مدیر برنامهریزی و توسعه کارآفرینی سازمان نظام مهندسی کشاورزی کشور در گفتوگو با "ایانا"
پورتال ملی کشاورزی ایجاد شود/ 2 درصد از 4 میلیون بهرهبردار تحصیلات کشاورزی دارند/ کشورهای توسعهیافته به ارائه خدمات مهندسی یارانه میدهند/ برنامه کشت فراسرزمینی در 10 کشور؛ 40 جلد کتاب در جهاد کشاورزی
ورود دانش به بخش کشاورزی و پوستاندازی از کشاورزی سنتی به سوی نوعی از کشاورزی که در آن دانش روز دنیا به کار برده میشود، مولفه مهمی برای بهروزرسانی و هماهنگسازی بخش کشاورزی با تغییراتی است که در این زمینه در دنیا در حال رخ دادن است.
خبرگزاری کشاورزی ایران(ایانا)- الهام آبایی: ورود دانش به بخش کشاورزی و پوستاندازی از کشاورزی سنتی به سوی نوعی از کشاورزی که در آن دانش روز دنیا به کار برده میشود، مولفه مهمی برای بهروزرسانی و هماهنگسازی بخش کشاورزی با تغییراتی است که در این زمینه در دنیا در حال رخ دادن است.
گرچه در این حوزه دانش به میزان کافی تولید میشود اما فراهم نبودن سازوکاری برای انتقال این دانش به بخش حقیقی کشاورزی، سبب شده تا با کشاورزی دانشمحور فاصله زیادی داشته باشیم. در این زمینه اسداله ابراهیمی، مدیر برنامهریزی و توسعه کارآفرینی سازمان نظام مهندسی کشاورزی بر این باور است که زیرساختهای آتی به خوبی در کشور فراهم شده اما از این بستر برای انتقال دانش بهرهبرداری نشده است. به گفته ابراهیمی، توسعه خدمات فنی و مهندسی در بخش کشاورزی با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی میتواند به ورود دانش در این حوزه و مهندسی کردن بخش کشاورزی کمک کند. ابراهیمی میگوید حتی بحران منابع طبیعی، بهرهوری، راندمان آب و... به عنوان مهمترین چالشهای این بخش باید در گام نخست با استفاده از دانش و مهندسی کردن کشاورزی مدیریت شوند.
او پیشنهاد ایجاد "پورتال ملی کشاورزی" را مطرحی میکند و میگوید راهاندازی این پورتال به سرمایهگذاری 100 میلیارد تومانی نیاز دارد؛ اما این سرمایه در عرض 3سال قابل بازگشت است. پس از آن میتوان آن را به صورت کاملاً خودگردان اداره کرد و دیگر نیازی به سرمایهگذاری دولتی نیست. ضمن این که چنین اقدامی، بستری را هم برای ساماندهی دانشآموختگان بیکار در بخش کشاورزی فراهم میکند.
مشروح اظهارات اسداله ابراهیمی مدیر برنامهریزی و توسعه کارآفرینی سازمان نظام مهندسی کشاورزی کشور در گفت و گو با "ایانا" در ادامه از نظرتان می گذرد.
امروزه بخش کشاورزی کشور با چالشهای متعددی روبروست. در این میان پرداختن به تمام این چالشها در آن واحد شاید منطقی به نظر نرسد. به نظر شما مهمترین مسائل بخش کشاورزی که باید در لیست اولویتهای این بخش قرار گیرد چیست؟
سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور به عنوان تشکل مهندسان کشاوزی بر این باور است که یکی از بحثهای مهم در این حوزه که متاسفانه در تمام دولتها کمتر به آن توجه شده، افزایش ضریب نفوذ مهندسان در عرصه تولید برای دانشمحور کردن کشاورزی است. همه ما در زمینه محدودیت منابع طبیعی اتفاق نظر داریم و میدانیم که منابع آب و خاک قابل کشت و سایر منابع تولید محدود است و بر این اساس نمیتوانیم در واحد سطح توسعه ایجاد کنیم. در حال حاضر همه ظرفیتهای توسعه سطح در کشور مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین در این شرایط، اگر بخواهیم کشاورزی را تجاری، قابل رقابت، بهرهور و اقتصادی کنیم، باید دانش فنی را وارد کنیم و در حوزه کشاورزی توسعه در عمق ایجاد کنیم.
رویکرد غالب در کشور این گونه است که معمولا برای پروژههای عمرانی که بیشتر فعالیتهای فیزیکی در حوزه کشاورزی را شامل میشود میلیاردها تومان سرمایهگذاری صورت میگیرد اما برای تربیت نیروهایی که بتوانند در ظرفیتی که ایجاد شده با بهرهوری کار کنند، سرمایهگذاری صورت نمیگیرد. امروزه در شرایطی که سایر کشورها حدود 300 و حتی 500 تن محصولات گلخانهای را با بهرهوری بالا برداشت میکنند، ما تنها میتوانیم حدود 40 تن برداشت کنیم.
دانش فنی و تربیت نیروی انسانی برای ایجاد صلاحیت حرفهای در تولیدکنندگان بخش کشاورزی محور مهمی است که مورد بیتوجهی و یا کمتوجهی قرار گرفته است. این در حالی است که اگر میخواهیم کشاورزی کشور را مهندسی، بهرهور و رقابتی کنیم باید ضریب نفوذ مهندسان را در این بخش افزایش دهیم. با وجود این که حدود 100 سال از آموزش عالی کشور میگذرد، ضریب نفوذ مهندسان در بخش کشاورزی به دو درصد هم نمیرسد. به این معنا که از 4 میلیون و 300 هزار بهرهبردار کشاورزی کشور کمتر از دو درصد آن ها تحصیلات دانشگاهی کشاورزی دارند.
امروزه عامل انسانی در مدیریت و بهرهوری منابع حرف اول را میزند. متاسفانه در ایران به این موضوع پرداخته نشده است. اگر دولت قصد دارد که افزایش کمیت و کیفیت تولید و همچنین بهبود راندمان نهادههای کشاورزی را دنبال کند، باید دانش را به مزرعه ببرد.
به موضوع مهندسی کردن کشاورزی اشاره کردید. در حال حاضر کشاورزی کشور کاملاً سنتی و بومی است. آیا مهندسی کردن کشاورزی با ساختار فعلی این بخش در تناقض نیست؟ در چنین شرایطی چطور میتوان فعالیت کشاورزی را مهندسی کرد؟
برای این که فعالیتهای کشاورزی را مهندسیسازی کنیم یا باید کشاورزان مهندس شوند و یا این که مهندسان را به محیطهای کشاورزی ببریم. در تمام دنیا هم تنها همین دو راه وجود دارد. در کشورهایی که کشاورزی پیشرفتهای دارند، 20 تا 30 درصد تولیدکنندگان تحصیلات دانشگاهی در رشته کشاورزی دارند. ما چنین شرایطی را نداریم. بنابراین باید راه دوم را انتخاب کنیم. در این راستا باید حضور مهندسان را تسهیل و با سرمایهگذاری و ایجاد مشوقهای لازم، در راستای حضور مهندسان در واحدهای تولیدی اقدام کنیم. این روش امکانپذیر است. در این زمینه به عنوان مثال اگر برای هر روستا یا مجموعهای از روستاها گروهی ازمهندسان را به عنوان مشاور مزرعه و مسوولان واحدهای تولیدی انتخاب کنیم میتوانیم در جهت مهندسی کردن کشاورزی گام برداریم. این کار در دنیا هم انجام شده و جواب داده است.
اقدام دیگری که در این زمینه در دنیا انجام شده، این است که بخش توسعه خدمات فنی مهندسی در بخش کشاورزی را ایجاد کردهاند که این بخش به بهرهبردار خدماتی ارائه میدهد. بسیاری از مواقع دولت بنها و سوبسیدهایی را برای کشاورز در نظر میگیرند که این سوبسید در قالب دانش است. به عبارت بهتر، دولت یارانه مربوط به خرید خدمت دانش مهندسی را برای کشاورز فراهم میکند. این مدلها با وجود همین نظام بهرهبرداری سنتی هم میتواند افزایش ضریب دانش در حوزه کشاورزی را محقق کند.
در این حوزه شاید یکی از مهمترین ابزارها برای توسعه دانش، آی تی باشد. در حال حاضر گرچه زیرساختهای آی تی در کشور فراهم است اما در بخش کشاورزی از این زیرساختها برای ارائه محتوا استفاده نکردهایم. در این زمینه از کجا باید شروع کنیم؟ آیا سازمان نظام مهندسی کشاورزی در این زمینه اقداماتی انجام داده است؟
یکی از خلاءهای مهم در بخش کشاورزی، مقوله کاربرد زیرساختهای IT در ایجاد زنجیره اطلاعاتی است. متاسفانه در حال حاضر در بخش کشاورزی نه مدیریت دانش داریم و نه مدیریت اطلاعات. به عبارت بهتر، اطلاعات به روز و دقیق از میزان تولید هر محصول به تفکیک سطح زیر کشت و مقدار تولید را نداریم. به همین دلیل است که هر سال شاهد هستیم که محصولاتی با کمبود یا مازاد مواجه میشوند. این مشکلات از آن جایی ناشی میشود که برآورد درستی مبتنی بر یک سیستم اطلاعاتی نداریم تا بتوانیم بر اساس آن کشاورز را راهنمایی کنیم.
در این خصوص پیشنهاد ما ایجاد پورتال ملی کشاورزی با استفاده از زیرساختهای آی تی موجود است. در حال حاضر زیرساختهای آی تی در اکثر مناطق کشور وجود دارد اما در حوزه کشاورزی کمتر از 4 درصد از این زیرساختها مورد استفاده قرار میگیرد. با راهاندازی و گسترش کاربری چنین پورتالی، زیرساختهای آی تی کشور به کمک توسعه بخش کشاورزی میآید و میتوانیم زنجیرهای از اطلاعات را در این حوزه رقم بزنیم.
با ایجاد پورتال ملی کشاورزی میتوانیم تمام خدمات مشاورهای را با سادهترین روش ارائه دهیم. به نوعی که کشاورز بتواند از طریق تلفن ثابت و یا موبایل به این پورتال وصل شود و این سیستم منطبق با شرایط کشاورز و تولیدکننده مشاوره مناسب را به او ارائه دهد.
در حال حاضر حدود 4 میلیون و 300 هزار تولیدکننده در این بخش وجود دارد. این در حالی است که کشوری همچون هند حدود 600 میلیون کشاورز دارد. سوال این است که در این کشور انتقال دانش به چه روشی انجام میشود؟ قطعا در چنین مقیاسی زیرساختهای آی تی باید برای ایجاد و تبادل زنجیره اطلاعاتی مورد استفاده قرار گیرد. به طور کلی، دانش به عنوان یک کالای اساسی در محلی مشخص و بر مبنای سفارش جای دیگری تولید و بر اساس نوع نیاز مصرفکننده بستهبندی میشود و در سریعترین شکل شبکه اطلاع رسانی به اطلاع او میرسد.
در این میان، گرچه در ایران تولید دانش به خوبی انجام میشود اما متناسبسازی دانش و رسانش آن به حوزههای تولید مناسب نیست. همچنین محتوای تولیدی باید متناسب با نظام بهرهبرداری، میزان سواد بهرهبردار و نوع نیاز او باشد که در حال حاضر این طور نیست و باید سامان پیدا کند. این موارد باید در قالب پورتال ملی کشاورزی دنبال شود تا دانش متناسب با نیاز کشاورز در سریع ترین زمان ممکن در اختیار او قرار گیرد.
آیا موضوع پورتال کشاورزی را تا کنون در سطح دولت مطرح کردهاید و یا اقدامی در جهت اجرایی کردن آن ترتیب دادهاید؟
بله، این زیرساخت در قالب وبسایت Keshavarzyar.net از طریق سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی راهاندازی شده است. اما دستگاههایی که باید همکاری کنند تا محتواسازی لازم در این زمینه صورت گیرد، تا کنون همکاری نداشتهاند.
در حال حاضر گرچه سرمایهگذاریهای متعددی با ایجاد وبسایتهای مختلف در تمام بخشهای کشاورزی ایجاد شده است؛ اما اطلاعات در بسیاری از موارد به روزرسانی نمیشود و یا اطلاعات مناسب بهرهبردار را ندارد. به نظر میرسد اگر همه متولیان اطلاعرسانی اعم از دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، نخبگان، صاحبان ایده و.. با پورتالی که سازمان نظام مهندسی راهاندازی کرده، همکاری کنند، میتوان بورس ایده، کلینیکهای مشاوره و ارتباط تجاری ایجاد کرد و از این طریق کشاورزی را در بستری از اطلاعات به روز پیش برد.
همان طور که استحضار دارید بخش اعظم کشاورزان در کشور این کار را به صورت تجربی دنبال میکنند و ممکن است چندان به لزوم استفاده از دانش روز در کار خود معتقد نباشند. در این زمینه چطور میتوان کشاورزان را دخیل کرد و انگیزه آنان را برای ارتقای سطح دانش در کسب و کارشان افزایش داد؟
پیشنهاد ما این است که در این زمینه از دانشآموختگان بیشماری که در این حوزه وجود دارد بهره ببریم. میتوانیم 200 هزار دانشآموخته کشاورزی را برمبنای شاخصی رتبهبندی کنیم. بعد بر اساس تخصص این افراد، اطلاعات آن ها را در سیستم وارد کنیم. بدین ترتیب میتوان در فضای مجازی ارتباط میان کشاورز را با این کارشناسان برقرار کرد. در این صورت کشاورز میتواند با یک تماس ساده مشورتهای لازم را از کارشناس مربوطه بگیرد که این اقدام هم برای تحصیلکردگان زمینه اشتغال ایجاد میشود و هم نیازهای بهرهبرداران برطرف میشود. کشاورز هم اگر در پی این مشاورهها بهبودی در کسب و کار خود احساس کند، بیشتر به استفاده از بسترهای دانشی که برای او مهیا شده، راغب خواهد شد.
قطعاً چنین اقداماتی مستلزم صرف هزینههایی خواهد بود. آیا برآورد هزینهای در این زمینه انجام دادهاید؟
اگر در این زمینه 100 میلیارد تومان هزینه شود، در عرض 3 سال تمام سرمایه برگشت داده میشود. این تشکیلات هم دیگر نیازی به بودجه دولتی نخواهد داشت. چراکه میتواند از محل فروش خدماتی که ارائه میدهد به صورت خودگردان اداره شود.
به موضوع کشاورزی دانشبنیان هم اشاره کردید. با توجه به مشکلاتی که در زمینه انتقال دانش در این حوزه وجود دارد و با در نظر گرفتن این که کشاورزی در ایران هنوز حتی به مرحله صنعتی شدن هم نرسیده است، فکر میکنید کشاورزی ایران مولفههای دانشبنیان شدن را دارد؟
به هر حال، صنعتی شدن کشاورزی هم نیازمند دانشمحور شدن آن است. به عنوان مثال در مورد محصولات مختلف باغی، اگر دیدگاهمان این باشد که ماشینآلات کاشت، داشت و برداشت آن ها را تامین کنیم و یا این که در زمینه فرآوری محصولات از دانش فنی بهره ببریم، میتوانیم به سمت کشاورزی دانشمحور حرکت کنیم. صنعتی شدن کشاورزی را هم نمیتوان از ورود دانش به این بخش جدا دانست. چرا که تکنولوژی ریشه در دانش دارد و برای کشاورزی صنعتی باید از تکنولوژی جدید استفاده کنیم.
اما موضوع صنعتی کردن کشاورزی هنوز در کشور به مقبولیت عمومی نرسیده است. بسیاری بر این باورند که موضوع امنیت غذایی مقدم بر صنعتی و یا تجاری سازی کشاورزی است. در این خصوص باور شما چیست؟
صنعتی کردن کشاورزی و امنیت غذایی دو موضوع مقابل هم نیستند. صنعتی کردن کشاورزی هم گامی برای دستیابی به امنیت غذایی است. در حال حاضر بیش از 20 درصد ضایعات درحوزه کشاورزی وجود دارد. به این معنا که 20 میلیون تن ضایعات داریم. اگر بخواهیم این ضایعات را به 10 درصد کاهش دهیم، قطعا یکی از مهمترین راهکارها پرداختن به موضوع فرآوری است. بدین ترتیب صنعتی کردن کشاورزی با جلوگیری از هدررفت منابع میتواند به امنیت غذایی کمک کند. باید به این اصل اساسی توجه داشته باشیم که بدون صنعتی کردن نمیتوانیم به امنیت غذایی پایدار دست پیدا کنیم. البته تامین امنیت غذایی پایدار هم باید با لحاظ مولفههای زیستمحیطی دنبال شود تا از منابع طبیعی بیشترین صیانت صورت گیرد.
در میان اولویتهایی که برای بخش کشاورزی عنوان میشود به نظر میرسد اصلاح الگوی کشت جزو ضروریاتی است که در تعیین ادامه راه در این حوزه بسیار موثر خواهد بود. به اعتقاد شما، اصلاح الگوی کشت در چه چارچوبی باید دنبال شود که افزایش بهرهوری و امنیت غذایی در توازن با یکدیگر تامین شود؟
برای مدیریت منابع در کشور باید الگوی کشت بهینه را طراحی و تدوین کنیم و مشوقهای لازم را برای اجرای این الگوی کشت در نظر بگیریم. متاسفانه هنوز الگوی کشت مشخصی را برای مناطق مختلف کشور بر اساس اقلیم و آب و هوا مانند مناطق کمآب و یا سردسیر نداریم.
یک مثال ساده از این که کشت در ایران از الگوی خاصی تبعیت نمیکند این است که امروزه گرچه گلخانهها در حال توسعه هستند اما این توسعه بر مبنای مزیتهای نسبی نیست. به عنوان مثال در اردبیل که در فصلهایی از سال دمای هوا به چندین درجه زیر صفر میرسد، گلخانه ایجاد میشود. در بندرعباس هم همان گلخانه ایجاد میشود. بنابراین مشخص است که در این زمینه استراتژی مشخصی نداریم. در کشورهای دیگر، مناطقی استعدادسنجی و ظرفیتیابی شدهاند و به دلیل داشتن مزیتهای نسبی مناسب بر مبنای شاخصهای متعدد اقتصادی، تجاری و فنی گلخانهها را در این مناطق گسترش دادهاند. اما در ایران این استعدادسنجیها صورت نگرفته است. ایجاد گلخانه در استانی که سردسیر است و دما به منفی 25 درجه هم میرسد، هزینهها را افزایش میدهد. این هزینه در نهایت قیمت تمامشده محصول را بالا میبرد و محصول تولیدی دیگر رقابتی نخواهد بود.
برای این که به امنیت غذایی دست پیدا کنیم، باید بهرهوری را افزایش دهیم. در این میان، اصلاح الگوی کشت هم باعث افزایش بهرهوری میشود و هم امنیت غذایی را تامین میکند. موضوع مهم این است که متناسب با شرایط اقلیمی، امکانات آب و خاک و همچنین نوع آب و خاک، الگوی کشت را اصلاح کنیم. در برخی محصولات هم باید با نگاه تولید برای صادرات کار کنیم. اگر قصد داریم در حوزه توسعه کشت گلخانهای سرمایهگذاری کنیم، باید بازارهای جدیدی ایجاد کنیم. یکی از روشها این است که در مناطق کمآب از تولید محصولات در فضای باز به سمت تولید در محیطهای بسته و سیستمهای هیدروپونیک حرکت کنیم.
همچنین باید متناسب با مزیتهای هر منطقه اصلاح الگوی کشت را انجام دهیم. البته این مقوله چندان هم ساده نیست. چنین موضوعی نیازمند این است که صاحبنظران با توجه به ظرفیتهای اقلیمی استانی، مناسبترین کشتهایی را که مزیت نسبی دارند بر اساس شاخصهای اقتصادی و بهرهوری مشخص کنند و میزان و نوع بهینه تولید را به کشاورزان پیشنهاد دهند.
موضوع زنجیره تولید، فرآوری و صادرات هم باید در این زمینه دیده شود. در حال حاضر در همه جا همه نوع محصولات تولید میشود که اغلب به صورت خرد است. این در حالی است که باید بر اساس ظرفیت مناطق مختلف، آن ها را برای کشتهای اختصاصی استفاده کنیم، صنایع فرآوری را ایجاد کنیم و ارزش افزوده را ارتقا دهیم. موضوع اصلاح الگوی کشت در این زمینه بسیار حائز اهمیت است و کارشناسان مختلف باید در این زمینه یک برنامه جامع را تدوین کنند.
یکی دیگر از مهمترین اولویتهای بخش کشاورزی که همه کارشناسان در آن اتفاق نظر دارند، پایین بودن راندمان آب در این بخش است. با توجه به بحرانی شدن مساله آب در کشور، به عقیده شما چه رویکردی را باید در مدیریت منابع آبی اتخاذ کنیم؟
در این خصوص در گام نخست باید از ظرفیت مهندسانی که متخصص در حوزه آب هستند استفاده کنیم تا بتوانیم راندمان آبیاری را در مزارع افزایش دهیم.
در حال حاضر راندمان آبیاری در ایران حدود 40 درصد است. این رقم بسیار پایین و حاکی از آن است که هدررفت منابع آبی در کشور بالاست. در ایران برای تولید یک کیلوگرم گندم 1300 لیتر آب مصرف میشود. برای تولید یک کیلوگرم گوشت 15 هزار لیتر آب مصرف میشود و تولید یک قالب پنیر 500 گرمی به 2500 لیتر آب نیاز دارد. به طور کلی در ایران به ازای هر متر مکعب آب، 930 گرم ماده خشک حاصل میشود. در حالی که در دنیا با همین میزان آب به طور متوسط 2.3کیلوگرم ماده خشک تولید میشود. این آمار و ارقام نشان میدهد که در زمینه راندمان آب فاصله زیادی با سایر کشورهای دنیا داریم. بنابراین باید با افزایش راندمان از طریق اصلاح روشهای آبیاری شرایط آب را در این بخش بهبود ببخشیم.
موضوع دیگر هم سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی است که درمقایسه با استانداردهای جهانی، 3 برابر بیشتر مصرف میکنیم. همین استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی سبب خشک شدن 298 دشت از 609 دشت ایران شده است. همچنین به دلیل مکانیزه نبودن شبکههای انتقال آب، برآورد شده است که 35 میلیارد متر مکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود. بنابراین برای این که با بحران آب مقابله کنیم باید سامانههای آبیاری را بهینه کنیم و توان ذخیرهسازی آب باران و روانآبهای سطحی در زمان بارش را افزایش دهیم. در عین حال، باید توان ذخیرهسازی آب در آبخانهها را فراهم کنیم.
در حال حاضر در دنیا استفاده از آبهای غیرمتعارف مانند شبنم، مه، آب فاضلاب و... هم در مورد برخی کشتها مطرح است. این در حالی است که ما در چنین عرصههایی وارد نشدهایم. مباحث مهم دیگر برای مدیریت منابع آبی، کاهش تبخیر، اصلاح الگوی کشت و کشت فراسرزمینی است. این اقدامات با اجرای طرحهای مناسب میتواند ارتقای راندمان آبیاری را در پی داشته باشد تا حداقل میزان راندمان را از 40 درصد به 60 درصد برسانیم.
به موضوع کشت فراسرزمینی اشاره کردید. در این زمینه در حال حاضر چه اقدامات و فعالیتهایی در کشور انجام شده است؟ آیا کشت فراسرزمینی میتواند به مدیریت بهتر منابع در کشور کمک کند؟
کشت فراسرزمینی به معنای استفاده ازمنابع، عوامل، ظرفیتها و امکانات سایر کشورها برای تولید محصولات کشاورزی مورد نیاز در راستای حفظ منابع و تامین امنیت غذایی است. در حقیقت، یکی از پروژههای مدیریت بهینه آب در بخش کشاورزی همان کشت فراسرزمینی است. محصولات کشاورزی با نیاز آبی بالا را میتوان در قالب برنامه کشت فراسرزمینی تولید کرد.
تقریبا یک دهه است که استفاده از آب و خاک برای کشت فراسرزمینی رواج پیدا کرده است. چین، ترکیه و ژاپن از پیشروان این روش هستند. ایران هم با توجه به مشکلاتی که دارد، باید روی کشت فراسرزمینی در کشورهای همسایه کار کند.
در این خصوص، وزارت جهاد کشاورزی برای کشت دانههای روغنی، برنج، چغندر قند، نیشکر، گردو و ذرت برنامه دارد. برنامه ایران برای کشت فراسرزمینی در ارمنستان، گرجستان، تاجیکستان، قزاقستان، اوکراین، روسیه، تانزانیا، اوگاندا، ترکمنستان و افغانستان از طریق وزارت جهاد کشاورزی در حال پیگیری است. از نظر مبنای نظری تجاری- اقتصادی هم حدود 40 جلد کتاب در وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه جمعآوری شده است که میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
در عین حال، قرار است یک دستور العمل اجرایی برای آئیننامه کشت فراسرزمینی که به تصویب هیات دولت رسید، در وزارت جهاد کشاورزی تدوین شود. در ماده دوم دستورالعملی که هیات دولت تصویب کرده وزارت جهاد کشاورزی مکلف شده است تا با همکاری سایر وزارتخانهها اعم از وزارت امور خارجه و وزارت امور اقتصادی و دارایی، مشوقها و حمایتهای لازم از متقاضیان کشت فراسرزمینی در نظر بگیرد. از جمله این حمایتها ارائه اطلاعات لازم و خرید تضمینی محصولات در یک قیمت رقابتی است که هنوز این اقدامات انجام نشده است. اگر این اقدامات صورت گیرد، قطعا یکی از ظرفیتها توسعه کشت فراسرزمینی در کشورهای پیرامونی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید