Iranian Agriculture News Agency

اجلاس تهران در گفتگو با دکتر محمد حسین عمادی مشاور وزیر جهاد کشاورزی بررسی شد:

ریزگردها؛ باد کاشتیم، طوفان درو کردیم/ ضرورت تشکیل کانون مقابله با ریزگردها در ایران/ تفاهم بین‌المللی و تصویب قوانین لازم الاجرا، راه را برای سیاست‌های پیشگیرانه و تنبیهی باز می‌کند/ موضع دولت افغانستان در زمینه آب و ریزگردها در دوسال گذشته از همسایه منف

"اجلاس مقابله با گرد و غبار، چالش‌ها و راهکارهای عملی" 12 تا 14 تیرماه در تهران برگزار شد اما در بیانیه‌های آن هیچ اثری از وجود الزام برای مقابله با این پدیده مخرب به چشم نمی‎خورد. در رابطه با دستاوردهای این کنفرانس و نکاتی که باید به آن بیش از گذشته توجه شود، گفتگویی با دکتر محمد حسین عمادی مشاور وزیر جهاد کشاورزی ترتیب دادیم.

ریزگردها؛ باد کاشتیم، طوفان درو کردیم/ ضرورت تشکیل کانون مقابله با ریزگردها در ایران/ تفاهم بین‌المللی و تصویب قوانین لازم الاجرا، راه را برای سیاست‌های پیشگیرانه و تنبیهی باز می‌کند/ موضع دولت افغانستان در زمینه آب و ریزگردها در دوسال گذشته از همسایه منف

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن:

ریزگرد و غبار دیگر صرفا یک پدیده‌ای محیط زیستی نیست. بهره‌کشی بیش از حد از زمین، گرمایش جهانی، تشدید خشکسالی‌ها و تشدید بیابان‌زایی ذرات ریزی را از کانون‌های ریزگرد در ارتفاعات بالای زمین پراکنده می‌کند که شعاع انتشار آن بیش از حد تصور است. گاهی غبارهای شمال آفریقا هم به ایران می‌رسند و معلوم نیست در آینده زمین، شعاع پراکنش ریزگردها تا چه حد افزایش یابد و به چه میزان این پدیده توسعه پیدا کند. دخالت‌های بیش از حد بشر در زمین روند ششمین انقراض بزرگ آن را تسریع کرده و پیش‌بینی می‌شود که در کمتر از 100 سال، شاهد وقوع انقراض بزرگ ششم باشیم. این در حالی است که انقراض‌های بزرگ کره زمین طی میلیون‌ها سال رخ می‌دهند اما سرعت تخریب، در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، به حدی زیاد است که زنجیره‌های حیات، تاب و تحمل این همه فشار را ندارند. ریزگرد پدیده‌ای نو و در عین حال مخرب است. ریزگرد بر اقتصاد تاثیر داشته و می‌تواند با تعطیلی مراکز کار، قطع برق، ایجاد محدودیت در حمل و نقل هوایی و حتی پوشیده شدن ریل‌ها از شن و ماسه، اقتصاد کشورها را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. ریزگردهایی که ریه‌های انسان را درگیر می‌کند، سلامت انسان را به خطر انداخته و با افزایش هزینه‌های درمانی، اقتصاد کشورها را دچار مشکل می‌کند. ریزگردها عملکرد زنبور عسل را مختل کرده و نه تنها این صنعت را زمین‌گیر می‌کند بلکه تامین امنیت غذایی بشر را هم به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگرچه در حال حاضر 58 کشور جهان به نحوی تحت تاثیر ریزگردها هستند اما کسی نمی‌داند که در آینده کره زمین، آیا پدیده ریزگرد تشدید خواهد شد یا خیر. این پدیده به ظاهر نوظهور اما به سرعت فراگیر در جهان، موضوع اجلاس سه روزه‌ای به میزبانی ایران بود که مجامع جهانی و کارشناسان کشورهای درگیر را گرد هم آورد. "اجلاس مقابله با گرد و غبار، چالش‌ها و راهکارهای عملی" 12 تا 14 تیرماه در تهران برگزار شد اما در بیانیه‌های آن هیچ اثری از وجود الزام برای مقابله با این پدیده مخرب به چشم نمی خورد. با این وجود گام‌های مثبتی در زمینه شناخت بیشتر پدیده گرد و غبار از طریق توصیه‌های فنی برای ایجاد مراکز شناسایی این پدیده در کشورها و تبادل بیشتر اطلاعات، در قالب بیانیه پایانی این کنفرانس برداشته شد. در رابطه با دستاوردهای این کنفرانس و نکاتی که باید به آن بیش از گذشته توجه شود، گفتگویی با دکتر محمد حسین عمادی مشاور وزیر جهاد کشاورزی ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید:

اجلاس تهران بعد از سه روز با صدور دو بیانیه به کار خود پایان داد. در هر دو بیانیه هیچ بند الزام‌آوری برای کشورها وجود ندارد و سازمان محیط زیست معتقد است نمی‌توان کشورها را ملزم به انجام کاری کرد، بلکه با تسهیل ارتباطات چند جانبه می‌توان زمینه همکاری بیشتر بین آنها را فراهم کرد. اگر این گفته صحت داشته باشد چرا ترکیه در جریان تدوین بیانیه فنی و وزرا در برابر نهایی شدن این سندها به شدت مقاومت کرد؟

درباره بیانیه اجلاس تهران می‌توان به چند نکته اشاره کرد. این اجلاس و بیانیه‌هایی که در پایان ارائه شد، فقط می‌تواند حامل یک پیام بسیار مهم باشد و آن این است که حل مسئله محیط زیست به‌خصوص ریزگردها جز در سایه تفاهم و مفاهمه و همکاری کشورهای منطقه امکان‌پذیر نیست. با توجه به اینکه زیربناهای حقوقی و بین‌المللی مسئله مقابله با ریزگردها در دنیا هنوز تدوین وتصویب نشده و جنبه قانونی الزام آور برای آن در نظر گرفته نشده است، هیج نتیجه الزام‌آوری نیز موزد انتظار نخواهد بود. بنابراین تنها راه مواجه با بحران ریزگردها، قطعا هماهنگی، همدلی و همراهی کشورهای منطقه است که یا در ایجاد ریزگردها نقش دارند و یا تحت تاثیر این پدیده دچار خسارت می‌شوند. فکر می‌کنم نتایج این نشست، همچنین مفاهیم و مطالب مطرح شده در آن، یک نکته را مشخص می‌کند و آن این است که در شرایط فعلی، به جز مفاهمه، همراهی و همدلی کشورهای منطقه، هیچ شیوه ای برای شناخت مشترک و مقابله با ریزگردها وجود ندارد.

سازمان ملل در جریان جنگ دوم خلیج فارس برای کشورهای همسایه عراق که محیط زیستشان از این جنگ آسیب دید، غرامت در نظر گرفت. آیا درباره ریزگردها نمی‌توان چنین ساز و کاری تعریف کرد تا کشورهایی که کانون ریزگرد هستند، بیش از گذشته به مدیریت منابع و کانون‌های ریزگرد کشورشان توجه کنند؟

در جنگ دوم خلیج فارس و جنگ عراق و کویت، چون کشور عراق به عنوان مجرم، مقصر و شروع کننده جنگ توسط ابر قدرتها، جامعه جهانی و سازمان ملل شناخته شد، موظف به پرداخت چندین نوع غرامت شد. این غرامت‌ها شامل خسارات ناشی از آتش زدن چاه‌های نفت، غارتگری از شهر کویت به همراه مسایل مربوط به بحران‌های زیست محیطی بود. مبنای آن قانون در زمانی که مطرح شد، بحث دریافت خسارت‌های زیست محیطی نبود بلکه در یکی از بندهای جبران خسارت تجاوز عراق به کویت، غرامتهای جنبی منجمله محیط زیستی گنجانده شده بود. این مسئله یک نکته را به وضوح نشان می‌دهد و آن این است که تفاهم جامعه جهانی بر سر یک موضوع، می‌تواند منجر به در نظر گرفتن راهکارهای تنبیهی مثل پرداخت غرامت شود. مشابه بلایی که عراق بر سر کویت آورد را در جریان جنگ هشت ساله این کشور بر سر ایران هم آورد اما به دلیل اینکه تفاهم بین‌المللی و همراهی جامعه جهانی و حمایت آنها را نداشتیم، حتی خسارت‌های مستقیم جنگ را هم نتوانستیم از کشور عراق بگیریم. قطعا در ارتباط با بحث ریزگردها تا زمانی که چارچوب حقوقی و قانونی متکی بر خسارات زیست محیطی که مورد قبول تمام کشورهای جامعه جهانی باشد، به تصویب نرسد، بعید است که مسئله جبران خسارت‌ها را بتوان عملیاتی کرد. اما نشست فعلی ریزگردها در ایران که نتایج آن در ماه سپتامبر در سازمان ملل مطرح خواهد شد، به شکل بالقوه، زمینه‌ای را فراهم می‌کند که کشورهای آسیب دیده، بتوانند برای این مسئله چارچوب قانونی تنظیم کنند تا اگر کشوری کوتاهی در رابطه با کنترل کانون‌های ریزگرد داشته باشد، توسط مجامع بین‌المللی و دستگاه‌های بین‌المللی مورد جریمه و بازخواست قرار گیرد.

افعانستان در جریان برگزاری کنفرانس تهران مدعی شد از ریزگردهای ایران آسیب می‌بیند، آیا این گفته صحت دارد؟

رئیس سازمان محیطزیست ایران اعلام کرده است که هر کدام از کشورهایی که در منطقه هستند، بالقوه کانون تولید ریزگرد هستند و هم قربانی آسیب پذیری از این پدیده به شمار می‌روند. ادعایی که شده، این است که بخش عمده‌ای از ریزگردهای ایران از قسمت جنوب غربی و شمال شرقی، وارد کشور می‌شود. ایجاد ریزگردها بیشتر به دلیل بحران‌های اخیر زیست‌محیطی نظیر خشک شدن دریاچه ها، تالاب‌ها و عدم کنترل کانون ریزگردها و غباری است که در مناطق بیابانی تشکیل می‌شود. اما یک مطالعه بسیار دقیق که بتواند رژیم و سیستم ریزگردها را مشخص کند و با دقت کامل و درصد دقیق، منشا غبار و ریزگردها در هر کشور را شناسایی و نتایج را اعلام کند، هنوز شکل نگرفته است. طبیعی است تا آن زمان، هر کشوری می‌تواند ادعا کند کشور همسایه یا کشورهای هم مرز، عامل ایجاد ریزگردها هستند. وزش بادهای موسمی در حوزه منطقه جنوب سیستان و بلوچستان یک پدیده قدیمی است و بدیهی است اثرات وزش این بادها در حوزه داخلی مرزهای ایران، نمی‌تواند باقی بماند. ریزگردها یک مسئله جغرافیایی و فرامرزی هستند. ایران هم می‌تواند از این پدیده آسیب‌پذیر باشد و هم می‌تواند کشورهای همسایه را به دلیل غبارهایی که در برخی مناطق تشکیل می‌شود، تحت تاثیر قرار دهد میتوان گفت که در این رابطه مطالعه دقیقی انجام نشده است. اما از نوع گفتمانی که دولت فعلی افغانستان درزمینه کنترل آبهای مرزی و ریزگردها در دو سال گذشته پیش کشیده میتوان بوضوح شاهد این واقعیت بود که افغانستان از موضع همسایه منفعل به موضع دولت مدعی تبدیل شده است.

آیا مطالعات دقیقی در زمینه میزان تاثیر ریزگردهای خارجی بر اقتصاد ایران وجود دارد؟ بر اساس کدام مطالعه اعلام می‌شود که ۸۰ درصد ریزگردهای ایران منشا خارجی دارد؟

مطالعه دقیقی که بتواند تاثیر ریزگردهای خارجی را بر اقتصاد ایران و سایر کشورهای جهان به‌طور مشخص اعلام کند، انجام نشده است. اولا بدلیل تغییرات فصلی و سالانه ریز گردها ثانیا بدلیل تاثیرات جانبی و غیر مستقیم ریزگردها که هنوز بصورت علمی و دقیق شناخته و شناسایی نشده اند. اینکه اعلام می‌شود 80 درصد ریزگردهای ایران منشا خارجی دارند، بر اساس شناسایی جریان‌های ورودی و تاثیرگذار فرامرزی بوده که توسط مرکز پیش‌بینی گرد و غبار مطرح شده است و یک برآورد تقریبی است که توسط رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران تا کنون مطرح شده است.

کنترل آب‌های مشترک بین کشورها از مباحث مناقشه برانگیز کنفرانس تهران بود. سدسازی کشورها برای مهار آب در سخنان رئیس جمهور هم مورد اشاره قرار گرفت. آیا با تکیه بر مسایل مرتبط با ایجاد کانون ریزگرد، می‌توان ضوابطی برای مدیریت منابع آب مشترک تعریف کرد؟

کنترل آب‌های مشترک بین کشورها سه تا چهار دهه است که بخصوص در خاورمیانه به دلیل وجود مشکل آب، یکی از مسایل اصلی بوده، هست و خواهد بود. بسیاری از مناقشات مرزی و ارضی کشورها مربوط به کمبود آب و کنترل آب‌های مرزی، فرامرزی و فراملتی شکل گرفته است. کشورهایی که در حوزه بالادست قرار دارند، خود را مالک منابع آب می‌دانند و همواره با کشورهایی که محل گذار و گریز آب هستند و کشورهایی که بیشترین استفاده از آب را در مناطق دشتی برای زراعت دارند، درگیر بوده‌اند. نکته مهم و درس آموز آنست که تاکنون کنترل آب صرفا یک محدودیت از آب تلقی میشد اما پدیده ریزگردها نشان داد که کنترل آبها ایجاد کننده فجایع زیست محیطی و فرا ملی است که باید توسط سازمانهای بین المللی مورد پیگیری قرار گیرد. با توجه به منافع ملی و قوانین بین‌المللی که در حال تدوین است، مدیران و سیاست گذاران کشور باید از منافع خود بدقت دفاع ‌کنند و اگر در زمان تدوین این قوانین نقش فعال نداشته باشیم، بازنده اصلی این معادله خواهیم بود.

ایران در کنترل آب‌های مرزی به مسئله ایجاد کانون ریزگرد در کشورهای همسایه توجه می‌کند؟

با یک تصویر دیگر می‌توان گفت تقسیم‌بندی سیاسی و مرزی کشورها با طبیعت و جریان منابع اعم از باد و آب با هم انطباق کاملی ندارند. ما بر بستر منابع طبیعی ،مرزهایی را ایجاد کردیم و هر کشور منافع ملی را تعریف متفاوتی کرده است. مناقشاتی که بر اساس مرزهای سیاسی، منافع ملی و طبیعت شامل آب و اقلیم به‌وجود آمده است، منشا بسیاری از مشکلات است. در حوزه آب سال‌هاست نتیجه آن را می‌بینیم اما ریزگردها و غبار چیزی است که کمتر تا به حال، شاهد آن بوده‌ایم. شهرها در حال بزرگتر شدن است و نیمی از جمعیت جهان همکنون در شهرها زندگی می‌کنند. جمعیت امروز جهان دوبرابر سال 1350 میباشد، بنابراین هم جمعیت به شدت افزایش یافته و هم متمرکز شده اند و همین امر نقش مخرب ریزگردها را بشدت افزایش داده است. مسایل گرد و غبار روز به روز در حال گسترش است و این موضوع یکی از مسایل جدی دنیا و خاورمیانه است. بنابراین باید به طور جدی تلاش کنیم که چارچوب مشخص، تایید شده و مورد پذیرش همه کشورهای جهان ایجاد کنیم تا از حقوق حقه شهروندان و مردم خود در چارچوب مرزهای ملی دفاع کنیم. باید مسئولیتی ایجاد کنیم برای کشورهایی که ایجاد کننده گرد و غبار هستند و یا کانون‌های ریزگرد خود را به درستی مدیریت نمی‌کنند. این مسئله مهمی است. اجلاس تهران نشان داد از ضرورت های اصلی کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی تدوین این ضوابط است.

بر اساس تاکید بیانیه فنی کنفرانس تهران، سه کنوانسیون تنوع ریستی، تغییر اقلیم و بیابان‌زدایی باید بیش از گذشته با یکدیگر هماهنگ شوند. آیا اهمیت مسئله ریزگرد و کنترل آن به حدی نیست که برای ان یک کنوانسیون جدید تعریف شود یا دفتری مستقل توسط سازمان ملل برای پرداختن به مسئله گرد و غبار ایجاد شود؟

کنوانسیون تنوع زیستی، تغییر اقلیم و بیابان‌زدایی ابعاد مختلف یک مقوله و مشکل را مورد توجه قرار می‌دهند و آن به هم خوردن تعادل بین منابع و جمعیت انسانی است. این کنوانسیون‌ها به مباحث مرتبط با تغییرات محیط به دلیل استفاده بیش از حد انسان از طبیعت می‌پردازند. معضلات محیط زیستی روز به روز خود را نشان می‌دهد و مباحث مرتبط با کاهش تنوع زیستی، تغییر اقلیم، گرم شدن کره زمین و بیابان‌زایی ابعاد مختلف یک مشکل هستند که در نتیجه تداخل بی حد و حصر بشر نسبت به منابع شکل گرفته است. ریزگردها و غبار عوارض جدید و معضل اصلی ما در نتیجه بهره‌برداری بیش از حد و ناآگاهانه از منابع است. و این مسئله نشان می‌دهد که کنوانسیون‌های مرتبط باید جنبه هم پوشانی داشته باشند و مجزا نمی‌توان آنها را تحلیل نمود. در واقع این کنوانسیون‌ها ارتباط متقابل با هم دارند. ریزگردها یکی از این مسایل بوده و منطقه ما یعنی خاورمیانه بیشتر با آن مرتبط است. بنابراین باید هرچه زودتر در نشست‌های آتی سازمان ملل مسئله ریزگردها مطرح شود و مقابله با این پدیده به یک تفاهم نامه و قرارداد الزام‌آور برای تمام کشورها تبدیل شود. در غیر این صورت هیچ نتیجه و تاثیری از نشست‌های مشترک نخواهیم گرفت. یکی از مسایلی که در کنفرانس تهران روی آن توجه کمتری شد و باید بیشتر از پرداختن به دعواهای مرزی کشورهای همسایه و گرفتن انگشت اشاره به سمت یکدیگر، مورد توجه قرار می‌گرفت، ایجاد یک مرکز تخصصی برای مسئله ریزگردها بود. ایران باید به عنوان کانون اجتماع کشورهای منطقه، پیشنهاد تاسیس دفتر مطالعه، بررسی و مدیریت ریزگردها و غبار را مطرح می‌کرد و به عنوان کانون اصلی مواجه با این پدیده برای شناخت و مدیریت ریزگردها معرفی می‌شد. بعد از تایید سازمان ملل، ایجاد چنین مجموعه و مرکزی، هم اعتباری برای ایران به حساب می‌آید و هم زمینه توجه، تاکید و پیگیری‌ها را برای ایران فراهم می‌ کند. این مرکز هم زمینه تعاملات دو طرفه با کشورهای منطقه در رابطه با گرد و غبار را برای ایران فراهم می‌کند. به نظر می‌رسد، بیشترین تاکید را باید روی این مسئله انجام داد تا مرکزی ایجاد کنیم که جنبه مدیریت دانش و پیش آگاهی دادن، هماهنگی، پیگیری منظم و مداوم را در طول زمان انجام دهد.

به اعتقاد رئیس سازمان محیط زیست کنفرانس تهران مسئله ریزگرد را از حالت منطقه‌ای به موضوعی جهانی تبدیل کرده است. آیا جهانی شدن مسئله، مزیت خاصی برای کشورهای درگیر با این پدیده از جمله ایران ایجاد می‌کند؟

هر معضل و مشکل وقتی منطقه‌ای باشد، در حد و اندازه منطقه‌ای با آن برخورد می‌شود. بحث ریزگردها را به دو دلیل اصطلاحآ افقی و عمودی باید جهانی تلقی کرد. میزان تاثیر و تخریب ریزگردها نسبت به گذشته بشدت بیشتر و جدی‌تر شده است و از نظر حوضه جغرافیایی این پدیده در خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای میانه به مشکلی فزاینده و گسترده برای ادامه حیات تبدیل شده است. در خاورمیانه به دلیل خشکسالی زیاد و جنگ‌های اخیر و در آسیای میانه بهره‌برداری زیاد از منابع آب، بحران ریزگردها را به مسئله جدی‌تری تبدیل کرده است. عمق بحث ریزگردها و وسعت جغرافیایی زیاد ریزگردها می‌طلبد که آن را به بحران جهانی تبدیل کنیم. یک بحران وقتی از منظر جهانی با آن برخورد می‌شود، حمایت جهانی را نیز برای حل معضل به همراه خواهد داشت. جهانی شدن یک معضل و تبدیل آن به یک مسئله بین‌المللی، نکته مثبتی است که توجه جهان را جلب می‌کند و منابع جدید و مراجع بین‌المللی را در مواجه با ریزگردها وارد عمل خواهد کرد.

به‌نظر شما از اجلاس سه روزه تهران چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

این نشست سه روزه چند درس به ما یاد داد: اولا با تمام مشکلات و اختلافات سیاسی و تمام بحران‌های منطقه‌ای در خاورمیانه و آسیای مرکزی، نشان داد که ایران هنوز از پتانسیل و قدرت لازم برخوردار است که کشورهای منطقه را با حمایت سازمان ملل بدور هم جمع کند و به بررسی کارشناسانه یک مشکل بپردازدکه این خود یک نکته مثبت است. دومین مسئله‌ای که این نشست نشان داد آن است که هیچ راهی برای حل مشکلات و مسایل محیط زیستی به خصوص مسئله ریزگردها و غبار وجود ندارد بدون اینکه کشورهای منطقه دست به دست هم دهند و با هم همکاری کنند. با همدلی و کنار گذاشتن دعواهای ژئوژولیتیک و سیاسی به دنبال راهکارهایی باشند که به اصل مشکل و دلیل اصلی آن بپردازند. مسئله سومی که به نظر من این نشست نشان داد این است که تا زمانی که یک قاعده و قواعد حقوقی مشخص، مسلم و دقیق برای مسئله ریزگردها و جلوگیری از ایجاد آن همچنین کنترل گرد و غبار به‌وجود نیاید، در سطح بین‌المللی هیچ ضمانتی برای اداره وکنترل آن وجود نخواهد داشت. همین سه نتیجه بنظر من نشانگر آنست که باید ایران تمامی سعی و تلاش خود را معطوف به ایجاد یک "مرکز بین المللی مطالعه ، تحلیل و سیاستگذاری و مدیریت ریز گردها" در ایران بنماید. این مرکز نه تنها دسترسی ایران به اطلاعات را بیشتر خواهد نمود بلکه باعث میشود که ایران به کانون مباحث و گفتوهای بین المللی تبدیل گردد و نهادهای علمی و دانشگاهیی ایران نیز با تعامل بیشتر با جهان از رشد بیشتری برخوردار گردند.

تبعا بحث ریزگردها همان‌طور که همه اشاره کرده‌اند به بحث مدیریت مهار و کنترل آبها باز می‌گردد که هنوز تحت تاثیر تفکرات دهه 60 و هجمه سدسازی و کنترل آب‌ها و رقابت‌های بین مرزی برای کنترل آب‌ها در فرادست است و فشار بر مناطق فرودست است. قطعا یکی از کشورهایی که تاحد زیادی تحت تاثیر این قضیه قرار می‌گیرد ایران است و این نشان می‌دهد که هرچه زودتر، باید قواعد، قوانین و در واقع معادلات این مسئله را تعیین و ترسیم کنیم و در چارچوب منافع ملی بلند مدت و پایداری محیط زیست خود، بر مبنای آن برنامه‌های ملی خود را بر اساس دیدگاه آمایشی پیاده کنیم تا بتوانیم هم حافظ منافع ملی باشیم و هم اینکه پایداری منابع در چارچوب فرامرزی را تضمین کنیم. مسئله بعدی که می‌توان به آن اشاره کرد این است که مسئله ریزگردها هنوز جای تحقیق و شناخت قوی‌تر دارد و باید یک مرکزی که مسئولیت شناخت، پیش‌بینی، مطالعه و مدیریت آن را در منطقه به عهده دارد، ایجاد شود. بنابراین باید دنبال کنیم که تا حد امکان این مرکز را ایران بیاوریم. با توجه به امکاناتی که در کشور وجود دارد، وضعیت دانشگاه‌ها، امکانات، منابع و حمایت‌های بین‌المللی که از طرف سازمان‌های بین‌المللی با راه اندازی این مرکز می‌توان جذب کرد، فرصتی ایجاد می‌کند که ایران تبدیل به قلب تپنده شناخت، بررسی و مدیریت مسایل مرتبط با ریزگرد تبدیل شود. همه ما می‌دانیم در حال حاضر مرکز مدیریت، مطالعه، پیش آگاهی و شناخت ریزگردها در کشور اسپانیا و در شهر بارسلونا واقع شده است. این در حالی است که ما در خاورمیانه بیشترین صدمه را از مسئله ریزگردها متحمل می‌شویم. بسیاری از دانشگاه‌های دنیا روی این موضوع کار می‌کنند اما فعالیت‌های آنها به شکل پراکنده، غیر مرتبط و بر اساس منافع ملی آن کشورها است. بنابراین ایجاد یک مرکز بین‌المللی در ایران می‌تواند برای هماهنگ کردن کشورها و دسترسی به اطلاعات مناسب همچنین شناخت بهتر از واقعیت‌های موجود کمک کند. پیش‌بینی معادلات آتی بر اساس فرآیندهای محیط زیست و گرم‌تر شدن کره زمین، مسئولیتی جدی است که باید با کمک کشورهای پیگیر و حاضر در نشست سه روزه تهران، بتوانیم مرکزی را در ایران ایجاد کنیم تا با دسترسی به منابع و اطلاعات موجود، وضعیتی دقیق‌تر، شفاف و روشن‌تر در اختیار کشورهای منطقه قرار دهد. ضمن آنکه با کمک دانشگاه و مراکز تحقیقات داخلی، خارجی و منطقه‌ای،این مرکز عامل اتحاد، وحدت و همکاری بیشتر خواهد شد. با استفاده از چنین مرکزی می‌توان نیروی انسانی مناسب تربیت کرد تا بهتر بتوانیم بر تبعات این پدیده نظارت و آن را مدیریت کنیم./

L-960420-02

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید