Iranian Agriculture News Agency

رویکردی تازه برای ارزیابی برنامه های توسعه کشاورزی

مشارکت کشاورزان محلی در مقابله با مشکلات منافع بلند مدت ایجاد می کند

همان طور که یک ضرب المثل قدیمی می گوید یاد دادن ماهیگیری به فرد بسیار مفید تر از صرف دادن ماهی به او است. در حال حاضر، پژوهشی در وورلدفیش (worldfosh) و ام آی تی (MIT) این قاعده را یک گام جلوتر می نهد: این مطالعه دریافته است که، بهتر از آن، کار کردن با ماهیگیران است تا به ایجاد روش های بهتر ماهیگیری کمک کند.

مشارکت کشاورزان محلی در مقابله با مشکلات منافع بلند مدت ایجاد می کند

همان طور که یک ضرب المثل قدیمی می گوید یاد دادن ماهیگیری به فرد بسیار مفید تر از صرف دادن ماهی به او است. در حال حاضر، پژوهشی در وورلدفیش ( worldfosh ) و ام آی تی ( MIT ) این قاعده را یک گام جلوتر می نهد: این مطالعه دریافته است که، بهتر از آن، کار کردن با ماهیگیران است تا به ایجاد روش های بهتر ماهیگیری کمک کند.

به گزارش ایانا از سایت ساینس دیلی، این محققان نشان دادند که مشارکت مردم محلی در شناخت نحوه بهبود روش های کشاورزی و ماهیگیری آن ها، منافع پایدار و گسترده تری را نسبت به معرفی صرف تکنولوژی ها یا روش های جدید ارائه می دهد. این یافته ها در مجله سیستم های کشاورزی ( (agricultural systems در مقاله ای از "بورو دوت ویت" ( boru douthwaite ) از موسسه تحقیقاتی تامین مالی وورلد فیش در مالزی و الیزابت هافکر ( Elizabeth hoffecker ) پژوهشگر ارشد در شبکه توسعه نوآوری بین المللی ( IDIN ) در بخش رسیدگی به مشکلات بهبود تکنولوژی در سطح خرد در کشورهای در حال توسعه دانشگاه ام ای تی، توضیح داده شده است.

پژوهش های قابل توجه در طول دهه های گذشته نشان داده اند که پیشرفت در سیستم کشاورزی یک چالش بسیار پیچیده است و ارتباطات و بازخوردهای زیادی وجود دارد که نشان می دهد روش ها و وسایل جدید چقدر خوب هستند و یک پیشرفت واقعی ایجاد کرده اند.

"هافکر" می گوید هنوز آژانس های دولتی و سازمان های تحقیقاتی و غیر انتفاعی موفقیت برنامه های خود را بیشتر با استفاده از معیارهای ساده ای که اکثر این پیچیدگی ها را نادیده می گیرد ارزیابی می کنند.

برای سه دهه، "دوت ویت" به مطالعه این مسئله پرداخته است که این برنامه ها در عمل چگونه کار می کنند. او می گوید اغلب یک عدم اتصال بین آژانس های ارزیابی کننده که تصمیم می گیرند که آیا یک برنامه خوب کار می کند یا نه و تاثیرات واقعی که در برخی جوامع درگیر دیده شده مشاهده کرده است.

برای این مطالعه، پژوهشگران از دو مثال کاملا متفاوت که به توضیح این تمایز ها کمک می کند استفاده کردند: ماهیگیری در دریاچه ها و رودخانه های زامبیا و رشد یک محصول فیبر دار به نام آباکا در فیلیپین.

در زامبیا، یک کشور محصور در خشکی در جنوب آفریقا که امکانات سردسازی و درست کردن یخ کم بسیار است، نزدیک به یک سوم ماهی هایی که در آن جا گرفته می شوند پیش از آن که حتی به بازار برسند خراب شده اند. بسیاری از ماهی ها خشک شده یا دودی می شوند اما در طول فرآیند خشک شدن، آن ها نسبت به حشرات و جوندگان آسیب پذیر و در طول فرآیند حمل و نقل شکننده هستند و ممکن است تخریب شوند. کاهش چنین فسادهایی می تواند هم منافع مالی برای اقتصاد جامعه ماهیگیران در معرض خطر داشته باشد و هم به کمبود مواد غذایی برای مصرف کنندگان کمک کند.

"هافکر" می گوید ماهیگیران زامبیا با دو مسئله مرتبط با یکدیگر مواجه هستند: "چالش کوچک، پیدا کردن راهی برای جلوگیری از خراب شدن ماهی ها بود." اما برای رسیدگی به این چالش، واضح است که "یک چالش بزرگتر وجود دارد؛ ماهیگیری بیش از اندازه انجام می شود." با اینکه بسیاری از جوامع در این منطقه با این چالش های مشابه رو به رو هستند "برخی از ذی نفعان با یکیدیگر همکاری نمی کنند." او می گوید اگر مردم تلاش کنند که این گروه ها در چالش های بزرگتر در آغاز کار با یکدیگر همکاری کنند "ممکن است این کار به شکست بینجامد" به دلیل اینکه عدم اعتماد بسیاری بین اجتماعات مختلف وجود دارد.

او می گوید اما در عوض "آن ها بر روی چالش های تکنیکی شروع به کار کردند" و برای کاهش فاسد شدن ماهی ها " روابطی را ایجاد کرده اند که به آن ها اجازه می دهد با چالش های بزرگتر مقابله کنند." فرایند تحقیق مشارکتی شامل جلسات ذی نفعان مختلف از جمله مقامات دولتی، سازمان های غیر دولتی، پژوهشگران و ساکنان بود که در ادامه کارگاه آموزشی در سطح روستا و در ۱۰ اجتماع برگزار شد. این کار منجر به ایجاد سه گروه کاری در حال انجام کار برای مقابله با جنبه های مختلف این مسئله شد: همکاری با مدیریت شیلات، ایجاد تعاونی ها و سایر انجمن های اقتصادی و فرآیندهای پسا برداشت. در میان سایر راه حل ها این گروه تصمیم گرفتند که نمک زدن به ماهی ها را به عنوان یک روش حفظ و نگهداری آن ها معرفی کنند.

فرآیند کلی به ۴ نتیجه مهم منتهی شد، "دوت ویت" می گوید هیچ کدام از آن ها برنامه ریزی یا اساسا پیش بینی نشده بودند و بنابراین ممکن است در ارزیابی هایی که تنها بر اساس اهداف اولیه اعلام شده انجام می شود نادیده گرفته شده باشند. این چهار نتیجه شامل توسعه یک روش پردازش محلی ماهی (نمک زدن)، توسعه یک زنجیره ارزشمند برای ماهی های شور شده از زمان گرفتن آن ها تا رسیدن به بازار، ایجاد گروه های کاری که می توانند به ارزیابی و بهبود نوآوری در ماهیگیری ادامه دهند و بهبود روابط در میان گروه های متفاوت درگیر، از ماهیگیران گرفته تا آژانس های دولتی تا معامله گران و خریداران است. در نهایت این مسئله منجر به یک توافق فزاینده در مورد نیاز به اقداماتی برای جلوگیری از ماهیگیری بیش از حد است.

در مورد نمونه دیگر، کشاورزان گیاه اباکا در فیلیپین با ویروسی مواجه شدند که تهدیدی برای کاهش بسیار زیاد در برداشت محصول آن ها از این گیاه بسیار پرمصرف فیبردار محسوب می شد ، گیاهی که منبع اصلی پنبه و کاغذ در این کشور است. با وجود برخی مناطق که حدود ۹۰ درصد کاهش در میزان برداشت داشتند، استراتژی اولیه دولت ریشه کن کردن تمام گیاهان آلوده بود تا گسترش ویروس کاهش یابد. اما کشاورزان در تلاش برای نابود کردن گیاهانی که بر آن ها تکیه می کردند محتاط بودند، به ویژه زمانی که در مورد آنچه دقیقا انجام می شد سوءتفاهم وجود داشت.

بنابراین زمانی که نوع جدیدی از گیاه که در مقابل این ویروس مقاوم بود ایجاد شد، کشاورزان محلی نمی خواستند که محصول خود را به آن تغییر دهند، به دلیل این که آن ها این گونه جدید را از نظر تولید فیبر نامرغوب می دانستند.

به جای فشار آوردن به کشاورزان برای ایجاد این تغییر، این تیم یک رویکرد متفاوت را اتخاذ کرد، "هافکر" آن را این گونه توضیح می دهد: "نام نویسی کشاورزان در فرآیند آزمایش." چندین گونه مختلط بدین شکل ایجاد شدند و کشاورزان محلی آن ها را در مزارع خود آزمایش کردند. او می گوید: "به دلیل این که آن ها در این فرآیند مشارکت داشتند به نتایج بسیار حساس تر بودند." در حقیقت بسیاری از آن ها پیشنهاد های خود را برای پیشبرد تحقیقات ارائه کردند، ازجمله آزمایش گونه های محلی که به طور طبیعی به نظر مقاوم می آمدند و آزمایش گیاهان در انواع مختلف خاک ها و دامنه ها.

آن ها نه تنها گونه های مقاوم مورد قبولی را ارائه کردند بلکه زمانی که معلوم شد بذر کافی موجود نیست، کشاورزان استراتژی های مختص خودشان را برای به اشتراک گذاشتن دانه ها ایجاد کردند؛ از کسانی که دانه های اولیه گیاهان را توزیع می کردند درخواست شد که دانه هایی را که از دانه های اولیه ایجاد شده بودند، وارد سیستم کنند تا دیگران نیز بتوانند دانه ها را بکارند.

"هافکر" می گوید بسیاری از سازمان های توسعه یافته نسبت به این پیچیدگی ها و نیاز به مشارکت بیشتر جامعه و نیاز کمتر به راه حل های از بالا به پایین کاملا آگاه هستند. با این حال، یک مشکل این است که معیارها و چارچوب های ارزیابی نتایج که برای اندازه گیری موفقیت استفاده می شوند اغلب جایی برای نتایج پیچیده و در حال ظهور باقی نمی گذارند. در عوض آن ها معمولا براندازه گیری میزانی که راه حل های مختلف مانند ایجاد یک گونه محصول، ابزار یا روش کشاورزی جدید معادل موفقیت هستند تمرکز می کنند.

او می گوید نتایج به دست آمده مرتبط با این که چگونه این راه حل ها ایجاد شده اند مانند ایجاد همکاری بیشتر بین جوامع و گروه های ذی نفع و کم کم فهماندن قدرت جامعه محلی و توانایی حل مشکل و انگیزه های آن ها، برای اندازه گیری بسیار سخت تر است و معمولا به قصه تبدیل می شوند تا این که به طور دقیق ارزیابی شوند.

این پژوهش برای کمک به فراهم کردن مبنایی برای راه های جدید برای دستیابی به موفقیت در برنامه هایی که در جهت این نوع از نتایج عمل می کنند طراحی شده بود. "دوت ویت" می گوید: "این نخستین قدم در توسعه چنین مدل هایی است و سایرین را به ایجاد چنین مدل هایی تشویق می کند."

"هافکر" می گوید که چنین ارزیابی هایی برای مداخلات توسعه زای اثرگذار و پایدار ضروری است. برخی از پروژه های ارزشمند "پشتیبانی مالی نمی شوند، به دلیل این که تامین کنندگان، نتایج آن ها را نمی فهمند. برخی پروژه ها نتایج مهمی را تولید می کنند اما دیده نمی شوند و از آن ها قدردانی نمی شود." او امیدوارانه می گوید که این مطالعه می تواند آغازی برای رسیدگی به این مشکل باشد.

مترجم: بهاران پدرام

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید