Iranian Agriculture News Agency

درآمد روستائیان چینی افزایش می یابد، اما مانعی در چشم انداز کشاورزی باقی است/ "تضاد ساختاری" جای چالش "فقدان تدارکات" را در چین گرفت

پول و جستوی کار، مردم را از مزارع و روستاها به شهرهای مختلف می برد. اما روستائیان چینی که بزرگترین مهاجرت اقتصادی کشورشان در طول تاریخ را پشت سر گذاشته اند، الزاماً از لحاظ مادی شرایط بسیار بدی ندارند. طبق اظهارات کارشناس مشهور کشاورزی و اقتصاددان چینی، چن شیوِن، میانگین درآمد خالص سالانه روستائیان چینی از 2هزار و220 یوآن در سال 2003 به 12هزارو 336 یوآن (یکهزارو858 دلار) در سال گذشته افزایش یافته است.

درآمد روستائیان چینی افزایش می یابد، اما مانعی در چشم انداز کشاورزی باقی است/ "تضاد ساختاری" جای چالش "فقدان تدارکات" را در چین گرفت


پول و جستوی کار، مردم را از مزارع و روستاها به شهرهای مختلف می برد. اما روستائیان چینی که بزرگترین مهاجرت اقتصادی کشورشان در طول تاریخ را پشت سر گذاشته اند، الزاماً از لحاظ مادی شرایط بسیار بدی ندارند. طبق اظهارات کارشناس مشهور کشاورزی و اقتصاددان چینی، چن شیوِن (Chen Xiwen) ، میانگین درآمد خالص سالانه روستائیان چینی از 2هزارو220 یوآن در سال 2003 به 12هزارو336 یوآن (یکهزارو858 دلار) در سال گذشته افزایش یافته است.

به گزارش ایانا از سایت شانگهای دیلی، اگر تورم و بالا رفتن هزینه های نیروی کار را نیز در این افزایش تأثیرگذار بدانیم، باز هم میزان رشد درآمد آنان چشمگیر است.

چن، مدیر دفتر کارگروه مرکزی روستایی، می گوید که رشد این ارقام آرزوی بزرگی است، اما این امر نباید سبب آرامش ما شود؛ زیرا کشاورزی چین با چالش های بزرگی مواجه است.

وی، طی بحث اخیری در انجمنی به میزبانی دانشگاه فودان (Fudan) ، سخنان پیشین رئیس جمهوری، شی جینپینگ (Xi Jinping) ، را نقل کرد که او استدلال کرده است چالش اصلی کشاورزی چین، دیگر فقدان تدارکات نیست. در عوض،"تضاد ساختاری" در معادله عرضه-تقاضای انواع خاصی از غلات مشاهده شده است. مثلاً، تقاضای داخلی دانه سویا همچنان باقی است، اما عرضه آن در نوساناتی کاهشی قرار دارد.

برای تأمین این تقاضا، باید مقادیر بسیاری دانه سویا وارد شود. چن می گوید که فقط در سال گذشته، 84 میلیون تن دانه سویا وارد شده که محاسبه ای سرانگشتی نشان می دهد که دو سوم عرضه جهانی است.

در مقابل، کل تولید داخلی دانه سویا، فقط 12 میلیون تن است. بنابراین، چن اشاره می کند که کشور چین، برای تأمین سویا، حدود 90 درصد به جهان وابسته است.

تصویر دیگری از تضاد ساختاری، رشد موجودی ذرت است. گرچه تولید ذرت در سال گذشته حدود 225 میلیون تن بوده و بالاتر از دو غلات اساسی دیگر، گندم و ذرت، است؛ عمده انبارهای ذخائر این محصول خالی شده است. چن می گوید که برای تأمین تقاضای داخلی، باید ذرت خارجی وارد شود.

عوامل بسیاری در این تضاد ساختاری نقش دارند، اما چن معتقد است که آنها همیشه به نتیجه گیری یکسانی می رسند: کیفیت و رقابت تولیدات چینی و محصولات کشاورزی به عنوان به طور کل بسیار مورد توجه قرار گیرد. وی افزود: این مسئله ای سرسام آور است و برای توسعه بیشتر کشاورزی باید به آن توجه کرد.

چن در پاسخ به پیشنهادات برخی ناظران مبنی بر اینکه به جای هزینه های بیشتر برای افزایش تولید، چین محصولات کشاورزی بیشتری را وارد کند؛ می گوید که این مسئله پذیرفتنی است، اما مشکل ساز خواهد بود.

در طول ده سال گذشته، صادرات جهانی سالانه غلات به حدود 350 میلیون تن رسیده است که به یک واحد اندازه گیری چینی برابر با 700 میلیارد جین تبدیل شده است. این میزان به مراتب کمتر از تقاضای سالانه یکهزارو300 میلیارد جین غلات در چین است.

چن می گوید اگر ذخائر عظیم ارز خارجی چین بتواند واردات را تأمین کند، بازهم تقاضا فراتر از عرضه است. علاوه بر این، واردات نامحدود، می تواند پیامدهای منفی سیاسی نیز داشته باشد.

قطعاً افزایش تقاضای چین، نظم پابرجای تجارت جهانی دانه را، با مشارکت در افزایش قیمت ها، مختل خواهد کرد. وی هشدار می دهد که در چنین وضعیتی، دنیا دوباره با نظریه پردازان توطئه گری پر خواهد شد که شکم پرستی چینی ها را عامل مشکلات غذایی برخی کشورها می دانند.

صلاحدید سیاسی

مشکل دیگر پیشنهاد خرید عمده غلات آن است که چین به عنوان یکی از اعضای سازمان تجارت جهانی حق قانونی دارد که جریان محصولات خارجی کشاورزی را فراتر از سهمیه اعطایی از سوی این سازمان برای واردات غلات محدود کند. سهمیه واردات جدید افزایش می یابد و این کار معمولاً با تحمیل تعرفه ای به شدت بالا و در حدود 65 درصد انجام می شود. تعرفه مقادیری که درون سهمیه قرار دارند فقط یک درصد است.

اشخاصی که از افزایش واردات غلات حمایت می کنند باید بدانند که این امر فقط می تواند با چشم پوشی داوطلبانه از سهیمه واردات چین و یا بازنگری مجدد مذاکرات با سازمان تجارت جهانی بر سر سهمیه خاموش صورت گیرد. در هر صورت، این مسئله ای سیاسی نیست، بلکه موضوعی فنی است و به اختیارات عظیمی نیاز دارد.

چن می گوید:"به هر حال، محدودیت های وارداتی نباید مانعی برای احساس ناامنی کارگران کشاورزی ما باشد." در واقع، این احساس ناامنی تأکیدی بر مسئله تولیدات غیررقابتی چینی، از نظر کیفیت و قیمت، است. قیمت های انواع محصولات کشاورزی چینی اغلب از قیمت های جهانی مشابه همان محصولات بالاتر است. مثلاً؛ در سال 2015، غلات اساسی چینی 30 تا 50 درصد گرانتر از غلات خارجی بود.

وی می گوید:"دانه سویا 40 تا 50 درصد گرانتر؛ پنبه 30 تا 40 درصد؛ شکر 60 درصد؛ گوشت گوساله و گوسفند 70 تا 80 درصد گرانتراند."

افزایش سریع قیمت غلات چینی -کمتر از میانگین جهانی در دهه گذشته تا بالاتر از میانگین جهانی در حال حاضر- را می توان با یک سری از عوامل، به ویژه شرایط اقتصادی به شدت متفاوت، شرح داد.

در پی بحران مالی سال 2008، بسیاری از کشورها سیاست های محرک اقتصادی را افزایش دادند تا فشار تورمی را افزایش دهند. در نتیجه، قیمت کالاها اوج گرفت.

گرچه قیمت ها از آن زمان کاهش یافته، چن اقرار کرد که تلاش های چین برای جلوگیری از تورم تنها تا حدی مؤثر بوده است. هزینه های تولید محصولات کشاورزی چند برابر شده است. به منظور حمایت از کشاورزان، مقامات مجبور بودند حداقل قیمت ها را افزایش دهند.

همچنین ، اختلاف میان قیمت های غلات چینی و خارجی را می توان به کاهش تقاضای غلات برای سوخت های زیستی نسبت داد که به جلوگیری از تورم قیمت های جهانی کمک می کند؛ همچنان که کاهش قیمت های نفت، حمل و نقل جهانی را بسیار ارزانتر می کند.

چن نسبت به واردات مقادیر بسیار زیادی غلات هشدار داد، زیرا امنیت کشاورزی چین و معیشت میلیون ها نفر از کشاورزان این کشور را به خطر می اندازد.

وی گفت:"سطوح شهرنشینی و صنعتی شدن ما هنوز به مرحله ای نرسیده است که ظرفیت داشته باشد نیروی کار روستایی بیشتری را که از کارهای کشاورزی آزاد شده، جذب کند."

ترجمه: مهشید جلالیان


انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید