Iranian Agriculture News Agency

الزامات کشاورزی پایدار در گفت‌وگو "ایانا" با محمدرضا داوری پژوهشگر حوزه کشاورزی

پیاده‌سازی کشاورزی هوشمند و مقاوم باICT/ دولت در کنار کشاورزان بایستد/ 10 سال تأخیر در ورود کشاورزی پایدار به ایران/ حل معضل فرسایش خاک و کودهای شیمیایی زمان‌بر است/نظام کشت دوستدار محیط زیست شود

تخریب‌های زیست‌محیطی ناشی از بهره‌برداری بی‌رویه منابع در فعالیت‌های کشاورزی، منابع آب و خاک را در شرایط بحرانی قرار داده که باید در این زمینه با عارضه‌یابی در هر منطقه، راهکار مناسبی ارائه داد. داوری حرکت به سمت نظام کشاورزی دوستدار محیط زیست، مقاوم در برابر کم‌آبی و هوشمند نخستین گام برای پیاده‌سازی کشاورزی پایدار در کشور است و در این مسیر باید از ابزارهای ارتباطات و فناوری اطلاعات برای دسترسی کشاورزان به شبکه اطلاعات بهره جست.

پیاده‌سازی کشاورزی هوشمند و مقاوم باICT/ دولت در کنار کشاورزان بایستد/ 10 سال تأخیر در ورود کشاورزی پایدار به ایران/ حل معضل فرسایش خاک و کودهای شیمیایی زمان‌بر است/نظام کشت دوستدار محیط زیست شود

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - الهام آبایی| بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی طی سالیان متمادی سبب شده است تا تنها برای تامین منافع کوتاه مدت انسان، منابع طبیعی به صورت گسترده تخریب شود. گرچه سابقه کشاوری به بیش از 10 هزار سال پیش باز می‌گردد اما مفهوم کشاورزی پایدار کمتر از یک قرن است که پا به عرصه گذاشته است. در کشاورزی پایدار بشر می‌کوشد تا ضمن بهره‌برداری از منابع به منظور کشت و زراعت و دامداری، به نوعی منابع را مدیریت کند که فعالیت‌هایش در این حوزه آسیبی به منابع طبیعی وارد نکند. با این تفاسیر، کشاورزی پایدار به مفهومی جذاب برای دوستداران محیط زیست تبدیل شده است که استفاده نسل‌های آتی از منابع را هم تضمین می کند.

با وجود جذابیت و کارکرد مناسب این رویکرد در فعالیت‌های کشاورزی، مفهوم کشاورزی پایدار در ایران چندان جایگاه نیافته و همچنان فعالیت‌های این حوزه با تخریب‌های زیست محیطی همراه است که از آن دست می‌توان به کاهش منابع آبی، از بین رفتن جنگل‌ها و مراتع، فرسوده شدن خاک و کاهش سفره‌های آب زیرزمینی اشاره کرد.

در حالی بی توجهی به مفهوم کشاورزی پایدار ادامه دارد که در حوزه منابع طبیعی به شرایط بحرانی نزدیک شده‌ایم و در صورتی که رویکرد خود را در این زمینه تغییر ندهیم، دیگر منابعی برای نسل‌های آینده باقی نخواهیم گذاشت. در این زمینه محمدرضا داوری نماینده YPARD (متخصصان جوان برای توسعه کشاورزی) در ایران بر این باور است که این پتانسیل در کشور وجود دارد که حداقل 5 درصد کشاورزی به صورت ارگانیک انجام شود. به گفته او، تخریب‌های زیست محیطی ناشی از بهره‌برداری بی‌رویه منابع در فعالیت‌های کشاورزی، منابع آب و خاک را در شرایط بحرانی قرار داده است که باید در این زمینه با عارضه‌یابی در هر منطقه، راهکار مناسبی ارائه داد. داوری حرکت به سمت نظام کشاورزی دوستدار محیط زیست، مقاوم در برابر کم‌آبی و هوشمند را نخستین گام برای پیاده‌سازی کشاورزی پایدار در کشور می‌داند و بر این باور است که در این مسیر باید از ابزارهای ارتباطات و فناوری اطلاعات برای دسترسی کشاورزان به شبکه اطلاعات بهره جست.

مشروح گفت و گوی "ایانا" با محمدرضا داوری، پژوهشگر حوزه کشاورزی پایدار و مدرس دانشگاه در ادامه از نظرتان می گذرد.

مفهوم کشاورزی پایدار در ایران چقدر جایگاه دارد؟

حدود 40 سال پیش کشاورزی پایدار در دنیا مطرح شد و با وقفه‌ای حدوداً 10 ساله به ایران هم وارد شده است. کشاورزی پایدار در حقیقت یک هدف است که راه‌های مختلفی برای رسیدن به آن وجود دارد. هدف کشاورزی پایدار این است که علاوه بر نسل فعلی، نسل‌های بعدی هم بتوانند از محصولات کشاورزی استفاده کنند. به این معنا که به نحوی کشاورزی کنیم که پس از چند سال، زمین، منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی از بین نرود و نسل‌های بعدی هم بتوانند سال‌های سال از آن استفاده کنند. در طی سال‌های اخیر، به دلیل بی‌توجهی به مقوله پایداری، بسیاری از منابع آسیب دیده‌اند.

در این زمینه، دو حوزه آب و خاک در حال حاضر در کشور بسیار در خطر است. ایران از لحاظ خاک، جزو 10 کشور اول است که دچار فرسایش خاک شده است. این فرسایش خاک در طی سال‌های متمادی به دلیل استفاده بیش از توان و ظرفیت خاک صورت گرفته است. البته این بخشی از مشکل است و علاوه بر آن، کودهای شیمیایی هم به صورت گسترده مصرف شده که تبعات منفی متعددی را به جای گذاشته است. متاسفانه آسیبی که از این ناحیه ایجاد شده، بسیار گسترده است و مساله‌ای نیست که در یک سال و دو سال بتوان آن را جبران کرد.

در حوزه منابع آبی هم خیلی از مناطق کشور به دلیل برداشت‌های غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی با مشکل مواجه شده‌اند. یکی از مناطقی که به طور بارز شاهد مشکل آب در آن هستیم، حاشیه دریاچه ارومیه و استان‌های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی است. اما دلیل بروز همه این مشکلات این است که رویکرد کشاورزی پایدار در فعالیت‌های این بخش دیده نشده است. به جای اینکه با اتخاذ عملکرد معقول و کشت گیاهانی که برای مناطق مختلف مناسب هستند، به سمت کشاورزی پایدار حرکت کنیم، کشت‌های جایگزینی قرار دادیم که با شرایط آن منطقه سازگار نبوده و نیاز آبی بالایی داشته است. البته این گونه نیست که تنها یک عامل خاص را در تخریب منابع طبیعی نام ببریم. بلکه عوامل مختلفی دخیل بوده که در نهایت از توجه نکردن رویکرد پایداری در کشاورزی نشات ‌گرفته است.

با توجه به بحران‌هایی که در حوزه آب و خاک اشاره کردید، آیا با رویکرد کشاورزی پایدار می‌توان برای این بحران‌ها راه چاره‌ای اندیشید؟

مشکلات و تخریب‌ها در مناطق مختلف کشور متفاوت است که باید بر اساس شرایط، برای هر منطقه راهکار متفاوتی اتخاذ کرد . در برخی مناطق مانند استان‌های لرستان و کردستان فرسایش خاک بالایی داریم که در این مناطق پیشنهاد کشاورزی حافظت‌شده را دادیم تا توان خاک بازیابی شود. در این نوع کشاورزی، بقایای گیاه قبلی در خاک باقی می‌ماند. در برخی مناطق هم مصرف بی‌رویه آب مشکل‌ساز شده که در این مناطق باید روش آبیاری تغییر کند. در این مناطق باید کشت‌های جایگزین و نظام‌های زراعی جدید توسعه پیدا کند.

اینکه کشاورزی ارگانیک را برای همه مناطق ایران توصیه کنیم، پیشنهاد درستی نیست. ما باید ابتدا آسیب‌شناسی و بررسی کنیم که هر منطقه در چه زمینه‌ای دچار بحران شده است. با توجه به این بررسی‌ها، باید از روش‌های مختلفی برای رسیدن به پایداری استفاده کنیم. فناوری‌های مدرن، روش‌های بومی، تغییر در شیوه کشت و نوع محصولات و ... همگی باید به خدمت گرفته شوند تا بتوانیم به سمت کشاورزی پایدار حرکت کنیم.

اساساً آیا زیرساخت‌های لازم برای پیاده‌سازی کشاورزی پایدار و ارگانیک در کشور وجود دارد؟

از نظر زیرساخت‌های مورد نیاز برای کشاورزی ارگانیک، این پتانسیل در کشور وجود دارد که دست کم 5 درصد از کشاورزی کشور را ارگانیک کنیم. البته دولت باید در کنار کشاورزان و سازمان‌های مردم‌نهاد قرار گیرد و اقداماتی در حوزه‌های فرهنگی، تکنیکی و علمی انجام دهیم تا بتوانیم به هدف برسیم. در گام نخست باید آمایش سرزمین صورت گیرد.

شاید برخی مناطق در حال حاضر برای کشاورزی مناسب نیست و یا شاید از ابتدا مناسب نبوده است. در برخی از روستاها در حال حاضر منابع آب زیرزمینی هم شور شده است. کشاورزان با استفاده از دستگاه تصفیه، آب مورد نیاز کشاورزی را تامین می‌کنند. بر اثر این مشکل در تامین آب، در جاهایی که پیشتر حتی برنج کشت می‌شد امروز کشاورزان به کشت مرکبات و صیفی‌جات روی آورده‌اند. گرچه در این مناطق کشاورزان آب شور را با دستگاه شیرین می‌کنند و مورد استفاده قرار می‌دهند اما این روش هم تنها تا چند سال آینده جوابگو خواهد بود. بنابراین برای سال‌های پس از آن هم باید چاره‌ای اندیشید. باید از آبی که باقی مانده است به گونه‌ای استفاده کنیم که همین میزان آب باقی مانده هم به اتمام نرسد.

چه راه‌حل‌هایی را می‌توان در قالب کشاورزی پایدار ارائه داد تا هم منافع کشاورزان تامین شود و هم منابع طبیعی آسیب نبیند؟

یکی از جایگزین‌های خوب می‌تواند گردشگری باشد . به عنوان مثال می‌‎توان روی گردشگری روستایی دوستدار محیط زیست کار کرد و منبع درآمد کشاورزان را از کشاورزی به گردشگری تغییر داد.

یکی دیگر از راه‌ها این است که نظام کشت را به سمت نظام کشاورزی دوستدار محیط زیست، مقاوم در برابر کم‌آبی و هوشمند تبدیل کنیم. به عنوان مثال در این خصوص، مشکلی که در زمین‌های اطراف دریاچه ارومیه به وجود آمده این است که در چند سال، کشت سیب جایگزین انگور شده است. این در حالی است که نیاز آبی سیب خیلی بیشتر از انگور است. با بررسی‌های کارشناسی که در این زمینه انجام شده، پیشنهاد شد که گیاهان دارویی و گل محمدی جایگزین شود. با این اقدام می‌توان کمی بحران آب در این مناطق را مدیریت کرد اما در کنار این اقدام دولت هم باید مراکز فرآوری را راه‌اندازی کند که پس از تغییر کشت، منافع کشاورزان هم تامین شود تا کشاورزان بیشتری به تغییر کشت روی بیاورند. در غیر این صورت، فقط با توصیه‌هایی از بالا، کشاورز به این سمت نخواهد رفت. مهمترین دغدغه کشاورز، مسائل مالی و اقتصادی است. بنابراین اگر این تغییر کشت برای کشاورز توجیه‌پذیر نباشد، این کار را انجام نخواهد داد.

اما تغییر کشت مساله ساده‌ای نیست. به راحتی نمی‌توان کشاورزی را که سال‌ها بر اساس تجربه یک محصول خاص را تولید کرده، متقاعد کرد که محصول جدیدی تولید کند؟

بله، این مشکل وجود دارد. متاسفانه یکی دیگر از مشکلات در حوزه کشت این است که دسترسی شبکه‌ای به اطلاعات وجود ندارد. امروزه در دنیا استفاده از ICT یا همان فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشاورزی مطرح است. با این حال، در ایران با وجود این که اکثر روستاها به اینترنت بی‌سیم و تلفن دسترسی دارند و موبایل هوشمند در جیب همه کشاورزان وجود دارد، اما هنوز نتوانسته‌ایم از فرصتی که به وجود آمده در راستای ایجاد شبکه اطلاعات برای کشاورزان استفاده کنیم. خوشبختانه زیرساخت‌ها وجود دارد و در این زمینه از بسیاری از کشورهای آسیایی جلوتر هستیم اما این زیرساخت‌ها در حوزه‌ای که عنوان شد، مورد استفاده قرار نگرفته است.

موضوع تغییر کشت که اشاره کردید جنبه‌های مختلفی را تحت تاثیر قرار می‌‌ دهد و حتی می‌تواند شرایط مالی و اقتصادی متفاوتی برای کشاورز رقم بزند. بنابر این، آیا می‌توان گفت تنها با فرهنگ‌سازی، تغییر کشت میسر خواهد شد؟

البته موضوع تغییر کشت و اطلاع‌ رسانی و فرهنگ ‌سازی در این زمینه، تنها وابسته به تکنولوژی نیست. حتی می‌ توانیم با استفاده از مراکز خدمات ارتباطی موضوع تغییر کشت را در بین کشاورزان ترویج کنیم اما در کنار این توصیه‌های ترویجی در مورد کشت‌های جایگزین، پیدا کردن و ایجاد بازار برای محصولات حائز اهمیت است.

با توجه به وقت و زحمت فراوانی که کشاورز برای تولید محصول صرف می‌کند، دیگر این مجال را پیدا نمی‌کند که برای محصول خود بازاریابی کند. وقتی زمان برداشت فرا می‌رسد، محصول روی دست کشاورز باقی می‌ماند. در این شرایط اگر محصول کشاورز بازار نداشته باشد، دلالان و واسطه‌گران از این موقعیت سوءاستفاده و محصول را از کشاورز با قیمت‌های بسیار کم خریداری می‌کنند. بنابراین می‌توانیم از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بازاریابی محصولات هم استفاده کنیم. با استفاده از زیرساخت‌های موجود باید شبکه‌ای ایجاد شود که در آن کشاورز از روز اول نوع و تناژ محصول خود را معرفی کند. در این صورت، پس از آن که محصول برای عرضه آماده شد، بتواند نزدیک‌ترین و بهترین بازار را برای محصول خود پیدا کند.

در مورد مقوله تغییر کشت، فراهم بودن انبار و در کنار آن بسته‌بندی و فرآوری هم بسیار مهم است. برای این که محصولات کشاورزی به صورت منظم و به قدر کفایت در بازار وجود داشته باشند، باید یک سری محصولات انبار و در زمان مناسب در بازار عرضه شود. حتی در مورد مشکل مازاد محصولات کشاورزی که هر ساله در مورد محصولات مختلف تکرار می‌شود هم می‌توانیم با دسترسی کشاورزان به اطلاعات مشکل را تا میزان قابل قبولی حل کنیم. بدین ترتیب که از ابتدا پروفایلی برای هر کشاورز تهیه کنیم و اطلاعات دقیقی از نوع فعالیت و میزان تولید در آن قرار دهیم که کشاورز بداند هم‌استانی‌های خودش چه محصولی و به چه میزان تولید دارد. در این صورت این مشکل که یک محصول با مازاد مواجه می‌شود و محصول دیگر به دلیل کمبود در بازار، افزایش قیمت قابل توجهی پیدا می‌کند رفع شود. البته دولت هم باید در این زمینه به کشاورزان کمک کند تا مازاد تولید به کشورهای نزدیک صادر شود. در این صورت، مساله مازاد محصولات کشاورزی با استفاده از صادرات حل می‌شود و در این میان کشاورز هم متضرر نخواهد شد.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید