Iranian Agriculture News Agency

گفت‌وگو با دکتر زهرا عابدی؛ استادیار و مدیر گروه اقتصاد محیط زیست، دانشکده محیط زیست و انرژی

آموزش مادام‌العمر در منشور بلگراد/ ارتباط مدرسه، جامعه و طبیعت برای حفظ محیط زیست/ تأکید یونسکو برآموزش محیط زیست با روش مسئله‌محور/ تغییر رفتار منوط به اصلاح الگوهای تولید و مصرف است

در دهه‌های اخیر، یکی از دغدغه‌های اصلی اندیشمندان، متفکران و مراکز تحقیقاتی، بروز معضلات زیست‌محیطی و روند فزاینده آن بوده است. در این ارتباط، اصلاح روند بحران محیط زیست به اعتقاد عموم صاحب‌نظران در گرو اصلاح آموزه‌ها و تغییر در نگرش، بینش و دانش انسان‌ها نسبت به سرنوشت خود و محیط پیرامون است تا بتوانند از این طریق به توسعه پایدار نزدیک شوند.

آموزش مادام‌العمر در منشور بلگراد/ ارتباط مدرسه، جامعه و طبیعت برای حفظ محیط زیست/ تأکید یونسکو برآموزش محیط زیست با روش مسئله‌محور/ تغییر رفتار منوط به اصلاح الگوهای تولید و مصرف است

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید اسلام‌زاده/ محدثه امینی:

خانم دکتر زهرا عابدی دارای دکترای اقتصاد و هم اکنون مدیر گروه اقتصاد محیط زیست دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات است. او از سال 1373 تا 1376 مشاور معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصاد و دارایی بود. پست های علمی و اجرایی خانم دکتر عابدی متعدد هستند. او کتاب "برنامه ریزی و کاربرد مدل ها در تهیه برنامه" را برای معاونت امور انرژی وزارت نیرو در 1362، با همکاری خانم مهندس ناهید رزمجویان تالیف کرد. در سال 1376 کتاب "مسائل اقتصاد خرد همراه با حل آن ها" را برای دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، با همکاری شهنام طاهری و علی دهقانی به چاپ رساند. او برای معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی در سال 1376 کتاب "بررسی تحولات صنعتی، تکنولوژیکی کشور در سال های1327-73 و ارائه استراتژی های لازم به منظور انتقال تکنولوژی"، را تالیف کرد. با خانم دکتر عابدی استادیار و مدیر گروه اقتصاد محیط زیست، دانشکده محیط زیست و انرژی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران درباره تاثیر آموزش به دانش آموزان برای حفظ محیط زیست گفت و گو کرده ایم که در زیر از نظرتان می گذرد:

دغدغه یا پرسشی وجود دارد با این مضمون که چرا آموزش محیط زیست بخصوص در سطوح مدارس، از مهدکودکها تا دیپلم وجود ندارد و چرا برای این امر مهم اقدامی صورت نمیگیرد؟

در دهه های اخیر، یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان، متفکران و مراکز تحقیقاتی، بروز معضلات زیست محیطی و روند فزاینده آن بوده است. در این ارتباط، اصلاح روند بحران محیط زیست به اعتقاد عموم صاحب نظران در گرو اصلاح آموزه های و تغییر در نگرش، بینش و دانش انسان ها نسبت به سرنوشت خود و محیط پیرامون است تا بتوانند از این طریق به توسعه پایدار نزدیک شوند. هدف ما در این گفت وگو (با کمک خانم محدثه امینی که در جمع آوری مطالب بسیار به من کمک کرده است) مطالعۀ و بررسی تأثیر آموزش زیست محیطی بر روند دستیابی به توسعه پایدار بوده است. می خواهیم به این نتیجه برسیم و بیانگر این مساله باشیم که برای رسیدن به توسعه ای پایدار نیاز به ترویج اخلاق زیست محیطی است و این میسر نمی شود مگر با نهادینه کردن آموزش های زیست محیطی. براساس نظرات محققان، این آموزش ها باید در سطوح مختلف و متناسب با اقشار مختلف جامعه اعم از متخصصان، مدیران، دانشگاهیان، دانش آموزان و سایر افراد ارائه شود. در میان این گروه ها به طور طبیعی آموزش دانش آموزان و دانشجویان که نسل آینده جامعه و مدیران و تصمیم گیرندگان آتی جهان خواهند بود، در صورت برنامه ریزی صحیح و ارائه محتوای آموزشی مناسب که منجر به رسیدن به درک کافی جهت احترام گذاشتن به محیط زیست شود، می تواند تضمین کننده دستیابی به محیط زیستی پایدار باشد.

علی رغم این که انسان ها درصد بسیار کمی از جمعیت جانداران کره زمین را تشکیل می دهند، به عنوان گونه غالب در زمین شناخته می شوند. در ابتدای دوره پلیستوسن، انسان نیز همچون سایر موجودات تحت تأثیر کامل عوامل محیطی بوده است. از آن پس انسان پیشرفت کرده و به تدریج توانست محیط فیزیکی اطراف خود را به شدت تغییر دهد. امروزه شاهد آن هستیم که توسعه علوم و فناوری بحران جمعیت در کره زمین را به تأخیر انداخته اما از سوی دیگر دامنه دخالت ها و تأثیرات انسان ها بر محیط زیست را به شدت افزایش داده است. با توجه به این که تمامی جنبه های حیات بشر به نوعی تحت تاثیر محیط زیست است، به لحاظ منطقی و عقلی تلاش انسان باید در جهت حفاظت و حراست از جنبه های مثبت و ارزشمند آن باشد به ویژه زمانی که این موضوع با حیات موجودات زنده، به ویژه انسان در ارتباط باشد. پس از صنعتی شدن جوامع، مبحث محیط زیست موجب استفاده و سوء استفاده های بیشماری شده است. بیشتر کشورهای در حال توسعه، با بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی آسیب های جبران ناپذیری را به محیط زیست وارد کرده اند، اما از آن جایی که توسعه جوامع بشری امری اجتناب ناپذیر است، یکی از راه حل های بشر برای برون رفت از این مشکل رسیدن به توسعه پایدار است.

چه مطالعاتی در این زمینه انجام شده است. می دانیم که مطالعه درباره تاثیرات آموزش محیط زیست به دانش آموزان در بهبودیافتن شرایط محیط زیست، در خارج از کشور بسیار بوده است، اما قصدم این است که بدانیم علاوه بر کشورهای خارجی در ایران هم در این زمینه مطالعاتی انجام شده است؟

در مقاله بینستوک مطالعات و آموزش زیست محیطی با سه رویکرد کلیدی اجرا شده است: اول، یک تحقیق کتابخانه ای و سرتاسری در دنیا از سیاست های آموزش زیست محیطی و آموزش برای توسعه پایدار به زبان انگلیسی و قابل دسترس، برنامه های عملی و چارچوب ها اجرایی، انجام شد. دوم مقاله های توصیفی و یا تشریحی نوشته شد و این مقالات خوانده شده و برای به دست آوردن اطلاعات با یکدیگر ترکیب شدند. سوم با موسسه هایی که در زمینه آموزش زیست محیطی کار می کردند تماس برقرار کردند و به این نتیجه رسیدند که با تنوع سیاست ها و برنامه های عملی برای متوجه ساختن آموزش زیست محیطی و آموزش برای توسعه پایدار در جوامع بین المللی، کشور کانادا از لحاظ توسعه برنامه های عملی و ملّی از موقعیت مطلوبی برخوردار است. کشور کانادا می تواند به عنوان یک نمونه و معیار واستانداردی برای آموزش زیست محیطی و آموزش برای توسعه پایدار برای تمامی کشورهای جهان مطرح باشد. این کشور باید به عنوان یک رهبر در زمینه آموزش محیط زیست و توسعه پایدار شناخته شود. ارزیابی هایی که در سال 1999 و 2002 در کانادا برای آموزش توسعه پایدار صورت گرفت می تواند یک نقطه شروع برای شناسایی نیازهای حاضر و دستورات لازم برای آینده باشد.

چاولا و فلندر کوشینگ (2007) به بررسی نقش آموزش در رفتارهای بلندمدت زیست محیطی در کودکان و جوانان بر مبنای میزان علاقه و مشغولیت آنان در مسایل عمومی با توجه به تجربیات موجود پرداختند. آن ها نتیجه می گیرند که کودکان و نوجوانان نیازمند فرصت هایی هستند که خودشان بتوانند طبیعت را تجربه و در کارهای اجتماعی دخالت داده شوند تا تغییراتی را که خود در به وجود آوردنش نقش دارند احساس کنند، و این فرصت باید از سوی مدارس و سایر نهادهای عمومی به آنان داده شود.

ریلی (2008) در منطقه اوتارانچال، ایالتی در شمال هندوستان و در موسسه تنوع زیستی آفریقای جنوبی مطالعه ای بر روی مقوله آموزش محیط زیست انجام داد که نتایج آن به تفکیک بدین شرح است:

با وجود این که وضعیت محیط زیست منطقه اوتارانچال هندوستان بسیار نگران کننده است اما مطالعات ریلی نشان داد که مردم ناحیه اوتارانچال پذیرش آموزش های زیست محیطی را دارند و امیدوار بود که آن جامعه به مرحله مناسبی از وضعیت محیط زیستی برسد. اجازه ترویج اهداف زیست محیطی و مشارکت مثبت افراد در افزایش منابع جامعه در روستاهایی که در آن جا کار می کنند، همچنین با ایجاد فرصت هایی برای دانش آموزان جهت تجربه اندوزی و یادگیری درباره منابع روستا، آن ها را قادر می سازد بر روی توسعه پایدار و مدیریت منابع منطقه اوتارانچال از طریق افزایش تکنیک های آموزشی تاثیرگذار باشند.

در آفریقای جنوبی و در منطقه بی نظیر کیپ فلورال، تهدیدهای زیست محیطی مشاهده می شود که انجمن ملّی تنوع زیستی آفریقای جنوبی برای حفاظت اکوسیستم آن منطقه تلاش بسیاری کرده و می کند. انجمن ملّی تنوع زیستی آفریقای جنوبی برای حفاظت از گیاهان بومی کیپ فلورال در تلاش است که توجه جامعه را به آن منطقه افزایش دهد و با هشدارهایی نگرانی اش درباره از دست دادن پوشش گیاهی آن منطقه را به جامعه انتقال داده است. این منطقه گردشگران زیادی را به خود جذب می‌کند که شامل بیش از یک میلیون هکتار منطقۀ حفاظت شده است که شامل کوهستان تیبل و پارک ملی گاردن روت است. این منطقه توسط ۸۰۰ هزار هکتار منطقه حائل احاطه شده است.

باغ ملّی گیاه‌شناسی کرستنباش با هفت هزار باغ و گونۀ گیاهان وحشی، جزو میراث جهانی یونسکو است. برنامه های آموزش زیست محیطی با افزایش آگاهی دانش آموزان و جامعه، و این که چگونه آن ها می توانند برای پرورش ایده های پایدار مورد استفاده قرار گیرند، و برای رسیدن به توسعه پایدار تلاش کنند ادامه دارد. انجمن ملّی تنوع زیستی آفریقای جنوبی به اهمیت ارتباط مدرسه و جامعه و نیز، بهبود این پیوندها به منظور افزایش احتمال موفقیت پی برده است.

در مقاله برادران اسکولز (2012) برنامه آموزش زیست محیطی در انجمن "دلاسال" ( De La Salle ) طبقه بندی شده است. به طور دقیق تر توسعه پایدار با دیگر بخش های آموزشی مانند آموزش ( ESD ) زیست محیطی برای توسعه پایدار بهداشت، آموزش ارزش ها، مطالعات بر روی سلامتی و غیره ارتباط دارد. برادران اسکولز در نهایت به این نتیجه رسیده اند که با ارایه یک دیدگاه اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی جدید، انجمن "دلا سال" می تواند محیط زیست را به عنوان یک موضوع اجباری که باید آموزش داده شود، و انسان ها را از مسئولیت های شخصی، رسمی و اجتماعی شان آگاه سازد، برنامه آموزش زیست محیطی را اجرا کند. این برنامه آموزشی می تواند از طریق موسسات اجرا شود و همچنین این موسسات برای بهبود دیگر جنبه های توسعه پایدار (مطالعات بهداشتی، آموزش ارزش ها، مطالعات بین فرهنگ ها، مطالعات صلح و آرامش و غیره) مشکلات را شناسایی کرده و این مشکلات را تحت پوشش آموزشی خود قرار دهند.

کوپنین (2014) نیز به بررسی نقش آموزش در توسعه پایدار با تاکید بر حفاظت محیط زیست پرداخته، و در این تحقیق، احتمال یکپارچگی بحث اکولوژی و حقوق حیوانات در آموزش های زیست محیطی را بررسی کرده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مباحث فوق می توانند به عنوان بخش های اصلی و مهم آموزش های زیست محیطی قرار بگیرند، اگرچه به شرایط اجتماعی جامعه ای که این آموزش ها در آن صورت می گیرد نیز بستگی دارد. تائو (2012) به مرور مطالعات انجام شده در زمینه آموزش محیط زیست پرداخته، و فرصت ها و چالش های پیش رو را مورد بررسی قرار داده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که توسعه پایدار مستلزم وجود نهادهای کارآمد و موثر و جامعه ای آگاه، برای حفاظت از محیط زیست دارد تا در مواقع ضروری، تصمیمات تعیین کننده را در این زمینه بگیرند. در این ارتباط ارزیابی ها و بازبینی استراتژیک برنامه های آموزش زیست محیطی بر ارتقاء نقش انسان در محیط زیست تاثیر به سزایی دارد.

در ایران نیز مطالعاتی در زمینه تاثیر آموزه های زیست محیطی انجام شده است. محمودی و ویسی (1384) در مقاله ای تحت عنوان ترویج آموزش محیط زیست، رهیافتی در حفاظت از آن، به بررسی مقوله ترویج و آموزش محیط زیست در قالب این رهیافت پرداخته اند. بر اساس نتایج این پژوهش، برای تحقق پایداری در توسعه و حفظ محیط زیست، ما به اخلاق زیست محیطی نیازمندیم. اخلاقی که ارتباطات پیچیده و در حال تغییر بین انسان و طبیعت را شناسایی کرده و با حساسیت به آن پاسخ دهد. به منظور پدیدار شدن چنین اخلاقی، بازنگری در روش ها و نظام های آموزشی ضروری است. محرم نژاد و حیدری (1385) در مقاله خود تحت عنوان تدوین الگوی مدیریتی توسعه پایدار، آموزش محیط زیست برای نسل جوان کشور را بررسی کردند. در پایان مقاله فوق، نویسندگان، پیشنهادهایی برای اجرای دوره های آموزش محیط زیست، روش های ارزیابی دوره ها و همچنین بازنگری دوره های آموزش محیط زیست ارائه کردند. نتایج تحقیقی پیشنهاد می کند که در جهت نهادینه کردن تفکر حفاظت از محیط زیست باید به تمامی رده های مختلف آموزشی از دبستان تا دانشگاه، آموزش عموم مردم و آموزش متخصصان و مدیران توجه کافی داشت و همچنین باید آموزش در بین عامه مردم رواج یابد.

شاید هنوز ما برای این که از محیط زیست مان محافظت کنیم به باور توسعه پایدار نرسیده ایم؟ پس لطفاً تعریفی از توسعه پایدار ارایه دهید؟

باتوجه به اهمیت توسعه و نگرانی های موجود در خصوص حفظ محیط زیست، همه انسان ها در سطوح جهانی، ملّی و به ویژه در سطح محلی باید این واقعیت مهم را دریابند که برای احتراز از نابودی مطلق محیط زیست لازم است پیشرفت و توسعه روندی پایدار داشته باشد تا از ثمرات آن نه تنها نسل های حاضر که نسل های آینده نیز بهره مند شوند. توسعه در زندگی مردم نباید به قیمت نابودی و اضمحلال زندگی آیندگان که برای دفاع از حقوق خود در حال حاضر حضور ندارند تمام شود. تاکنون تعاریف زیادی از توسعه پایدار ارائه شده است اما متداولترین تعریف از جانب کمیسیون برانتلند ارائه شده که در آن توسعه پایدار را رفع نیازهای نسل حاضر بدون به مخاطره افکندن نیازهای نسل آینده می داند. پس از انتشار گزارش "آینده مشترک ما" از جانب کمیسیون برانتلند در سال 1978، به تدریج مفهوم توسعه پایدار در مباحث محیط زیستی در مقابل توسعه، در کانون توجه قرار گرفت و در سال 1980 مورد پذیرش اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست واقع شد. اما این توجه تنها محدود به طرفداران حفاظت از محیط زیست بود و نتوانست تأثیر زیادی بر طرز تفکر IUCN و طبیعت بینش دولت ها و مؤسسات کمک رسان بر جای گذارد.

مفهوم توسعه پایدار زمانی مطرح شد که موضوعات زیست محیطی سرلوحه کار بحث های سیاسی قرار گرفت و به صورت ابزاری برای حمایت از محیط زیست از آن استفاده شد. توسعه پایدار با هماهنگ و همگام کردن اهدافی همچون بهبود کیفیت محیط زیست و توسعه اقتصادی، برخی تنش های ناشی از بینش متضادی را که در خصوص محدودیت های رشد در دهه 1970 ظهور کرده بود کاهش داد. در همین راستا در سال 1992 کنفرانس بزرگ محیط زیست و توسعه با عنوان سران زمین و با شرکت هیأت های نمایندگی 180 کشور جهان در ریودوژانیرو کشور برزیل تشکیل شد و به اجلاس ریو معروف شد. برای دست یافتن به توسعه ای پایدار یعنی توسعه ای که هماهنگ با حفظ ارزش های زیست محیطی باشد، نیاز به تحول فرهنگ زیستی جوامع است تا مردم تشکیل دهنده جوامع، منش خود را با پایداری و پویائی طبیعت مورد مطابقت قرار دهند. توسعه پایدار زمانی به وقوع می پیوندد که اطلاعات زیست محیطی مردم افزایش یافته و مشارکت آن ها در حفظ و حراست از آن چندین برابر شود. بدون حمایت های مردمی، دستیابی به توسعه پایدار نیز با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد. بنابراین آموزش مردم در زمینه محیط زیست ضروری است چرا که با آموزش می توان در مبانی فکری و اعتقادی مردم و عملکرد آنان تحول ایجاد کرد و بدین ترتیب می توان دورنمای روشنی را برای توسعه پایدار متصور شد.

در تعریف محیط زیست و یا حفاظت از محیط زیست مفهوم پایداری به چه معناست؟

در مفهوم کلی، پایداری به تلاشی مداوم به منظور حفظ توانایی بقاء و جلوگیری از شکست و انقراض گفته می شود . اگر با دید محیط زیستی به این مفهوم نگاه شود، پایداری اساساً به حفظ ظرفیت باروری همراه با استمرار بقای منابع پایه اطلاق می شود. در واقع پایداری محیط زیست عبارت است از حفظ منابع پایه در سطحی که اختیارات آینده را سلب نکند و نیز باعث حفظ یا ارتقاء ظرفیت، کیفیت و انعطاف اکوسیستم شود. این بُعد از پایداری از طریق کاهش مصرف منابع و انرژی، کاهش حجم ضایعات، آلودگی و بازیافت آن ها و یافتن فناوری های مناسب، استفاده عقلایی و آگاهانه از منابع زیست محیطی تقویت می شود.

اهداف توسعه پایدار با توجه به نقش تعاملی آموزش چیست؟

اهداف توسعه پایدار را در سه بخش زیر قرار می گیرد:

1- بخش اقتصادی: با هدف پیشرفت و کارآیی بیشتر؛

2- بخش اجتماعی: با هدف برابری و کاهش فقر؛

3- بخش اکولوژیکی: با هدف حفظ منابع طبیعی.

این اهداف دارای تعامل بوده که اگر این تعاملات در نظر گرفته شود، آن ها را می توان به صورت زیر بیان کرد:

اهداف اقتصادی و اجتماعی: توزیع درآمد، اشتغال، کمک های هدفمند؛

اهداف اقتصادی و اکولوژیکی: ارزیابی محیط زیست، ارزشگذاری و درونگرایی، تعیین خسارت ناشی از فعالیت های تولیدی، مصرفی، خدماتی بر محیط و نهایتاً حسابداری محیط زیست؛

اهداف اکولوژیکی و اجتماعی: مشارکت مردم، مشاوره، کثرت گرایی.

تعامل اهداف اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی در کنفرانس ریو بدین شکل بیان شده است. در این تفکر، تعامل نهادی که بدون آن تحقق اهداف چند جانبه توسعه پایدار غیرممکن می نماید، با کمک آموزش و توجه کلی و همه جانبه به اهداف اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و... در بهره برداری از منابع طبیعی، مدنظر و توجه است.

به نظر لازم است تعریفی از محیط زیست ارایه شود تا دیدگاه ها مشترک شده و با یک تعریف مشترک بحث را ادامه دهیم؟

در یک تعریف عمومی محیط زیست عبارت است از مجموعه موجودات زنده، منابع، عوامل و شرایط هماهنگی که در پیرامون هر موجود زنده وجود دارد و ادامه حیات این موجود زنده به آن وابسته است. کنش ها و واکنش ها، چرخه ها فرایند حرکت ها و روابط متقابل، اثرها و تأثیرها، مجموعه زیست محیطی را در درون و از بیرون به هم متصل می کند و تمامی آن ها در ارتباط با هم، شبکه درهم تنیده حیات را تشکیل می دهند. محیط زیست از طبیعت، جوامع انسانی و نیز فضاهای ساخته شده به دست انسان تشکیل شده است که کل فضای زیستی کره زمین، یعنی زیست کره را به خود اختصاص داده است. محیط زیست محیطی با خصوصیات بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی معین است که در آن محیط بشر و سایر موجودات در طول زندگی خود می توانند از یک زندگی طبیعی بهره مند شوند، لذا در عصر حاضر به دلیل وجود مخاطرات زیست محیطی، نابودی منابع و ایجاد موانع و مشکلات در راه رسیدن به توسعه پایدار، لازم است برنامه ها بر اساس شناخت و ارزیابی توان محیطی برنامه ریزی شوند تا هم بهره برداری در خور و مستمر از محیط انجام شود و هم ارزش های طبیعی حفظ شوند. بنابراین شناخت توان های محیطی با هدف بهره برداری مستمر با ایجاد کمترین تخریب به محیط زیست امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.

به نظر می رسد که برای رسیدن به توسعه پایدار به آموزش پایدار نیز نیاز داریم؟

امروزه ریشه اصلی نابسامانی های زیست محیطی را می توان به انسان و رفتارهای وی نسبت داد. در واقع رفتار انسان در محیط زیست موجب ایجاد عدم تعادل در روابط اجزای سازنده محیط می شود. از این رو یکی از مؤثرترین گام ها در جهت حفاظت از محیط زیست ارزیابی رفتار و عملکرد مردم در مسیر رسیدن به اصول اولیه زندگی پایدار است به این معنی که مردم باید رفتار خود را در برخورد با محیط زیست به گونه ای ارزیابی کنند تا به اصول همزیستی با طبیعت دست یابند. بنابراین برای دست یافتن به توسعه ای پایدار یعنی توسعه ای با حفظ ارزش های زیست محیطی، باید به دنبال تغییر در فرهنگ زیست محیطی جوامع بود تا تک تک افراد جامعه، رفتار و ذهنیات خود را با پایداری و پویائی محیط زیست مورد مطابقت قرار دهند. برخی از صاحب نظران معتقدند که وجود قوانین به تنهایی نمی تواند متضمن حفاظت از محیط زیست در برابر آسیب های وارد شده در اثر فعالیت های سودجویانه انسانی باشد و باید حتماً تغییراتی در تفکرات سودجویانه انسان ها ایجاد شود و با کمک برنامه هایی مدون مقوله حفاظت از طبیعت در جوامع انسانی نهادینه شود که یکی از مهمترین شروط تحقق این امر اهمیت دادن به موضوع آموزش های محیط زیستی است.

افراد و گروه های متخصص در امر محیط زیست تا به حال تعاریف متعددی از آموزش محیط زیست ارایه داده اند. گروهی از متخصصان معتقدند آموزش محیط زیست عبارت از یک فرایند فعال است که طی آن آگاهی، دانش و مهارت های بشری ارتقا یافته و منجر به درک، تعهد، تصمیمات آگاهانه و فعالیت های سازنده برای مدیریت کلیه اجزای به هم آمیخته محیط زیست زمین می شود. از نظر یونسکو برای دستیابی به اهداف آموزش محیط زیست باید از روش های مسئله محور بهره جست تا زمینه های مشارکت هر چه بیشتر مخاطبان در فرایند یادگیری را فراهم شود به نحوی که فرد فعالانه در حل مسایل درگیر شود و خلاقیت و حس مسئولیت و تعهد او برای ساختن فردای بهتر مورد تشویق قرار گیرد. امروزه آموزش یک همکاری ارزشمند در جوامع و در سطح جهانی ایجاد کرده است، و اهمیت و نقش آن در بهبود معیشت جهانی بر همگان آشکار شده است. ماهیت این آموزش ها باید به گونه ای باشد تا جوامع را برای شرکت فعالانه در سیاست های جهانی و اقتصادی آماده کرده و نیز، مردم را با مهارت های لازم در جهت اتخاذ تصمیمات آگاهانه و انجام فعالیت های مسوولانه آشنا سازد. در سرتاسر جهان، جوامع آموزش را به عنوان جزء کلیدی توسعه پایدار تشخیص داده اند و آموزش محیط زیست می تواند نقش به سزایی در تقویت فرهنگ زیست محیطی جامعه و هموار کردن مسیر دستیابی به اهداف توسعه پایدار دارا باشد.

یکی دیگر از لازمه های تحقق پایداری در توسعه و حفظ محیط زیست، اخلاق زیست محیطی است. اخلاقی که ارتباطات پیچیده و در حال تغییر بین انسان و طبیعت را شناسایی کرده و با حساسیت به آن پاسخ دهد. به منظور شکل گیری و گسترش چنین اخلاقی بازنگری در روش ها و نظام های آموزشی موجود ضروری است. نهادهای تصمیم گیرنده و سیاستگزار می توانند متولی ایجاد این تغییرات و روش های جدید در روند رسیدن به توسعه باشند. برای این که این روش های جدید به خوبی نهادینه شود و اثراتی ماندگار بر نسل های آینده داشته باشد، باید این آموزش های جدید به جوانان در سراسر جهان همراه با ایجاد ارتباطی بین دانش آموزان و معلمین، مدارس و اجتماع و نظام آموزشی و کل جامعه باشد. به طور کلی محیط زیست و علوم مرتبط با آن همانند سایر علوم به دلایل مختلف به همه انسان ها ارتباط دارند. این ارتباط وابسته به میزان تخصص و رابطه هر تخصص با بحث محیط زیست را می توان در سه گروه اصلی دسته بندی کرد: مدیران و تصمیم گیران، متخصصین و برنامه ریزان و مردم. هر یک از این گروه نیازمند آموزش بوده و سرفصل های موضوع آموزش نیز برای آن ها متفاوت خواهد بود.

الف) آموزش مدیران: در مورد آموزش مدیران مهمترین نکته آن است که مدیران باید از اثرات تصمیم خود بر محیط زیست آگاه باشند. در سامانۀ مدیریتی حاکم که تصمیم گیری های فردی در سطوح مختلف مدیریتی ایفای نقش مهمی را عهده دار هستند ارتقاء آگاهی مدیران از اهمیت و کارآیی و بازدهی شایان توجهی برخوردار است.

ب) آموزش متخصصین: آموزش متخصصین از نظر افراد در دو گروه فارغ التحصیلان و دانشجویان حال و آینده و از نظر نوع تخصص نیز در دو دسته، رشته های زیست محیطی و سایر رشته ها می توان طبقه بندی کرد. به این ترتیب برای متخصصین باید چهار نوع برنامۀ آموزشی مد نظر قرار گیرد: فارغ التحصیلان رشته های زیست محیطی، فارغ التحصیلان سایر رشته ها، دانشجویان (برنامه های درسی) رشته های زیست محیطی و دانشجویان (برنامه های درسی) سایر رشته ها.

ج) آموزش عمومی جامعه: آحاد جامعه نیز باید اولاً به مقام و ارزش محیط زیست و اهمیت حفاظت از آن آگاه بوده و ضمن احتراز از شرکت در تخریب محیط زیست و حفاظت از آن به عنوان پاسداران اصلی محیط ایفای نقش کرده و ناظر بر برنامه ها و فعالیت های مدیران و متخصصین نیز باشند.

از آن جایی که نظام آموزش عالی با داشتن سرمایه های فکری و توانمند علمی، به عنوان یکی از مهم ترین دستگاه های فرهنگ ساز هر کشوری مطرح می شود، لذا توجه به بحث آموزش آن هم در حیطه محیط زیست در میان سرفصل های آموزشی این دستگاه، از نظر تاثیرگذاری بر تفکرات و تصمیم گیری های فارغ التحصیلان، به عنوان مدیران و مسئولان آینده جهان بسیار حائز اهمیت است. با توجه به آنچه گفته شد چنین بر می آید که آموزش محیط زیست باید در دو حوزه آموزش رسمی و غیر رسمی صورت گیرد. در آموزش های رسمی، تلاش ها باید در جهت گنجاندن موضوعات مرتبط با آسیب های وارد شده به محیط زیست و محافظت از آن در دوره های رسمی قبل و بعد از دانشگاه و همچنین تربیت معلمین و افراد ماهر در به کارگیری، تولید و انتقال دانش زیست محیطی باشد. در بُعد غیررسمی نیز آموزش باید به نحوی باشد که افراد دانشگاهی و غیردانشگاهی در تمام عمر از روند " آموزش برای همه" بهره مند شوند. از این رو برای دستیابی به ظرفیت های انسانی مورد نیاز جهت نیل به توسعه پایدار زیست محیطی باید فعالیت های آموزشی در دو عرصه رسمی و غیررسمی به طور همزمان به صورت جدی پیگیری شود. در سطح بین المللی نیز آموزش محیط زیست در کنفرانس 1972 استکهلم به طور جدی مورد توجه قرار گرفت. در این کنفرانس، از آموزش های محیط زیست به عنوان ابزاری مهم برای حل بحران های محیط زیست یاد شد. پس از این کنفرانس، در بلگراد منشوری تحت عنوان چارچوب جهانی برای آموزش محیط زیست منتشر شد. در این منشور تأکید زیادی بر آموزش مادام العمر در این زمینه شده است و هدف از آن را آماده کردن اذهان افراد جامعه برای درک بهتر مسایل اصلی محیط زیست و ارتقای مهارت ها و توانایی های مورد نیاز برای بهبود زندگی اعلام کردند. در بیانیه تفلیس نیز اهداف آموزش محیط زیست، آگاهی، دانش، نگرش ها، مهارت ها و مشارکت اعلام شد. انتظار می رود از طریق این نوع آموزش، در هر فرد حساسیتی نسبت به حوادث و تغییرات فیزیکی، زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محیط زیست و مسایل ناشی از آن به وجود آید و تمایل به اصلاح مشکلات انسانی مانند فقر، بی سوادی و بی عدالتی اجتماعی و نیز قدرت تشخیص و توصیف مسایل محیط زیست را در وی ایجاد کند و مهارتی برای ابداع روش های حل مسایل زیست محیطی در او بپروراند. مطمئناً هدف از چنین آموزشی تنها افزایش حجم دانش نظری افراد تحت آموزش نیست، بلکه بیشتر دنبال توانمندسازی انسان ها برای شناسایی و حل مسایل و مشکلات زیست محیطی و افزایش قدرت تحلیل و حل مساله آن هاست.

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که اگر چه تخریب محیط زیست، یکی از عوامل اصلی تهدید کننده توسعه پایدار به حساب می آید، اما تغییر رفتار در مواجهه با محیط زیست و شکل گیری فرهنگ احترام به طبیعت منوط به رفع سایر موانع همچون فقر اقتصادی و فرهنگی و رعایت مناسب الگوهای تولید و مصرف است و به علت وابستگی زیاد این عوامل، تفکیک آن ها از یکدیگر و پرداختن جداگانه به هر کدام دشوار و تا حد زیادی غیرممکن به نظر می رسد. بررسی نتایج مطالعات صورت گرفته در زمینه آموزش های زیست محیطی و آموزش برای توسعه پایدار در جوامع محلی، ملّی و بین المللی نیز نشان می دهد که در طی مطالعه ریلی در دو منطقه در هندوستان و آفریقای جنوبی و همچنین مطالعه چاولا و فلندرز کوشینگ با ایجاد فرصت برای دانش آموزان در جوامع محلی برای تجربه کردن و یادگیری مباحث زیست محیطی به صورت حضوری و آشنا شدن با منابع زیستی محل زندگی و همچنین ایجاد و گسترش ارتباط میان مدارس و جامعه می تواند تاثیر چشمگیری بر روند توسعه پایدار و حفاظت از منابع محیط زیست داشته باشد. بینتسوک نیز پس از بررسی وضعیت آموزش های محیط زیستی در کانادا به این نتیجه رسیده است که این کشور با اعمال سیاست ها و برنامه ریزی های عملی و آگاه سازی عمومی جامعه توانسته به عنوان کشوری پیشرو در این زمینه ایفای نقش کند. برادران اسکولز نیز چنین بیان کردند که آموزش زیست محیطی برای توسعه پایدار نباید تنها به آموزش مباحث زیست محیطی محدود شود بلکه باید با آموزش در دیگر جنبه های توسعه پایدار همچون مسایل بهداشتی، عقیدتی و اقتصادی همراه شود تا نتایج مطلو بتر و پایدارتری داشته باشد. تائو در 2012 و کوپنینا در 2014 نقش موثر آموزش زیست محیطی در رسیدن به توسعه پایدار تاکید ورزیده اند و بیان کرده اند که شرایط اجتماعی و همکاری نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کارآمد و برنامه ریزی های اصولی و پویا می تواند در دستیابی به توسعه پایدار تاثیر زیادی بگذارند. در این راستا، برخی از پژوهشگران معتقدند برای تحقق توسعه پایدار و حفظ منابع طبیعی نیاز به بازنگری محتوا و نظام های آموزشی به منظور دستیابی به اخلاق زیستی است و روش هایی را برای بازنگری دوره های آموزش محیط زیست از حیث محتوا، نحوه اجرا و روش های ارزیابی ارائه کردند. اهمیت آموزش های زیست محیطی برای نهادینه کردن تفکرات زیست محیطی باید آموزش در همه سطوح و اقشار جامعه و برای همه سنین به صورت نظام مند صورت گیرد .

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید