Iranian Agriculture News Agency

نگاهی به وضعیت تولید چای در ایران

چای‌کاری رو به زوال است

هرساله ۱۲۰ هزار تن چای خشک وارد کشور می‌شود

چای نوشیدنی موردعلاقه ما ایرانی‌ها است. با آن از مهمان پذیرایی می‌کنیم، چای می‌نوشیم تا خستگی‌مان در برود و حتی در گرمای تابستان هم آن را می‌نوشیم تا عطشمان برطرف شود. کابینت خانه هر ایرانی چه فقیر و چه غنی حتماً یک جعبه چای را در خود دارد و جزء کالاهای اساسی و ضروری در سبد غذایی ما شمرده می‌شود. شاید همین امر باعث شده تا کشورهای دیگر به فکر تصاحب بازار بزرگی به نام ایران بیافتند و در این مسیر موفق هم شده‌اند.

 چای‌کاری  رو به زوال است

 موفقیت شرکت‌های خارجی در تصاحب بازار چای ایران هم‌اکنون در کابینت خانه ما است یا شاید  در حال نوشیدنش هستیم.

امروز برندهای خارجی، بازار چای کشور را به‌طورکامل در دست گرفته‌اند و تولید داخل رو به‌ زوال می‌رود تا جایی که 14 هزار هکتار از مزارع چای به دلیل تغییر کاربری تخریب‌شده‌اند و مزارع زیر کشت چای در کشور به 20 هزار هکتار کاهش پیدا کرده است.

شاید این خبر برای ما تنها یک عدد باشد اما همین اعداد، بیکاری‌های کارگران، فقیرتر شدن بخشی از قشر کشاورز و کارگر و وابستگی بیشتر ایران به کشورهای دیگر در زمینه تأمین یکی از اساسی‌ترین کالاهایش را در خود پنهان دارد. حال سؤال اینجاست، چه شد که ما به اینجا رسیدیم؟

پای صحبت چای‌کاران و کارگران کارخانه‌های چای که بنشینیم، مهم‌ترین مشکل را در دولت و سیاست‌های آن می‌بینند.

بسیاری از این چای‌کاران شروع مشکلات را از سیاست‌گذاری‌های این حوزه در سال 79 می‌بینند و معتقدند سیاست اشتباه، ‌بدون تحقیق، مطالعه، طرح و برنامه دولت که منجر به آزادسازی چای در سال ۱۳۷۹ شد، گام‌های ابتدایی بود.

درواقع درنتیجه این سیاست‌ها، بخشی از تولید چای از تصدی‌گری دولت خارج و به بخش خصوصی واگذار شد، اما بخش خصوصی به دلیل عدم امکانات و بودجه مالی موفق نشد و درنتیجه، کشاورزان باغ‌های خود را‌‌ رها کردند؛ زیرا خریداری برای محصول استحصالی آن‌ها وجود نداشت.

در این میان به نظر می‌رسد سازمان چای هم قادر به پاسخگویی به نیازها برای حل مشکل نیست چراکه بخش بازرگانی این سازمان حذف‌شده و بسیاری معتقدند باید هرچه زودتر این بخش از سازمان چای احیا شود تا شاید بتوان در این نفس‌های آخر، به داد مزارع چای در شمال کشور رسید. در چنین شرایطی است که هرساله 120 هزار تن چای خشک وارد کشور می‌شود و در کابینت‌های ما ایرانی‌ها به‌عنوان چای خارجی می‌نشیند و جیب شرکت‌های خارجی و دلالان چای در داخل کشور را پرپول می‌کند.

به نظر می‌رسد اگر به داد شرایطی که بر چای حاکم است، رسیده نشود باید فاتحه مزارع سرسبز چای در شمال کشور را بخوانیم و منتظر باشیم در چند سال آینده مزارع سرسبز چای محو و ویلاها و شهرک‌های ویلایی در آن‌ها پدیدار شود، اتفاقی که در دهه گذشته برای بسیاری از مزارع چای در شمال کشور رخ داده است.

به گفته برخی کارشناسان، رسیدگی به این وضعیت چندان کار پیچیده‌ای نیست. فقط کافی است دولت این بخش را بیشتر موردحمایت قرار دهد. این حمایت تنها به معنی خرید تضمینی نیست، بلکه با حمایت از بخش خصوصی می‌توان این حوزه را به این بخش سپرد، به‌ویژه که با بالا رفتن قیمت ارز بی‌شک چای‌های خارجی هم دیگر با قیمت سابق در بازار به فروش نخواهد رفت.

در این میان اما شهروندان هم به‌عنوان مصرف‌کننده می‌توانند تعیین‌کننده باشند و با خرید محصولات تولید داخل، کشاورزان و کارگران را موردحمایت خود قرار دهند. شاید تصورش کمی سخت باشد اما در جهان نمونه‌هایی داشتیم که با مسئولیت‌پذیری شهروندان و حمایتشان از تولید داخلی، اتفاق‌های بزرگی رخ‌داده است. نمونه زبانزد آن در ژاپن است.

ژاپن سال‌ها واردکننده عمده برنج شمرده می‌شد، از یک‌سو غذای اصلی مردم این کشور بود و از سوی دیگر قیمت واردات آن از هزینه تمام‌شده کشت برنج ارزان‌تر درمی‌آمد اما به دلیل اینکه برنج غذای اصلی بود و به خاطر کاهش خطر علیه امنیت غذایی که یکی از پایه‌های امنیت ملی است، این کشور تصمیم گرفت برنج مصرفی را در داخل تولید کند. مردم ژاپن با احساس مسئولیتی بالا به این کارزار پیوستند و باوجوداینکه برنج وارداتی ارزان‌تر و خوشمزه‌تر بود، اما برنج وارداتی نخریدند و این‌گونه ژاپن از وارد کردن برنج بی‌نیاز شد و کشاورزان و کارگران زیادی نیز در این کشور مشغول به کار شدند.

بی‌شک به راه انداختن چنین کارزاری در ایران بیش از هر چیز برنامه‌ریزی دولت و نهادهای قدرت و اراده و عزم آن‌ها را می‌طلبد و تا زمانی که چنین اراده‌ای وجود نداشته باشد، نمی‌توان در زمینه تولید داخلی موفق بود.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید