پیدا و پنهان کشاورزی ارگانیک در ایران
بخش اعظم کشاورزی در کشور ما به صورت سنتی اداره میشود. با این وجود، پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و قیمتگذاری کودهای شیمیایی، پتانسیل حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک دوچندان شده است. در بسیاری از باغهای کشور این توانایی وجود دارد که به سمت کشاورزی ارگانیک بروند. در حال حاضر بسیاری از باغها همچون انار به صورت بالفطره ارگانیک هستند و تنها مقداری تغییر میتواند آنها را به سمت ارگانیک شدن سوق دهد.
علی علیپور، دکترای اکولوژی گیاهان زراعتی
بخش اعظم کشاورزی در کشور ما به صورت سنتی اداره میشود. با این وجود، پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و قیمتگذاری کودهای شیمیایی، پتانسیل حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک دوچندان شده است. در بسیاری از باغهای کشور این توانایی وجود دارد که به سمت کشاورزی ارگانیک بروند. در حال حاضر بسیاری از باغها همچون انار به صورت بالفطره ارگانیک هستند و تنها مقداری تغییر میتواند آنها را به سمت ارگانیک شدن سوق دهد.
البته باید به این مساله هم توجه داشت که امروز یکی از مهمترین نقاط ضعف بخش کشاورزی کشور سنتی بودن آن است و اینکه ارتباط مناسب بین کشاورز و بازار مصرف برقرار نیست. این در حالی است که اگر بخش قابل توجهی از جوانان تحصیلکرده در این قسمت فعالیت کنند، میتوانند زنجیره را تکمیل و کشاورزان را به بازار متصل کنند. در حال حاضر کشاورزان کشور ارتباط بسیار کمی با بازار دارند و معمولا محصول خود را به صورت مستقیم به دلال میدهند و به همین دلیل هم ضربه میخورند.
با توجه به جذابیتهایی که در حوزه کشاورزی ارگانیک وجود دارد، اگر جوانان و به ویژه اقشار تحصیلکرده به این حوزه وارد شوند، میتوانند بازوی کمکی کشاورزان سنتی باشند. در کشاورزی ارگانیک از طریق لیبلگذاریهایی که انجام میشود، مبدا محصولات مشخص و ارتباط میان کشاورز و بازار مصرف تسهیل میشود. بنابراین خلاء ارتباط میان تولیدکننده و بازار مصرف در سبک کشاورزی ارگانیک با وجود کشاورزان و فعالان جوان پر میشود.
تدابیر حمایتی برای ارگانیککاران
در این میان نقاط ضعف متعددی هم وجود دارد که ورود به این حوزه را با مشکلات متعددی همراه میکند. در این خصوص گلایه اغلب کشاورزان ارگانیک کشور این است که سازوکار حمایتی در این زمینه وجود ندارد. در کشور ما چند گروه وارد کشاورزی ارگانیک میشود. یک گروه تاجران هستند و بر اساس نیاز تجارت بینالمللی به سمت کشاورزی ارگانیک میآیند. گروه دیگر، تفکر ارگانیک دارند. این افراد در بسیاری از موارد با ضرر هم کار میکنند. تفکر این گروه افراد را به سمت کشاورزی ارگانیک کشانده است. گروه بعدی که شاید دسته اعظم کشاورزان ارگانیک را شامل میشود، کشاورزان خردهپا هستند. مشکل اصلی در این بخش نبود حمایتهای لازم است. هرچه هم این افراد خوب کار کنند، در سالهای اول با توجه به اینکه باغات و مزارع آن ها به نهادههای شیمیایی وابستگی داشته، افت عملکرد خواهند داشت. این امر باعث میشود که انگیزه کمتری برای آن ها باقی بماند. چراکه بحث نخست در این میان اقتصاد است و اگر اقتصاد کشاورزان تامین نباشد، به این سمت نمیآیند. البته باید به کشاورزان هم حق داد. کشاورزی که تمام زندگی او در یک سال بر اساس زمینی که در اختیار دارد اداره میشود، نیازمند حمایتهایی است که بتواند در این زمینه با انگیزهتر کار کند. موضوع حمایت مستلزم این است که دولت به صورت غیرمستقیم تمهیداتی برای این بخش بیاندیشد.
به عنوان مصادیقی از این نوع حمایتها میتوان به موارد متعددی اشاره کرد. در بخش کشاورزی ارگانیک هزینهای با عنوان هزینه بازرسی و هزینه صدور گواهینامه وجود دارد که این بازرسی و صدور گواهینامه توسط شرکتهای خصوصی زیر نظر استانداردهای منطقهای و یا جهانی ارائه میشود. ترکیه به منظور حمایت از کشاورزان ارگانیککار خود این هزینهها را متقبل میشود. ما انتظار نداریم که در کشور ما دولت چنین کاری را انجام دهد. اما انتظار داریم حمایتهایی به صورت غیرمستقیم در نظر گرفته شود. شاید لزومی نداشته باشد که دولت هزینههای بازرسی را متقبل شود اما در طرف مقابل میتواند خرید تضمینی محصولات ارگانیک را در نظر بگیرد. همچنین دولت میتواند بازارهای محلی را ارتقا دهد تا کشاورز بتواند محصول ارگانیک خود را به صورت مستقیم به دست مصرفکننده برساند. اگر دولت بتواند ارتباط بین کشاورز و بازار مصرف را تسهیل کند، بزرگترین کمک را به او کرده است.
بیم و امید بازاریابی محصولات ارگانیک
گاهی اوقات این موضوع با تردید مطرح میشود که آیا کشاورزی ارگانیک در کشور پتانسیلی برای بازاریابی دارد و یا حتی امکان صادرات در این حوزه فراهم است. خوشبختانه در حال حاضر آگاهی عمومی نسبت به محصولات ارگانیک نسبت به گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به عنوان مثال، در سال 1387 نخستین نمایشگاه ارگانیک در تهران برگزار شد. از آن زمان به بعد در بازار ارگانیک تفاوتهای زیادی ایجاد شد. در حال حاضر مشتریان ثابتی برای محصولات ارگانیک وجود دارد. به ویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، مشهد، اصفهان و تبریز این استقبال بیشتر است. امروزه خرید بسیاری از شهروندان صرفاً براساس آگاهی از ارگانیک بودن محصولات است. این روند رفته رفته رو به افزایش است و انتظار میرود که بر این اساس بازار ارگانیک هم رو به گسترش باشد.
البته این بازار تنها به بازار داخلی محدود نمیشود و در حوزه صادرات هم میتوان صاحب بازار شد. در حوزه بینالمللی بازار جهانی به سمتی در حال حرکت است که تولیدکننده محصولات ارگانیک و تاجران ملزم به ارائه گواهینامه هستند. یکی از مهمترین گواهینامهها هم در این بین گواهینامه ارگانیک است. به ویژه اروپاییها که از بزرگترین مصرفکنندگان ارگانیک هستند بیشتر روی سلامت خودشان سرمایهگذاری میکنند تا پزشکی. بنابراین محصولات ارگانیک در جهان بازار بسیار خوبی دارد. به ویژه حوزه گیاهان دارویی به خوبی به سمت کشاورزی ارگانیک در حال حرکت است و قابلیت خوبی هم در کسب بازارهای بینالمللی دارد.
کاربرد دانش بومی در کشاورزی ارگانیک
باید به این نکته واقف بود که کشاورزی ارگانیک حوزه نوینی از کشاورزی است. این در حالی است که کشاورزی در ایران اغلب به صورت سنتی انجام میشود. همین امر ما را در حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک با چالشهایی مواجه میکند و در زمینه بسترهای دانشی لازم برای توسعه و ترویج کشاورزی ارگانیک در کشور خلاءهایی وجود دارد.
سن کشاورزی در ایران تقریباً بالاتر از میانسالی است و همیشه در پذیرش فناوری از سوی کشاورزان مقاومت وجود دارد. خوشبختانه با توجه به اینکه بسیاری از گروهها به سمت کشاورزی ارگانیک روی آوردهاند، گروههایی هم به منظور مشاوره در این حوزه در حال شکلگیری است که این گروه بسیار کمککننده خواهند بود. شاید امروز خلاءهایی وجود داشته باشد اما در عین حال گروههایی از کشاورزان را هم داریم که مروجانی در حوزه جهاد کشاورزی در میان آنها حضور دارند تا خلاهای موجود را پر کنند.
همان طور که کشاورزی ما سنتی است، بسیاری از روشهای مورد استفاده در کشاورزی هم مبتنی بر دانش بومی خودمان است. دانش بومی ما در بخشهای مختلف مانند مدیریت آفات، علفهای هرز و... کاربرد دارد. به عنوان مثال در شمال کشور برای کشت برنج ارگانیک از اردک به منظور از بین بردن علفهای هرز استفاده میشود. این دانش بومی متعلق به خودمان است. مواردی از این دست بسیار وجود دارد که بر مبنای دانش بومی است و میتواند در کشاوزی ارگانیک هم مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین چنین دانشی در کشاورزی ما نهادینه است و شاید باید آن را به نوع دیگری به کشاورز عرضه کنیم.
در عین حال، با وجود همه مزیتهایی که برای کشاورزی ارگانیک در کشور برشمرده میشود اما باز هم نمیتوان با مرزبندی دقیقی مدعی شد که چند درصد از کشاورزی ایران قابلیت ارگانیک شدن را دارد. چندین سال است که در بخشهای خصوصی و دولتی استفاده از کود و سم فرهنگسازی شده است تا عملکرد بهبود پیدا کند. در بسیاری از موارد به جاهایی پا میگذاریم که تصور میکنیم بکر است اما قوطی سم را در آنجا میبینیم. بنابراین پاسخ به این سوال که چند درصد از کشاورزی ایران میتواند ارگانیک شود بسیار دشوار است. شاید بتوان در این زمینه یک دستهبندی کرد. در باغات کشور بهتر میتوانیم وارد حوزه کشاورزی ارگانیک شویم. همچنین در حوزه گیاهان دارویی پتانسیل بالایی داریم. به این دلیل که گیاهان دارویی کشور اصلاحنشده هستند و هنوز وابستگی چندانی به نهادههای شیمیایی ندارند که ورود به کشاورزی ارگانیک را دشوار کند.
الزامات فرهنگی ترویج کشاورزی ارگانیک
کشاورزی ارگانیک هم از جنبه زیست محیطی و هم از جنبه ارتقای سلامت جامعه حائز اهمیت است و باید مصرف محصولات ارگانیک به عنوان یک فرهنگ عمومی ترویج شود. در این زمینه به الزامات فرهنگی هم نیاز خواهیم داشت اما در خصوص فرهنگسازی مشکلی اساسی وجود دارد. فصل اول کشاورزی ارگانیک اعتمادسازی است. به این معنا که باید اعتماد دوجانبه بین تولیدکننده و مصرفکننده ایجاد شود. واژه ارگانیک واژه جالب توجهی است و به هر فروشگاهی که مراجعه کنید میبینید که دست کم یک محصول از این واژه به راحتی استفاده میکند. اولین مشکلی که در این شرایط ایجاد میشود، این است که اعتماد را خدشهدار میکند. در بسیاری از موراد اصول ارگانیک با تولید سنتی بسیار متفاوت است و به همین دلیل نمیتوان روی هر محصولی اسم ارگانیک گذاشت. گرچه ممکن است میان تولید ارگانیک و تولید سنتی در برخی موارد همپوشانی وجود داشته باشد اما این طور نیست که هر تولید سنتی الزاماً ارگانیک باشد.
متاسفانه تا به امروز در حوزه فرهنگسازی در کشاورزی ارگانیک بسیار ضعیف عمل کردهایم. ما هنوز این تفکر را داریم که محصولی که به صورت سنتی تولید میشود، ارگانیک است. محصول ارگانیک الزامات قانونی هم دارد و بنابراین هر محصولی که به صورت سنتی تولید شده است را نمیتوان ارگانیک نامید. اگر قرار است در این زمینه فرهنگسازی انجام دهیم، باید این کار را از پایه و مدارس دنبال کنیم. البته در حال حاضر تعدادی مدارس محیط زیستی ایجاد شده است اما تعداد آنها محدود است. اگر بتوانیم موضوع کشاورزی ارگانیک را وارد مدارس کنیم و کودکان را از پایه با کشاورزی ارگانیک آشنا کنیم، بستر برای ایجاد بسیاری از تغییرات آماده خواهد شد.
بسیاری از خانوادهها در حال حاضر آمادگی استفاده از محصول ارگانیک را دارند اما اطلاعرسانی لازم در این زمینه وجود ندارد. هیچ تبلیغی در حوزه محصولات ارگانیک در صدا و سیما نمیبینیم و حتی سایر رسانهها هم به صورت محدود به این موضوع پرداخته میشود. از این نظر با کشورهای اروپایی که در مصرف محصولات ارگانیک پیشرو هستند بسیار فاصله داریم.
تغییر الگوی مصرف با اعتماد متقابل تولیدکننده و مصرفکننده
نکته مهم دیگر این است که باید اعتماد متقابل بین تولیدکننده و مصرفکننده ایجاد شود. چراکه نوع محصول ارائه شده و رضایت مصرفکننده میتواند بسترسازی شکلگیری چنین اعتمادی باشد و الگوی مصرف را تغییر دهد. هرچند از نظر ظاهر محصول نمیتوان تشخیص داد که ارگانیک است یا خیر؛ اما مولفههایی برای شناسایی محصول ارگانیک وجود دارد. مهمترین مولفه برای تشخیص یک محصول ارگانیک گواهینامه آن است.
استفاده از واژه ارگانیک بار حقوقی به همراه دارد که متاسفانه این مساله در کشور ما رعایت نمیشود. وقتی کسی ادعا میکند محصول او ارگانیک است، باید فرآیندی را از آمادهسازی زمین تا زمانی که محصول به سر سفرههای مردم میآید طی کرده باشد. در کشور ما شرکتهایی وجود دارند که نقش بازرسی و صدور گواهینامه محصولات ارگانیک را بر عهده دارند. هر گواهینامه، تولیدکننده محصول ارگانیک را ملزم به رعایت مولفههایی میکند که روی بستهبندی نمایان است. به عنوان مثال لگوی ارگانیک هم در استاندارد داخلی و هم در استاندارد بینالمللی روی محصولات ارگانیک درج میشود. استاندارد داخلی زیر نظر سازمان ملی استاندارد تدوین شده که ترجمهای از یک راهنما برای کشورهای درحال توسعه است. بهترین راه برای شناسایی محصول ارگانیک همان لوگو و لیبل ارگانیک است که تحت کنترل و بازرسی قرار میگیرد.
البته قطعاً تخلف و فریب دادن حتی در محصولات ارگانیک هم وجود دارد اما به دلیل اینکه این محصولات کنترل میشوند، درصد تخلف در آنها بسیار کمتر است. در کشور ما هیج ارگانی نظارت روی برخی محصولات ندارد. همان طور که عنوان کردم بسیاری از فروشگاهها محصولات خود را با عنوان ارگانیک عرضه میکنند در حالی که استانداردهای ارگانیک در تولید آن محصول رعایت نشده است. چنین مثالی مصداقی از یک فریب است که میتواند اعتماد مصرفکننده را از بین ببرد. متاسفانه در کشور ما در این زمینه شناخت وجود ندارد. مصرفکننده باید این آگاهی را داشته باشد که محصولی ارگانیک است که لگو و لیبل ارگانیک را دارد.
شاید نقش حمایتهای دولتی در این مورد هم پررنگ باشد. اگر دولت قوانین بازدارندهای را برای افرادی که از عنوان ارگانیک استفاده میکنند در نظر بگیرد، میزان تخلفات در این زمینه کاهش خواهد یافت و مردم مطمئنتر از محصولات ارگانیک گواهینامهدار استفاده خواهند کرد.
حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک روندی است که در سراسر دنیا دنبال میشود و در ایران هم این پتانسیل وجود دارد تا با تدابیر حمایتی و فرهنگسازی، کشاورزی ارگانیک بیشتر ترویج شود تا هم از منابع و نهادهها بهتر محافظت و هم سلامت مصرفکننده را در سطح بالاتری تامین کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید