاضر نیز وضع به همین شکل است؛ من در حال انجام تحقیقی درباره تحولات طبقاتی در روستا هستم و جالب است که روستاییان ترجیح می‌دهند یک کارمند باشند تا یک دامدار یا کشاورز بزرگ. درحالی‌که میانگین درآمد ماهانه یک دامدار بزرگ ممکن است بالای پنج - شش میلیون تومان باشد و درآمد یک معلم حداکثر به دو تا 5/2 میلیون تومان می‌رسد، اما اگر حتی درآمد این دامدار چهار برابر این رقم هم باشد، درنهایت فرد روستایی تمایل دارد که در قالب پرستیژ یک روستایی کارمند فعالیت کند. به همین دلیل است که گفتم نظام منزلت دیگر شبیه نظام منزلت در گذشته نیست و عناصر نشانه‌ای و عناصر فرهنگی و المان‌های آن متفاوت است. ما یک جامعه شهری در روستاها داریم که از کارمندان، معلمان و مدیران تشکیل شده که آن‌ها درواقع، بروکرات‌ها و تکنوکرات‌های روستایی هستند و گروه‌های مرجع روستاییان به شمار می‌روند و روستاییان تمایل زیادی دارند که مثل آن‌ها باشند.

برخی جامعه‌شناسان معتقدند جمعیت مهاجر روستایی در شهرها به‌جز نیازهای اقتصادی، دنبال نیازهای دیگر اجتماعی خود می‌گردند، این نیازها کدام هستند؟

به نظر می‌رسد کماکان دلیل اول مهاجرت روستاییان به شهرها اقتصادی است و نه اجتماعی و فرهنگی، به‌ویژه با تحولات اقلیمی که رخ داده مثل خشک‌سالی ما دیگر نمی‌توانیم بگوییم که به‌طور مثال، یک روستایی در پی به دست آوردن یک جایگاه یا منزلت اجتماعی به شهر مهاجرت می‌کند، اصلاً این‌طور نیست. ممکن است روستاییان اداری مثل یک معلم روستایی یا یک روستایی کارمند تمایل داشته باشد به‌جای روستا در شهر و جایی که مطابق با شأن او باشد، زندگی کند، اما چنین چیزی عمومیت ندارد و کماکان نیازهای اقتصادی در اولویت هستند.

وضعیت منزلت اجتماعی در زنان روستایی به چه شکل است؟

وضعیت زنان در روستاها موضوع پیچیده‌ای است که هنوز خیلی به آن پرداخته نشده است. واقعیت این است که زن در جامعه شهری نیز فردیت ندارد چه رسد به روستاها. زن در جوامع روستایی کاملاً متغیر تابع است؛ متغیر تابع همسر، پدر و گاهی نیز برادر بزرگ‌تر. پس نمی‌توان او را به‌عنوان یک متغیر مستقل و تصمیم‌گیرنده لحاظ کرد. زن، کماکان در چارچوب معمول خود تعریف شده است. با توجه به شرایط فرهنگی روستاها و سخت‌گیری‌هایی که عموماً به‌مراتب در روستاها بیشتر از شهرها وجود دارد طبیعتاً زن روستایی نقش فرودست‌تری نسبت به زن شهری دارد.

چگونه می‌توان یک روستایی را ترغیب به ماندن در روستا کرد به شکلی که نقش خود را پذیرفته و آن را پراهمیت تلقی کند؟

برای ترغیب روستاییان برای ماندن در روستاها، متغیر اصلی کماکان اقتصادی است. یک روستایی اساساً فکر می‌کند که روستا پلکانی پایین‌تر از شهر است. درحالی‌که زمانی روستا یک سبک و یک شکل زندگی بود، در حال حاضر، روستایی شکل فرودستی از زندگی شهری را دارد. به همین دلیل، یک روستایی تصور می‌کند در روستا مانده است چون نمی‌تواند به شهر مهاجرت کند و عموماً اگر امکانات برایشان فراهم شود از شهرها سر درمی‌آورند. جالب این است که در مناطق جنوبی کشور مثل استان بوشهر به دلیل تأسیسات نفتی، بسیاری از روستاها بلافاصله خالی شدند؛ زیرا بسیاری از روستاییان به درآمد بالایی دست یافتند و بلافاصله روستاها را ترک کردند. مشخص است که در ذهنیت روستایی این احساس وجود دارد که به محض اینکه امکاناتی به دست بیاورم از روستا مهاجرت می‌کنم. چنین چیزی حتی در زندگی شهرنشینان ایرانی نیز وجود دارد؛ یک شهرستانی می‌گوید اگر امکانات فراهم شود به تهران می‌روم و یک تهرانی می‌گوید اگر امکانات خوبی داشته باشم از ایران می‌روم. این پلکان‌ها وجود دارد و در بحث ترغیب به نظر می‌رسد باز هم متغیر اقتصادی مهم‌ترین متغیر است اگر بحث این است که روستایی احساس کند که در ترازنامه پاداش مثبت، در روستا چیزی عاید او می‌شود این عایدی باید اقتصادی باشد؛ یعنی روستایی احساس کند که با در نظر داشتن سود و خسارت، ماندن در روستا برای او سود بیشتری دارد. این سود اقتصادی است که ممکن است او را در روستا نگه دارد.

 

پدیدآورنده: ساناز اله بداشتی

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید