هیرکان، پلنگی که میتوانست زنده باشد
هیرکان پلنگ مادهای که در میان مخالفتهای کارشناسی با حضور معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در پارک ملی گلستان رهاسازی شد، احتمالا در همان روزهای ابتدایی رهاسازی از بین رفته است. این در حالی است که تا چند روز پیش مسئولان اداره کل محیط زیست استان گلستان، تلف شدن این پلنگ را انکار میکرد. کارشناسان حیات وحش بر این باور بودند که به دلیل دست آموز بودن، این پلنگ قادر به ادامه حیات در طبیعت نیست و ابتدا باید دورههای بازپروری را برای حضور مجدد در طبیعت طی کند.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن:
هیرکان پلنگ مادهای که در میان مخالفتهای کارشناسی با حضور معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در پارک ملی گلستان رهاسازی شد، احتمالا در همان روزهای ابتدایی رهاسازی از بین رفته است. این در حالی است که تا چند روز پیش مسئولان اداره کل محیط زیست استان گلستان، تلف شدن این پلنگ را انکار میکرد. کارشناسان حیات وحش بر این باور بودند که به دلیل دست آموز بودن، این پلنگ قادر به ادامه حیات در طبیعت نیست و ابتدا باید دورههای بازپروری را برای حضور مجدد در طبیعت طی کند.
این روزها بازار پافشاری بر اظهارات بدون پایه و اساس کارشناسی در فضای محیط زیست کشور داغ است. هر کس بدون انجام مطالعه، گمانهای را درباره یکی از مسایل محیط زیست مطرح کرده و بدون انجام هیچ گونه ارزیابی محکمه پسند و مستدلی بر نظر خود پافشاری میکند. معضل اظهارات بدون پشتوانه کارشناسی در مجموعه محیط زیست هر روز گستردهتر میشود و همواره در پاسخ به انتقادات مطرح شده در زمینه ارائه نظرات کارشناسی بدون پشتوانه در محیط زیست، کمبود اعتبارات پژوهشی به عنوان دلیل این نقیصه بزرگ مطرح میشود. پافشاری بر نظرات کارشناسی بدون مطالعه همیشه ختم به خیر نمیشود. اصرارهای بیمورد گاهی منجر به حذف برخی گونههای ارزشمند حیات وحش یا گیاهان ایران میشود. به واقع در بسیاری از موارد، قشونکشیهای کارشناسی راه را بر انجام مطالعه دقیق و ارزیابی درست شرایط میبندد و تاوان این رفتارهای غلط و پافشاری برای به کرسی نشاندن نظرات ناپخته کارشناسی را فقط طبیعت ایران پرداخت میکند.
دو سال پیش دو توله نر و ماده پلنگ در شهرستان کردکوی پیدا شد. در حالی که آمار دقیقی از جمعیت پلنگها در ایران نداریم و تعداد پلنگ در ایران بین 200 تا چهار هزار قلاده تخمین زده میشود و کارشناسان وطنی هم رقم 500 تا 800 قلاده را مورد تایید قرار میدهند (البته بدون انجام مطالعات دقیق زیرا حداکثر عمر مطالعه درباره گونه پلنگ به گفته محمد صادق فرهادینیا، دانشجوی مقطع دکتری در رشته جانورشناسی در ایران به یک دهه اخیر منتهی میشود) این دو توله پلنگ در شرایط اسارت نگهداری شدند. در طول این دو سال، قفس دو توله پلنگ شرایط مناسبی نداشته و بنا به گفته شاهدان عینی پلنگها در قفس کوچکی نگهداری میشدند بنابراین توان ادامه حیات در طبیعت را نداشتند. با این وجود، هیرکان (پلنگ ماده) روز ششم شهریور ماه سال گذشته در حضور معصومه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با نصب یک رد یاب، در طبیعت رها شد. در همان روزها انتقادات زیادی به رهاسازی این پلنگ ماده مطرح شد و کارشناسان حیات وحش تاکید کردند که این حیوان به دلیل گرسنگی و عدم توانایی در شکار از بین خواهد رفت اما مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار تصاویری از سیگنالهای دستگاه ردیاب و انتشار تصاویر آن در رسانهها، همواره بر زنده و سرحال بودن پلنگ ماده تاکید داشتند.حتی ادعا کردند که این پلنگ دوساله در طبیعت قادر به شکار است و سیگنالها نشان میدهد که بر سر لاشه شکار خود مشغول تغذیه است. هدف اداره کل محیط زیست استان گلستان از رهاسازی هیرکان، توسط برخی رسانهها جلوگیری از انتقال این حیوان به باغ وحش و مقابله با مافیای تجارت حیوانات اعلام شد!
با گذشت 9 ماه از آزادسازی این پلنگ ماده، رسانهها، تصویری از ردیاب هیرکان منتشر کردند. در این رسانهها به نقل از محیطبانان گلستانی اعلام شد که هیرکان 35 روز پس از رهاسازی در طبیعت، از بین رفته و سه ماه لاشه حیوان در فریزر نگهداری شده است. در نهایت با دستور مجتبی حسینی مدیر کل محیط زیست استان گلستان این لاشه دفن شده است. برای جلوگیری از انتشار خبر مرگ هیرکان هم ردیاب توسط محیط بانان جابجا میشود تا واقعیت که از مرگ هیرکان حکایت داشت، در جامعه انتشار نیابد.
اگرچه یک روز قبل از انتشار این خبر، مدیر کل محیط زیست استان گلستان شایعه مرگ هیرکان را رد کرده بود اما با انتشار تصاویر مربوط به قلاده پلنگ رهاسازی شده، این گونه ادعا شد که چند روز قبل قلاده هیرکان پیدا شده است! این اظهارات از تدوین سناریویی جدید به جای توضیح درباره بازی با جان یک گونه ارزشمند حکایت دارد. با انتشار ادعای مربوط به پیدا شدن ردیاب هیرکان در چند روز اخیر در فضای مجازی، از سوی موافقان رهاسازی پلنگ، توضیحات دیگری نیز ارائه شد. از جمله اینکه اداره کل محیط زیست گلستان به دلیل ترس از جان مردم و بزرگ شدن توله پلنگها باید برای حفظ جان مردم تصمیمی درباره رهاسازی پلنگ میگرفت. همچنین از سوی مدافعان این طرح خام عنوان شد که بودجه اداره کل استان برای ایجاد محیط محدود توسط فنس در پارک ملی گلستان و گذراندن دوره بازپروری با هدف کاهش ریسک رهاسازی پلنگ، کافی نبوده است به همین دلیل درباره رهاسازی این گونه در پارک ملی گلستان تصمیم گرفته شده است. اما هیچگاه به این پرسش پاسخ داده نشد که چرا با وجود مخالفتهای کارشناسی در زمینه رهاسازی پلنگ، باز هم باز هم اداره کل محیط زیست استان گلستان بر رهاسازی آن در طبیعت پافشاری کرد؟ آیا بهتر نبود این گونه به یک محیط کنترل شده منتقل شود و به جای آنکه از گرسنگی یا به هر دلیل دیگری تلف شود، در امور آموزشی از وجود آن بهره گرفته شود؟ کشته شدن پلنگی که زندگی در طبیعت را نیاموخته و بر اساس یافتههای علمی سراسر جهان به مرگ حیوان منتهی میشود چه نفعی برای ما داشت؟ آیا یافته جدیدی به علوم جهان اضافه کردهایم؟ در حالی که میتوانستیم این پلنگ را به باغ وحش تحویل دهیم تا حداقل، جنبه آموزشی برای بچهها داشته باشد. اگرچه بسیاری از باغ وحشهای کشور استاندارد نیستند اما آیا فضای غیر استاندارد همان باغ وحشها، بهتر از قفس کوچک موجود در اداره کل استان گلستان نبود؟ و اساسا چرا پروژهای که از موفقیت آن هیچ اطمینانی وجود نداشت با حضور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کلید زده شد؟
پرسش مهم دیگری نیز مطرح است، چرا حالا که مسئله مرگ پلنگ قطعی شده، اداره کل محیط زیست استان گلستان به دنبال توجیه این مسئله است. بعد از انتشار خبر تلف شدن هیرکان در رسانهها مدیران استان گلستان ناگزیر شدند مواضع خود را تغییر داده و اعلام کنند که قلاده حیوان به تازگی پیدا شده است؟ آیا این یک سناریوی جدید برای فریب افکار عمومی و فرار از زیر بار مسئولیت تصمیم غیر کارشناسی گرفته شده است؟
هیرکان تنها پلنگی نیست که به دلیل تصمیمات کارشناسی غلط، جان خود را از دست میدهد. همین سرنوشت در انتظار ورکان، توله نری است که دو سال پیش همراه هیرکان پیدا شد. زیرا بر اساس وعدههای اعلام شده در زمان رهاسازی هیرکان، قرار بود به زودی ورکان نیز در طبیعت رها شود.
جریان رسانهای ایجاد شده در زمینه شکست پروژهای که با مخالفتهای کارشناسی زیاد همراه بود، پای مدیرکل دفتر بازرسی ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست را نیز به پرونده رهاسازی هیرکان باز کرد. البته مرتضی فرید مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرده است که این موضوع را فارغ از مسائل رسانهای بررسی میکند. این در حالی است که همین رسانهها موضوع مخفی کردن مرگ هیرکان را عمومی کرده و خواستار پاسخگویی مسئولان شدهاند و گویا تا کنون اداره کل بازرسی محیط زیست از اتفاقات رخ داده، اطلاعی نداشته است. همواره در این گونه موارد این رسانهها هستند که به دلیل شفافسازی در مسایل، بدهکار مسئولان میشوند اما شاید اگر پای رسانه به این مسئله باز نمیشد، همچنان باید نمودارهای حرکت هیرکان در پارک ملی گلستان را با هدف موفق نشان دادن این پروژه، به نظاره مینشستیم./
L-960310-02
دیدگاه تان را بنویسید