عفت رئیسی، کارآفرین نمونه زن در بخش کشاورزی:
هیچوقت نخواستم جای مردی باشم
از روزهای تعطیل متنفر هستم
عفت رئیسیسرحدی که در جایگاه زن، همسر و مادر به خانواده و در مقام یک کارآفرین و تولیدکننده و مدیر یک تشکل مهم کشوری، به جامعه خدمت میکند و میتواند الگوی کارآفرینی برای دیگر اعضای جامعه و زنان سرپرست خانوار قرار گیرد.
او یکی از زنان کارآفرین ایرانی است که در بخش تعاون کشاورزی فعالیت میکند و نه فقط کسبوکار شخصی خود را در یک شرکت تولید عسل مرغوب دنبال میکند، بلکه حدود 11 سال است در رأس اتحادیه سراسری زنبورداران ایران پیگیر حقوق دهها هزار زنبوردار در کشور است. البته با این قید که فقط از آن دسته زنبورداران حمایت میکند که با وجود شرایط سخت، عسل طبیعی تولید میکنند و از اعتبار شفابخشی عسل برای خود کیسه سوءاستفاده نمیدوزند. او در این سمت، توانسته برای نخستین بار صندوق ملی حمایت از توسعه صنعت زنبورعسل را با سرمایه ۲۲ میلیارد تومانی که به شکل بلاعوض از دولت گرفته شده، راهاندازی کند و نمایندگی بیش از ۲۶۰ تعاونی زنبورداری را در اختیار داشته باشد.
اتحادیه سراسری زنبورداران ایرانزمین، از سال ۱۳۸۵ خورشیدی شروع به کار کرده و شروع کار آن با هشت اتحادیه استانی و ۴۸ شرکت تعاونی بوده است. اعضای هیأت مدیره اتحادیه مرکزی زنبورداران در زمانهای که نگاه جنسیتی در سایر تشکلهای کشاورزی، مانع حضور زنان حتی در هیأت مدیره تشکلهای آنها میشد، عفت رئیسی را بهعنوان مدیرعامل، در پیشانی این اتحادیه انتخاب کردند. اتفاقی که نشان داد دستکم نگاه جنسیتی در این تشکل حاکم نیست. ازآنجاکه پیشه زنبورداری از مشاغل سخت و زیانآور است زنبورداران مطالبات زیادی دارند؛ جز عشق، همت و هماندیشی راهی برای رسیدن به وضعیت امروز این صنعت وجود نداشت. عفت رئیسی درباره فعالیت زنان در عرصه اشتغال در تعاونیها به خبرنگار ایانا میگوید: «من خوشحالم که در جامعه مردسالار ما که همه فکر میکنند زنان از عهده بسیاری از کارها برنمیآیند، تشکل ما نه بر اساس جنسیت که بر اساس شایستهسالاری فعالیت کرده و میکند. من هم بهعنوان یک زن در هرجایی که جایگاه تولید درباره کشاورزی وجود داشته باشد، حضور خواهم داشت. فعالیت زنان در همین عرصهها باعث شده که تعاونیها هم رنگ دیگری به خود بگیرند، چراکه تعاونی تنها یک تشکل اقتصادی نیست، بلکه تجمعی از افراد است که برای جامعه و تشکل خود اهمیت قائل هستند. البته پرسش و پاسخ ما درباره «چهره روز» ایانا به همین نکته محدود نشد و پرسشهای دیگری را نیز به فراخور موضوع مطرح کردیم که در ادامه میخوانید:
خانم رئیسی کمی هم از زندگی خودتان برای ما بگویید که چگونه توانستید در این سن بهعنوان یک خانم در یک جامعه مردسالار به موفقیت دست پیدا کنید؟
من متولد ۱۳۳۸ خورشیدی هستم و پدر و مادرم زحمت فراوانی برایم کشیدند، پدرم کارمند شرکت نفت و مادرم خانهدار و البته بانویی بسیار باهوش و توانمند بود، زمانی که پدرم بازنشسته شد، به سراغ پیشه کشاورزی رفت و همین موضوع باعث شد تا من نیز به کشاورزی علاقه پیدا کنم. همواره دوست داشتم کسبوکاری برای خود داشته باشم و بتوانم بهطور مستقل درآمد کسب کنم. پدرم همواره میخواست تا فرزندان قوی داشته باشد. یکی از دلایل موفقیت بنده نیز سماجت من در کار است. شاید جالب باشد بدانید که در حال حاضر هم هیچگاه مطالعه را ترک نمیکنم، حتی زمانی که بسیار خسته هستم. با وجود اینکه دنیای مجازی وجود دارد، اما به روزنامه ارق دیگری دارم، چراکه احساس کتاب خواندن، بوی کتاب و بوی روزنامه به من احساس آرامش میدهد.
به نظر شما موفقیتتان به دلیل تربیت خانوادگی بوده است؟
زنانی در جامعه هستند که کارهای سنگین و زیادی در کشور انجام میدهند، اما افراد زیادی هستند که وزنه مهمی در کشاورزی هستند. البته نوع تربیت خانوادگیام در موفقیت من بسیار تأثیرگذار بوده، اما خودم نیز همواره اهل کتاب بودم، گاهی اوقات پدرم به من میگفت روی سکویی بروم و خیال کنم که برای جمعی سخنرانی میکنم.
در حال حاضر خود را فرد موفقی میدانید؟
خود را آدم موفقی نمیدانم، چراکه به خواستههای خود دست نیافتهام.
یعنی از وضعیت خود راضی نیستید؟
من تغییرات زیادی را در صنعت زنبورداری و خودِ زنبوردارها به وجود آوردم. تلاش کردم زنبورداری بهعنوان یک حرفه شناخته شود و در حال حاضر در اتحادیه زنبورداران حدود 11 سال است که مدیرعامل و جزو مؤسسان آن هستم و امروز به همت و همکاری دوستان و همکارانم، یک شرکت کوچک را تبدیل به یک برند در صنعت زنبورداری کردهایم. در حال حاضر حدود ۴۵ نفر ماهانه برای مجموعه تحت مدیریت من کار میکنند و از این مجموعه زندگی خود را میگذارند. همواره دوست داشتم تا شرکت «عسل مدا» برندی جهانی باشد و زمانی که شرکت «عسل مدا» را تأسیس کردم، پشت بروشورهای شرکت نوشته بودم جهان بازار من است؛ اما هنوز به این مرحله نرسیدهام. البته قبول دارم که در واقعیت امر من در جامعهای که زنان موقعیت اجتماعی ندارند و همچنین بدون وابستگیهای خاص به چنین جایگاهی رسیدهام.
این در حالی است که همچنان مشکلات اصلی در این عرصه وجود دارد، گردهافشانی یکی از مهمترین مقولههای صنعتی ما است، به غیر از تولید عسل که باعث افزایش بهرهوری محصولات کشاورزی، دامی، باغی، زراعی میشود و جلوگیری از فرسایش خاک، از بین رفتن منابع آب، حفظ اِکوسیستم و جنگلها و مراتع میشود، میخواهم بهجایی برسم که زنبورعسل بهعنوان یکی از آیتمهای توسعه در برنامهریزی کشور جایگزین شود، اما من در حال حاضر همواره نگران نسل جوان هستم، چراکه نسل جوان بسیار رها شده است.
تعریفتان از موفقیت چیست؟
در ابتدا باید هدفت را باور کنی، بعد برای رسیدن به آن سماجت کنی.
الگوی شما در زندگی کیست؟
الگوی من در زندگی انسانهای بزرگ و برجسته جهان همانند ایندیرا گاندی، ماری کوری و رزا لوکزامبورگ هستند اما شاید جالب باشد برایتان که بدانید در دوره نوجوانی گاهی اوقات احساس میکردم، آنها همبازیهای من هستند! مادرم همیشه به ما میگفت دیدگاهتان را بسیار بزرگ کنید و هیچگاه شکایت نکنید. به نظر من موفقیت بخشی از رضایت فرد از خود است، اما مهم این است که این چه نقش و چه تأثیری در جامعه دارد. من موفقیت را در چیزی میبینم که بتوانم وظیفه خودم را انجام دهم و نقشم در ارتقای جامعه هدف چه باشد و همواره سعی کردم تا دولت را متقاعد کنم که باید زنبورداران را بیمه و یارانه بیمه را نیز پرداخت کنند. کار من هیچگاه تمامشدنی نیست و همیشه از روزهای تعطیل متنفر هستم. بهطورکلی من هنوز معنی موفقیت را نمیدانم، چراکه حس میکنم هنوز طعم آن را نچشیدهام، اگر ما انسانهای خاصی هستیم، باید بسیار زحمت بکشیم. همیشه گفتهام که مردهای زندگی من یعنی پدر و همسرم بسیار خوب بودند. البته نباید این نکته مهم را نادیده گرفت که همسرم (سیفالله مشایخی) در این امر که من وارد جامعه شوم، خیلی نقش سازنده و تشویقی داشت.
چطور توانستید بهعنوان یک زن همه مشکلات خود را مرتفع کنید؟
پیگیری، تلاش، تمرین و مدارا با خود و خانوادهام تمرین میکنم، هیچوقت نخواستم جای مردی باشم، همیشه خواستم بهعنوان یک زن موفق در جامعه حضور پیدا کنم و هیچوقت الگوی من آقایان نبودهاند.
چه توصیهای برای مخاطبان دارید؟
ابتدا هدف خود را بشناسند و برنامه داشته باشند، باید تا بینهایت جلو رفت و پیگیر بود.
مدرک تحصیلیتان چه بود؟
من دیپلم اقتصاد اجتماعی و کاردانی زنبورداری دارم. همیشه در سمینارها و سخنرانیهایم این شعر برتولت برشت را میخوانم: «هرگز هماکنون است... اگر هنوز زندهای، هرگز، مگو هرگز...»، همیشه انسان باید سالم کار کند و صادق باشد، کار، زنانه و مردانه ندارد. من احساس موفقیت نمیکنم، من در راه موفقیت گام برمیدارم. من نمیدانم این موفقیت کجاست؟ اما چیزهایی که خودم فکر میکردم هنوز محقق نشده است، من یک مادر، همسر و شهروند خوبی هستم که بسیار اهل طبیعت بوده و همیشه از مرغ و گوشتی استفاده میکنم که خودمان پرورش میدهیم.
به نظر من در یادگیری هیچوقت دیر نیست و هدفهایتان هم نشانهگذاری کنید و انتهایی هم برایشان نگذارید، چراکه موفقیت پایان ندارد./
دیدگاه تان را بنویسید