طرح تنفس مدیریت عملی جنگل را متوقف میکند
تعطیلی طرحهای جنگلداری باعث تخریب جنگل، بیکاری و ضربه مهلک وغیر قابل جبران به سرمایههای نیروی انسانی میشود. اینکه میگویند "چنانچه در طى دوره دهساله استراحت! هیچگونه عملیات احیایى پرورشى در جنگل صورت نگیرد، به سلامت انها آسیبى وارد نمیشود " با اصول حفاظت جنگل و وضعیت تخریبى این منابع مغایرت کامل دارد.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا): بهروز کرم دوست مریان کار شناس ارشد شرکت سهامی جنگل شفارود
جنگلها یکی از منابع مهم تجدید شونده کشور به حساب میآیند و این ثروت ملی متاسفانه در طول تاریخ بیشتر از سایر منابع طبیعى مورد تعرض و تجاوز انسانها قرار گرفته است. عوامل تخریب در جنگلهاى طبیعى عمدتا چراى دام سوخت، دامداران، قاچاق چوب، آتش سوزی، پروژههای عمومی عمرانی است که با تغییرکاربری اراضی عرصههاى طبیعی به زمینهاى کشاورزى، مسکونى و غیره در طول سالیان گذشته، سطوح بالایی از مساحت منابع طبیعی مخصوصا جنگل تخریب و سطح این پوشش تقلیل یافته است.
طبق آمار موجود، جنگلهای ایران در زمان ساسانیان 30 میلیون هکتار بوده که در قاجاریه 20 میلیون هکتار و در حال حاضر به 14 میلیون هکتار تقلیل یافته است. وضعیت کاهش جنگلهای ایران بسیار نگران کننده است. یکی از مولفههای مهم وسعه یافتگی کشورها، وضعیت منابع طبیعی آن کشور و نوع نگاه و فرهنگ مردم به مسایل محیط زیست و منابع طبیعی علیالخصوص جنگل است. روزگاری مساحت جنگل در آلمان نسبت به سطح اراضی این کشور 7 درصد بود اما با اصلاح قوانین و تخصیص بودجه، این نسبت به 30 در صد اصلاح شد. این ورند نشان دهنده عزم و اراده ملی مردم و دولتمردان آلمان است. در قرن 18با شروع انقلاب صنعتى در کشورهای توسعه یافته و نیاز وافر به چوب، برای تامین نیازهای بشر، توجه جوامع صنعتى به جنگلها بیشتر شد. جنگلها با توجه به رشد کمى و کیفى فزاینده خود در توسعه صنایع و برآوردن نیازمندیهاى صنعتى نقش بسیار ارزندهاى را ایفا میکنند. مردم این جوامع، به اهمیت، نجات طبیعت برای حیات بشر، پى بردند و تلاش زیادى را برای حفظ و احیاى آن انجام دادند. در کشورهاى در حال توسعه جنگلزدایى و تبدیل عرصههاى جنگلى به زمینهاى کشاورزى با افزایش رشد جمعیت مانند گذشته ادامه پیدا کرد. مصارف روستایى، دخالتهاى سنتى اعم از زغالگیرى، چراى دام، بهرهبرداریهاى صنعتى ، قاچاق چوب و انباشتن زبالهها در جنگل که خاک ارزشمند جنگل را آلوده میکند، همگی بیان کننده بیتفاوتی و فقر فرهنگی تعداد زیادی از مردم است، این رفتارها زمینه نابودى هرچه بیشتر منابع جنگلى در کشورهای مختلف را فراهم کرد. در این راستا لازم به ذکر است مسایل زیست محیطى امروز در کشورهاى در حال توسعه، در واقع مسایل گذشته کشورهاى صنعتى هستند. همان طور که مسایل زیست محیطى کنونى کشورهاى صنعتى، مسایل فرداى کشورهاى در حال توسعه خواهند بود. بهطورکلى توصیه کارشناسان منابع طبیعی آن است که جنگلزدایى و یا رها کردن این منابع به حال خود با توجه به عوامل تخریبى که در آنها حضور گسترده دارند، حتى براى یک دوره کوتاه مدت، تحت هیچ عنوانى قابل توجیه نیست و باید بدون اتلاف وقت، اقدامات منطقی و عاجلى در بازه زمانی کم در زمینه حفاظت، پایدارى و توسعه این اکوسیستمها انجام شود. به عبارتی جنگل باید مدیریت شود و مدیریت جنگل برای انسان، دام و جنگل باید مانند یک پزشک رفتار کند و نسخه بپیچد. جنگل تیمارهای خاص خود را میطلبد. فعالیتهاى متخصصان آگاه جنگل، سازمانهاى مردم نهاد و فعالان زیست محیطى و غیره سبب شده است که مسئله پایدارى و تنوع زیستی این منابع، مهمترین اصل حفاظت فنی - بیولوژیکی و فیزیکی جنگل و محیط زیست به حساب آید. نیاز روز افزون صنایع چوب و کاغذ از یک طرف و تصویب قوانین مبنى بر محدودیت برداشت به میزان یک چهارم رشد سالیانه جنگل و شاید در آینده توقف بهرهبرداری چوب مشکلات دیگرى را براى صنایع چوب این کشورها بهوجود آورده است که خود مستلزم دستیابى به راه حلهاى مناسبى براى برآوردن این نیازها است. یکى از راه کارهاى مهم که میتواند پایدارى و استمرار تولید در جنگلها را ارتقا بخشد و نیاز روز افزون صنایع چوبى کشور توام با افزایش ترسیب کربن را بر آورده سازد، بالا بردن میزان رشد سالیانه قطری وحجمی جنگلها است. روشی که ایجاد یک تعادل مناسب بین اکولوژى و اقتصاد جنگل فراهم میکند. این افزایش رویش سالیانه خود مستلزم اجراى صحیح عملیات احیایى و پرورشى در جنگلها است که میتواند تحقق شعار "تولید و اشتغال" را که از دغدغههای مقام معظم رهبری و دولت تدبیر است را محقق کند. متاسفانه این سیاست به علت فقر دانش جنگل و نبود تجربه کافی، فرصت سوزی و اجراى نادرست مدیریت علمی جنگل در بیشتر کشورها بهخصوص در کشورهاى در حال رشد و توسعه نیافته، به اجرا در نمىآید.
تعطیلی طرحهای جنگلداری باعث تخریب جنگل، بیکاری و ضربه مهلک وغیر قابل جبران به سرمایههای نیروی انسانی میشود. اینکه میگویند "چنانچه در طى دوره دهساله استراحت! هیچگونه عملیات احیایى پرورشى در جنگل صورت نگیرد، به سلامت انها آسیبى وارد نمیشود " با اصول حفاظت جنگل و وضعیت تخریبى این منابع مغایرت کامل دارد. عرصه این منابع حتى آنهایى که ظرفیت چوب کمی دارند نیز از پتانسیلهاى بالایى برخوردارند که با برنامه ریزی مدون و بهکارگیرى دانش و تجربه پیشرفته جنگلدارى، میتوانند در کوتاه مدت احیا و مجددا به منابع تولیدى با ارزش مبدل شوند. یکى از مشکلات اخیر طرح استراحت جنگل تامین اعتبار لازم به منظور اجرایى شدن آن است. این طرح به علت کمبود بودجه دولت با مشکلات زیادى مواجه شده است. اگر طرحهای جنگلداری به طور کامل تعطیل شوند، قاچاق چوب هم بیشتر خواهد شد. این طرح علاوه بر مسائل مالى با مشکل اساسى بىبرنامگی نیز دست به گریبان است. ما پیش از تصویب قانون تنفس نیز این روزهای ناخوشایند جنگل را پیشبینی و نقد کرده بودیم. برنامه تنفس به دلیل عدم تخصیص بوجه کافی، دچار سرنوشت طرح صیانت خواهد شد. اجرای طرح تنفس سبب شده برخی مجریان طرحها چهار تا پنج ماه حقوق پرسنل خود را پرداخت نکنند. توقف فعالیت طرحها، جنگلها را در آینده با این وضعیت دچار مشکلات جدی خواهند شد. توجه به اکوسیستم جنگل و نگهدارى درصد معینى از درختان خشکیده سرپا، افتاده، درختان قطور سالم، یا حتى توخالى، آفت زده و لاپی از اقدامات لازم برای حفظ و احیاى جنگلها است. جنگل نیاز مبرم و جدی به برنامههاى احیایى و پرورشى دارد. اتخاذ تدابیر لازم برای شناسایى و پیشگیری از عوامل تخریب جنگل، ایجاد هرم ساختارى و تشکیلات قوی سازمانی در قالب وزارت منابع طبیعی، تنظیم تنوع گونهاى به صورت کمى و کیفى، مساعد کردن شرایط براى زاد آورى طبیعى و ایجاد بستر لازم برای ساماندهی دام و دامدار از شرایط اساسى و زیربنایی برای مدیریت پایدار جنگل است که باید بدون وفقه به اجرا در آید. جهانیان به این واقعیت واقفند که هر چه سطح جنگلهاى جهان گستردهتر، متنوع تر و با مدیریت علمی به سمت جوانتر شدن و افزایش رویش سالیانه بیشتر هدایت شوند، میزان ترسیب کربن در این اکوسیستمها به عنوان یکى از مهمترین گازهاى گلخانهاى و عامل افزایش دمای هوا بیشتر خواهد شد. برعکس هر چقدر جنگلى، مسن، فرتوت و مخروبه باشد، به همین نسبت نیز در ترسیب گازهاى آلوده کننده هوا ناموفقتر خواهد بود. ثابت شده است اگر درختان را قبل از پوسیدن برداشت نکنیم، درخت تمام کربنی را که در حال رشد استفاده کرده بود، به طبیعت باز میگرداند. این کار به نوعی کمک گرمایش جهانی را تشدید میکند. اتخاذ تدابیرى چون اختصاص دادن درختان خشکیده، افتاده و یا غیره به مصارف گرمایى روستاییان، جنگلنشینان و تولید ذغال، خدمت ارزندهاى به محیط زیست نمىکند، بلکه سوزاندن چوب، خود زمینه بروز مشکلات حاصل از آزاد شدن مجدد گازهاى گلخانهاى را فراهم میکند. در ایران با توجه به منابع گسترده و فراوان گاز و نفت و استفاده از انرژی تجدید پذیری همچون انرژی خورشیدی و یا منابع گازى میتواند نیاز روستاییان را تامین کند. تامین هزینه ایجاد سیستمهای خورشیدی برای روستاییان میتواند از طریق فروش سهمیه چوب مصرفى آنها به صنایع سلولزى و کمکهای مالی دولت تامین شود. به این ترتیب علاوه بر ممانعت از سوزاندن چوب، بخشى از نیازمندیهاى کارخانههاى سلولزى نیز بر آورده میشود. تهیه و اجراى طرحهاى احیایى باید به صورت جدی دنبال شود زیرا این طرحها راهکاری استراتژیک برای ارتقاء ظرفیت جنگل هستند. اقدامات عاجل برای تهیه و اجراى طرحهاى احیایى -پرورشى مخصوصا در جنگلهاى مخروبه باید به صورت جدی پیگیری شود. اجراى این قبیل طرحها میتواند ضمن احیاى جنگلهای مخروبه و اشتغال روستاییان و جنگل نشینان، قسمت عمدهاى از نیاز کارخانههاى صنایع سلولزى را نیز بر طرف کند. مصارف این کارخانهها عمدتا چوبهاى غیر صنعتى و هیزمى هستند.
تبدیل این مواد به کاغذ، نئوپان، ام دی اف ، فیبر، سلولز و غیره میتوانند ضمن ایجاد اشتغال و ارزش افزوده بالا، نقش عمدهاى را نیز برای ممانعت از آلودگیهاى زیست محیطى و انتشار بیشتر دی اکسید کربن ایفا کنند. مصارف روزانه کارخانهها مخصوصا با توجه به سطح گسترده جنگلهاى کوهستانی وجلگهاى مخروبه، میتواند باعث احیاى سریعتر این جنگلها و منبع اقتصادى مهم جهت عدم وابستگى سازمان جنگلها به صندوق دولت باشند. نباید فراموش کرد که جنگل مخروبه احیا نخواهد شد مگر اینکه صنعت چوب وکاغذ پشتیبان آن باشد. مشکل بیکارى و فقر در کشور از بین نخواهد رفت، مگر اینکه صنعت نوین در ان کشور رشد کند. به عبارتی صنعت باید در خدمت جنگل باشد نه اینکه جنگل در خدمت صنعت باشد. توسعه حفاظت و احیاى جنگل را باید به صورت جدی دنبال کنیم. برای خروج از لیست کشورهای با پوشش کم جنگل سطح جنگلهای ایران باید از هفت درصد فعلی به 10 درصد افزایش یابد، به نظر میرسد، در حال حاضر ضروری است تا با تخصیص بودجه وامکانات، ظرفیت تولید نهال در نهالستانهای شمال کشور را به 10 برابر فعلی برسانیم تا جنگلهای پایین بند و بالابند که تخریب شدهاند نهالکاری شود تا سطح جنگلها افزایش یابد. متاسفانه در این زمینه هیچ حساسیتی وجود ندارد.
L
دیدگاه تان را بنویسید