هزینه و فایده در گفتمان واردات گندم
ایانا- ایرج بصیری- کارشناس ارشد مطالعات کشاورزی: روال معمول در وارسی مشکلات اقتصادی ایران در بسیاری از موارد به مشکلاتی منجر میشود که از هر طرف به آن بنگرید معضلآفرین است. چندی است در پی بالا رفتن حجم تولید گندم در کشور و بینیاز شدن ایران از واردات این محصول کلیدی و استراتژیک کشاورزی، گفتمانی برای زیر سؤال بردن خودکفایی در محصولات کشاورزی شکل گرفته است. در این گفتمان محور اصلی استدلال حول موضوع بیآبی کشور و کمبود منابع آبی آن دور میزند.
براساس منطقی که در این راهکاراندیشی دنبال میشود ایران امکان توسعه سطح زیر کشت را ندارد و باید هرچه سریعتر ابزارهای تشویقی توسعه و ترویج کشاورزی را محدود و از رده خارج کرد و برای نجات کشور از بحران قریبالوقوع خشکسالی دست به کار واردات محصولات کشاورزی شد.
واقعیت موجود سازوکار کشاورزی در کشور، تا حد زیادی پشتوانه و تقویتکننده این استدلال است. یکی از مهمترین این واقعیات این است که طبق آمار موجود 80 درصد مصارف آب کشور صرف کشاورزی میشود و تنها 20 درصد از آن بر مصارف عمومی و خصوصی غیرکشاورزی است. البته گروه کثیری از کارشناسان معتقدند که از این واقعیت نمیتوان نتیجه گرفت که کاشت گندم تعطیل شود. به گفته آنان اینکه گندم کشت نشود، چون بحران آب داریم و خشکسالی، قاعدهای قابل تسری برای همه کالاهای آببر است. همه کالاهایی که تولید میشوند نیاز به آب دارند. اگر آب مصرفی ملاک تعیین تولید محصول است میتوان گفت برای تولید یک کیلوگرم شکلات ۱۷ هزار و ۱۹۶ لیتر آب مصرف میشود که بهمراتب آب مصرفی آن بیشتر از تولیدات بخش کشاورزی است پس نباید تولید شود. این یعنی پاک کردن صورتمسئله. پس نقش مدیریت بهینه مصرف آب کجاست؟ متأسفانه اصطلاحاتی مثل مدیریت بهینه مصرف یا بهینهسازی روشهای آبیاری و... آنقدر طی این سالها در کنفرانسهای بینتیجه و جزوات و کتابهای آکادمیک و منقطع از فضای واقعیت کشاورزی تکرار شدهاند که قدرت تأثیر خود را از دست داده و به اصطلاح «دستفرسود» شدهاند. امروز که کارشناسان کشاورزی در بحبوحه این بحث داغ به مناظره با یکدیگر مینشینند، میتوانند برای هر دو طرف استدلال یعنی طرفداران واردات و طرفداران خودکفایی ادله فراهم کنند. این موضوع حاکی از آن است که در حوزه نظر جای حرف زیاد است، اما کشاورزی کاری است بهغایت عملی و بحران آب واقعیتی انکارناپذیر. خواننده این سطور هم میتواند به اقتضای تجربه و برداشت خود از وضعیت فعلی کشاورزی در ایران طرفدار یکی از این نظرات باشد، اما فقط یک نکته در این میان قابلتأمل است. اگر متمرکز و متفکرانه با آن روبهرو شوید تکلیف موضوع تا حدی روشن میشود؛ طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با تشدید تحریمها علیه ایران در سال ۱۳۹۳ هر تن گندم وارداتی ۸۰ دلار بیشتر از قیمت جهانی بود. حتی اگر ارز برای واردات داشته باشیم، هر تنش سیاسی هزینه واردات را افزایش میدهد. آیا هزینه مدیریت بهینه مصرف آب بیشتر است یا خرید گندم به قیمت دو یا سه برابر بیشتر از قیمت جهانی؟/
دیدگاه تان را بنویسید