Iranian Agriculture News Agency

کارشناسان و متخصصان رشته جنگل در پنل "فرصت‌ها و چالش‌های سیاستگزاری" مطرح کردند:

ماده 48 مکرر قانون برنامه ششم مشکل جنگل را حل نمی‌کند

در آستانه نهایی شدن و اجرای طرح تنفس جنگل یا توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال، کارشناسان و متخصصان رشته جنگل، در قالب پنل "فرصت‌ها و چالش‌های سیاستگزاری" به بررسی وضعیت جنگل‌های کشور و تصویب قانون توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال پرداختند.

ماده 48 مکرر قانون برنامه ششم مشکل جنگل را حل نمی‌کند

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - لیلا مرگن:

در آستانه نهایی شدن و اجرای طرح تنفس جنگل یا توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال، کارشناسان و متخصصان رشته جنگل، در قالب پنل "فرصت‌ها و چالش‌های سیاستگزاری" به بررسی وضعیت جنگل‌های کشور و تصویب قانون توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال پرداختند. از نظر سخنرانان کلیدی دراین پنل، برای برداشت گام‌های عالمانه در جنگل به منظور اجرای ماده 48 قانون برنامه ششم، باید مشکل جنگل‌ها به درستی تشخیص داده شود تا برای حل مشکل در مسیر درست قرار گیریم. تقی شامخی عضو هیات علمی دانشگاه تهران معتقد است که ماده 48 قانون برنامه ششم به دلیل مشکلات موجود در ساختارهای مدیریتی سازمان جنگل‌ها به هیچ وجه مشکل جنگل‌های شمال حل نخواهد شد.

به گزارش خبرنگار ایانا، نخستین پنل همایش "ملی مدیریت پایدار جنگل‌های شمال (فرصت‌ها و چالش‌ها) امروز در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس با عنوان "فرصت‌ها و چالش‌ها در سیاستگزاری" برگزار شد.

اولین سخنران کلیدی این برنامه دکتر تقی شامخی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود. وی در سخنان خود را با اشاره به روند طی شده در زمینه بحث تنفس و در نهایت گنجانده شدن ماده 48 مکرر در قانون برنامه ششم آغاز کرد.

وی گفت: بحث تنفس به مصوبه هیات دولت در سال 92 باز می‌گردد. روی مواد دو و 6 این مصوبه بحث‌های زیادی بود که وزیر جهاد کشاورزی ابلاغیه‌ای 10 ماده‌ای را در سال جاری به سازمان جنگل‌ها ارسال کرد. فرصت به قدری کم بود که این سازمان نتوانست ابلاغیه وزیر را اجرایی کند زیرا بحث تدوین برنامه ششم و ماده 48 مکرر پیش آمد.

این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: محور اصلی ماده 48 مکرر این است که بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال باید حداکثر تا سال سوم برنامه متوقف شود. این ماده هنوز به تایید شورای نگهبان نرسیده اما بر اساس آنچه تا کنون روی آن بحث شده طرح‌های جنگلداری که در این مدت به پایان می رسند، تمدید نخواهند شد و در سال چهارم تمام این طرح‌ها باید متوقف شود. بهره‌برداری با اهداف بهداشتی در جنگل انجام می‌شود و یا مطلقا برشی در جنگل انجام نخواهد شد.

به گفته وی ماده 48 قانون برنامه ششم مشکل جنگل را حل نمی‌کند زیرا که مشکل جنگل را به درستی تشخیص نداده‌ایم.

شامخی افزود: برای حل مشکل جنگل باید ابتدا بیماری درست تشخیص داده شود تا تجویز راهکارها متناسب باشد. در مسایل پزشکی نیز اگر کبد فردی مشکل داشته باشد و اختلال قلبی برای این مریض تشخیص داده شود، معالجات به نتیجه نمی‌رسد.

وی مشکل عمده امروز جنگل‌های ایران را مدیریت جنگل دانست و افزود: نقد من به این نیست که مسئولان سازمان جنگل‌ها مشکل در عملکرد دارند. بلکه کلا مدیریت جنگل‌های کشور متناسب با وظیفه و رسالتی که دارد، رشد نکرده است. این مدیریت باید توانمند شود تا با چابک‌سازی به وظایف خود عمل کند. اگر این کار را نکنیم، با تصویب ماده 48 به جایی نمی‌رسیم.

این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: سازمان جنگل‌ها تمام ابزار مدیریت جنگل به روش علمی را در اختیار دارد. زیرا فرآیند تصویب طرح‌ها، بهره‌برداری، نشانه‌گذاری، خروج چوب از جنگل و غیره با نظر مستقیم سازمان جنگل‌ها انجام می‌شود.

وی ادامه داد: سازمان جنگل‌ها می‌تواند در برداشت سالیانه بازنگری کرده و با تخلفات مجری برخورد کند. در نتیجه اگر امروز اکوسیستم شادابی نداریم، باید بررسی کنیم که دلیل آن چیست. ممکن است بگوییم طرح درست تهیه نشده است، دامداری‌ها به جنگل آسیب می‌زنند و یا تامین نیاز جنگل‌نشینان و قاچاق چوب به جنگل آسیب زده است اما باید سازمان جنگل‌ها توان حل و فصل این مشکلات را داشته باشد.

شامخی افزود: اگر امروز در جنگل مشکل داریم، حاصل عدم انسجام در مدیریت حاکم بر جنگل‌های ایران است که باید چابکی لازم را بدست آورد.

وی با اشاره به این نکته که ضعف‌هایی در سازمان جنگل‌ها وجود دارد، به تشریح این نقاط ضعف پرداخت. به گفته شامخی از سال 41 که جنگل‌ها ملی شده، قرار بود ممیزی اراضی انجام شده و مرز جنگل و مستثنیات مردم مشخص شود اما با گذشت 54 سال، هنوز ممیزی اراضی نهایی نشده است. یکی از اصول اصلی جنگلداری صنعتی خروج دام از جنگل است و اولین طرح‌های جنگلداری نیز بر این مبنا در قبل از انقلاب تهیه شد اما از 4.4 میلیون واحد دامی و 1.4 میلیون دام کتولی که در سال 64 آماربرداری شد، فقط 1.5 میلیون واحد دامی از جنگل خارج شده و هنوز نتوانستیم این مشکل را حل کنیم.

این استاد دانشگاه گفت: در کشورهای جهان سوم، مدلی از جنگلداری در جنگل‌ها پیاده شده که دامداری و تولید چوب تواما در این اکوسیستم‌ها پیگیری می‌شود اما در ایران جنگلداران ما دام را ندیده می‌گیرند و بهره‌برداران به جنگلداری توجهی نمی‌کند.

وی ضعف پشتیبانی از تعاونی‌ها را یکی دیگر از نقاط ضعف موجود در کشور اعلام کرد و افزود: نوعی مدیریت مشارکتی در جنگل مطرح است که در این مدل مردم باید در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند. ما در یک دوره پنج‌ساله طی سال‌های 65 تا 70، تعاونی ایجاد کردیم اما بعد از آن زمینه برای تشکیل تعاونی مساعد نبود و قبل از آن هم مشکل وجود داشت. به دلیل حمایت‌هایی که انجام ندادیم، در حال حاضر صرفا 12 تعاونی سرپا باقی مانده و بقیه از بین رفته‌اند. در حالی که تعاونی‌ها باید با آموزش، سازماندهی و نظارت بر فعالیت‌های آنها توسعه پیدا می‌کردند و با سرمایه‌گذاری مناسب از آنها حمایت می‌کردیم. امروز برای ترمیم شرایط و ظرفیت‌های لازم باید وارد عمل شویم.

شامخی در ادامه به عدم تکمیل طرح سوخت رسانی به روستاها اشاره کرد و گفت: ایران کشوری دارای پتانسیل مطلوب در زمینه سوخت‌های فسیلی است اما بر اساس آماربرداری‌های سال 64، دامداران جنگل‌های شمال سه میلیون متر مکعب چوب برای سوخت استفاده می‌کنند که 200 هزار متر مربع آن برای ترمیم سراها به کار می‌رود. 165 هزار خانوار در جنگل‌های شمال داریم که اگر هر یک 30 استر هیزم استفاده کنند، بر اساس برآوردها امروز پنج میلیون متر مکعب مصرف چوب روستایی خواهد بود. اگر قصد حفاظت از جنگل‌های شمال را داریم، باید منابع سوخت فسیلی را در اختیار روستاییان مجاور جنگل قرار دهیم.

وی ادامه داد: به جای تعطیل کردن بهره‌برداری، سوخت رسانی باید انجام شود تا فشار به جنگل کاهش یابد.

این استاد دانشگاه تهران عدم اجرای طرح مدیریت چند منظوره جنگل‌های شمال کشور را که از سال 79 به تصویب رسیده، یکی دیگر از مشکلات موجود دانست. به گفته وی عدم اجرای طرح صیانت جنگل که در سال 82 به تصویب رسید، عدم تهیه طرح جنگلداری برای نیمی از جنگل‌های شمال کشور، ادامه تجاوز به اراضی جنگلی، مشکل در نحوه محاسبه بهره مالکانه و کاهش تعهدات مدیران دیگر مشکلاتی است که می‌توان به آنها اشاره کرد.

شامخی تأکید کرد: وقتی در برنامه‌هایی که چارچوب مدیریتی داشتیم، موفق نشدیم، در زمینه تنفس که چارچوب‌ها مشخص نیست، موفق نخواهیم شد. واقعیت این است که باید ما توانمندی و چابکی را پیدا کنیم که به مشکلات فائق شویم. تأکید من این است که جنگل‌های شمال، پدیده‌ای نیست که با توقف بهره‌برداری از آن پرونده‌اش بسته شود و مشکلات حل شود. ما نیازمند چابک‌سازی سازمان جنگل‌ها هستیم و باید طرح‌هایی در قالب مدیریت چند منظوره تهیه کنیم تا برنامه‌های ما را جلو ببرد.

وی افزود: مدلی که ما تجربه کردیم و تعاونی‌هایی که به‌وجود آمدند، می‌تواند موفق باشد زیرا مردم جنگل‌نشین را در مدیریت مشارکت می‌دهد و با استفاده از همراهی صنایع، می‌توانیم در این راه موفق شویم.


مدیریت غلط بهره‌برداری، هدر رفت چوب را افزایش داد

در ادامه این پنل، قنبر ابراهیمی استاد دانشگاه تهران و مولف ده‌ها جلد کتاب در زمینه مهندسی مکانیک فرآورده‌های چوبی با ارائه تصاویری، به پوسیدن درختان پس از قطع به دلیل مدیریت غلط بهره‌برداری، اشاره کرد.

وی افزود: باید ببینیم که آیا دام‌ها جنگل را تخریب کرده‌اند یا اینکه طرح‌های بهره‌برداری بیشتر به جنگل آسیب می‌رسانند.

ابراهیمی تأکید کرد: در ایران دور ریز چوب‌های استحصالی از جنگل بسیار زیاد است. نگهداری گرده بینه‌ها (قطعات کوچکتری از چوب تنه) در جنگل به نحوی است که باعث هدر رفتن ماده اولیه صنایع چوب می‌شود.

وی افزود: پوسیدن چوب فقط در محیط جنگل رخ نمی‌دهد زیرا اگر گرده بینه‌ها در جنگل بپوسند به چرخه حیات باز می‌گردند. متاسفانه درکارخانه‌ها نیز با مشکل پوسیدن چوب مواجه هستیم.

این استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: برخی چوب‌هایی که از جنگل برداشت می‌شود برای هیچ صنعتی قابل استفاده نیست. برای حمل این چوب‌ها از داخل جنگل به محل دپو هزینه زیادی می‌شود اما چوب برای صنعت کاربردی ندارد و حتی نمی‌توان از آن به عنوان هیزم استفاده کرد.

وی ادامه داد: در فرایند تبدیل چوب، حدود 64 درصد دور زیر داریم. یعنی چوب از دسترس خارج می‌شود. برای حمل چوب توسط قاطر بدون توجه به استفاده چوب در صنعت، تبدیل تنه درخت انجام می‌شود و متاسفانه استانداردی برای اندازه قطعات چوب مورد نیاز صنعت در ایران وجود ندارد.

ابراهیمی گفت: باید فرآیند تبدیل چوب در ایران نظام‌مند شود تا بتوانیم درباره مدیریت پایدار جنگل صحبت کنیم.

وی اضافه کرد: در زمینه چوب‌های وارداتی نیز وضعیت بهتر از چوب‌های استحصالی از جنگل‌های ایران نیست و دور ریز در این چوب‌ها نیز زیاد است. در حالی که منابع مالی کشور برای واردات هزینه می‌شود.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به تجربیات بدی که در زمینه واردات چوب داشتیم، بازنگری در برنامه‌ها را تنها راه حفظ هفت درصد اشتغال ایجاد شده در صنعت چوب دانست.

وی اضافه کرد: دولت در دهه 80 واردات چوب را از پرداخت 10 درصد سود بازرگانی معاف کرد و این مسئله سبب شد که واردکنندگان میوه هم برای استفاده از این مزیت، چوب وارد کنند. در آن سال وزیر وقت مدعی شد واردات چوب رشد 700 درصدی داشته است اما آنچه به کشور وارد شد، چوب‌های هیزمی بود که به درد هیچ صنعتی نمی‌خورد.

به گفته ابراهیمی برای ساماندهی وردات چوب باید تشکل‌های قدرتمندی تشکیل شود که این مسئله را ساماندهی کرده و نباید کسی که صلاحیت ندارد، مجوز واردات چوب دریافت کند.

وی ادامه داد: نیازمند آموزش و اطلاع‌رسانی در زمینه تدوین شاخص‌های کیفی جنگل هستیم. باید دست‌اندرکاران از این مسئله آگاه شوند.

به گفته این استاد دانشگاه تهران، استانداردهای واردات چوب سازمان حفظ نباتات ایران بسیار قدیمی است در حالی که در استرالیا تمام بیماری‌های ناشی از نقل و انتقالات چوب در یک لیست گردآوری شده و به فعالان عرصه واردات چوب تحویل می‌شود. اگر این استانداردها را نداشته باشیم، افراد از روی ناآگاهی یا منفعت طلبی می‌توانند زمینه ورود آفات زیادی را به کشور فراهم کنند.

وی اضافه کرد: در ایران برای واردات چوب استاندارد معینی نداریم. همچنین برای کیفیت چوب‌های استحصالی نیز باید چنین استانداردهایی تعریف شود.

ابراهیمی با تأکید بر اینکه باید به مسئله کاهش چوب در بازار و افزایش قیمت‌ها پس از توقف بهره‌برداری از جنگل توجه جدی شود، بر پایش و حفاظت از جنگل با کاربری تولید چوب و بهبود کیفیت چوب سرپای جنگل تأکید کرد.


اختلاف نظر بر سر بهره‌برداری از جنگل جهانی است

محمد پیرصوفی دانشجوی دکترای جنگل در آلمان دیگر سخنران این پنل نیز عنوان کرد: تا قبل از اینکه درباره چیزی صحبت نشود، تبدیل به موضوعی برای خط مشی گذاری و سیاستگزاری نمی‌شوند. ما درک انفرادی از مقوله جنگل داریم. این درک معمولا با توجه به اینکه بر اساس حواس پنج گانه ما شکل می‌گیرد، یک حس شوق آمیز است.

وی اضافه کرد: در رسانه‌ها تنها درکی که از جنگل وجود دارد، قتل عام این اکوسیستم توسط اره موتوری است. زیرا رویه‌ای که در رسانه‌ها وجود دارد، به نحوی است که عناصر خبری در نحوه تنظیم آن بسیار موثر بوده و خبر منفی ارزش بیشتری دارد.

پیرصوفی با اشاره به مطالعاتی که در آلمان درباره یکسری پدیده‌های جنگل انجام شده، گفت: در آلمان تحقیقات مفصلی توسط دانشمندان علوم اجتماعی انجام شده و به یکسری پدیده‌هایی در خصوص جامعه و جنگل رسیده‌اند. پدیده کشتارگاه برای تبیین وضعیت جامعه استفاده می‌شود. همین‌طور که مردم از دام‌های و علفزار لذت می‌برند، تمایل به خوردن گوشت دارند اما از دیدن اتفاقات کشتارگاه نیز متنفر هستند، در جنگل نیز مشابه چنین وضعیتی حاکم بوده و مردم از دیدن جنگل لذت می‌برند، به‌طور معنی داری متقاضی چوب هستند اما متاسفانه به پدیده‌ای که درخت جنگل را به چوب تبدیل می‌کند؛ انتقاد دارند.

وی اضافه کرد: در آلمان معتقدند که نگاه جوان‌ترها به اکوسیستم‌های جنگلی نگاهی کارتونی است زیرا آنها باور ندارند که جنگل باید مدیریت شود.

به گفته این دانش آموخته جنگل، سیاست جنگل یکی از مباحث رشته جنگلداری است. برای تبیین سیاست جنگل باید از تنوع خدمات اکوسیستمی آغاز کرد. زیرا بخش عمده مناقشاتی که در مورد جنگل وجود دارد، به برداشت‌ها و درک متفاوت ما از جنگل مربوط می‌شود.

وی افزود: به طور زیربنایی این اختلاف‌ها به جایی باز می‌گردد که اکوسیستم جنگل زمینه ساز تأکیدات مختلف در موضع سیاستگزاری و مدیریتی جنگل می‌شود. موضوع این است که ما اگر تأکید ما بر خدمات تامینی و حمایتی باشد، اختلاف در خصوص سیاستگزاری و مدیریت جنگل‌ها رخ می‌دهد و این مسئله فقط شامل ایران نمی‌شود.

پیرصوفی ادامه داد: از اواخر دهه 1960 میلادی کارشناسان آلمانی به این نتیجه رسیدند که تئوری پسایه بتواند تا اندازه قابل توجهی به این کشاکش‌ها پایان دهد. این مسئله ادعا می‌کند تا زمانی که ما می‌توانیم جنگل را به عنوان کارخانه تولید کننده چوب در نظر بگیریم واین کارخانه با یک سیستم علمی مدیریت شود، سایر خدمات اکوسیستمی جنگل نیز محقق می‌شود و این یک اقتضای ناگزیر است. تا زمانی که خوب چوب تولید کنیم، بقیه خدمات اکوسیستمی جنگل هم اتفاق می‌افتد.

این دانش آموخته جنگل به کارشناسان توصیه کرد: نظرات خود درباره بهره‌برداری را در رسانه‌ها یا مجامع علمی مطرح کنند.

وی برپایی همایش‌ها را راه دیگری برای تصمیم‌سازی در زمینه جنگل اعلام کرد و گفت: تغییر سیاست بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کشور اتفاق افتاده است. تئوریهای زیادی در رابطه با این تغییر سیاست وجود دارد اما باید بدانیم مکانیسم این تغییر چیست و چه تعریفی از این اتفاق داریم. ساختار این سیاستگزاری چیست و از چه روش‌هایی می‌توان برای رسیدن به هدف استفاده کرد. باید عالمانه و با جزئیات، تغییر سیاست بهره‌برداری جنگل‌های شمال را تبیین کرد تا بعد از نهایی شدن ماده 48 ، گام‌های اساسی را برداشت.

پیرصوفی تأکید کرد: تا زمانی که به سئوالات خود به صورت عالمانه پاسخ نگوییم، در فضای مبهم و مغشوشی گام خواهیم برداشت که به نتیجه مثبت منتهی نخواهد شد.

وی افزود: باید به صورت عالمانه بتوانیم پاسخ سوالات خود را بدهیم. سیاستگزاران علم جنگل در کشورهای توسعه یافته به قدری پیشرفت کردند که از روش‌های نوظهور استفاده می‌کنند. ما از روش‌های کاربردی را استفاده می‌کنیم. ما توانسته‌ایم با استفاده از واژه تنفس، فضای سیاستگزاری کشور را در چارچوب بهره‌برداری از جنگل‌های کشور تحت تاثیر قرار دهیم. به روش علمی و با تهییج گفتمان می‌توان تشریح کرد که چطور این لغات سبب شد ما ماده 48 را در قانون برنامه ششم ببینیم.

این دانش آموخته جنگل گفت: بر اساس آنچه در منابع علمی آمده ما نمی‌توانیم گام‌های بعدی را عالمانه برداریم مگر اینکه سیاست جنگل را تحلیل کرده باشیم. در زمینه سیاستگزاری چند دهه است که فقط به ذکر صحبت‌های کلی بسنده کرده ایم. در پی تحلیل یا آنالیز سیاستگزاری برای جنگل نیستیم. شاید برای این نیستیم که براساس نظر "راجز توری" دچار پارادوکس بین نیازها و خلاقیت هستیم. بر اساس این نظریه هر کشوری که به خلاقیت بیشتری نیاز دارد، کمتر از این خلاقیت استفاده می‌کند. امیدواریم ما شامل این پارادوکس نباشیم.

وی ادامه داد: همواره شنیده‌ایم که در زمینه مهندسی جنگل کمتر مشکل داریم و بیشتر مشکل جنگل‌های ما اقتصادی اجتماعی است. این مشکل بیشتر سیاسی است. امیدواریم در قالب گردهمایی‌هایی که تبدیل به بیانیه می‌شود و با پیگیری نتایج این همایش‌ها بتوانیم گام‌های عالمانه بعدی را برداریم.


خروج مجریان از جنگل‌ها خطرساز است

مجید لطفعلیان عضو هیات علمی دانشگاه ساری به عنوان عضو پنل از تصمیم‌گیری غیر متخصصان برای جنگل انتقاد کرد. وی افزود: تا زمانی که مشکل را نشناسید، راه حلی که پیش رو است، محکوم به شکست است.

به گفته وی ابلاغیه وزیر و مصوبه اخیر مجلس تصمیماتی بود که غیر متخصصان برای جنگل گرفتند. اینها نتایج بدی دارد. کار به جایی رسیده که بحث سیاستگزاری برای جنگل را با مشکلات زیادی روبرو کرده است.

لطفعلیان بیان کرد: مصوبه جدیدی که قرار است اجرایی شود و جنگل‌ها را فاقد مجری می‌کند، دارای مشکلات و تبعات زیادی برای جنگل است. به خصوص که در مدیریت جنگل با مسئله مردم سر و کار داریم. در مکانیزاسیون هزار ماشین را به یک فرد ترجیح می‌دهیم، زیرا مدیریت ماشین راحت است. سر و کار جنگل‌های ما با انسان‌ها است و به این ترتیب تبعات تصمیمات مدیریتی را نمی‌توان پیش بینی کرد.

وی اضافه کرد: طی چند سال اخیر با برنامه‌های بدی که برای ما چیده شد، کاری نمی‌توانیم بکنیم. به نظر من سازمان باید به جای فرار رو به جلو، عملکرد خود را بازنگری کند.

این عضو هیات علمی دانشگاه ساری تأکید کرد: اگر قرار بود طرحی بازنگری شود، چرا سازمان این کار را نکرده است. توصیه این است که سازمان به وظایف خود عمل کند و دستورالعمل‌ها را بازنگری کند.

وی با اشاره به سخنان ابراهیمی در زمینه پوسیدگی چوب در جنگل، علت این مسئله را قوانین دست و پا گیر سازمان جنگل‌ها اعلام کرد.

لطفعلیان گفت: سازمان جنگل‌ها باید به وظایفش عمل کند واگر مشکلات پیش آمد، آنها را ارزیابی و برنامه‌ریزی خود را اصلاح کند.

علی اشرفی پور عضو شورایعالی جنگل عضو دیگر پنل نیز با اشاره به سخنان مطرح شده از سوی شامخی و لطفعلیان به این انتقادات پاسخ داد.

وی افزود: نواقص موجود سبب شده که به سمت تنفس هدایت شویم. اگر ممیزی پنج دهه هست انجام نشده یا سوخت رسانی با مشکل مواجه است و خیلی از مسایل حل نشده، نیازمند رویکرد جدید در جنگل هستیم.

این عضو شورایعالی جنگل بیان کرد: اگر قرار بود با اصلاحاتی در طرح‌های جنگلداری، مشکلات حل شود، بسیاری از منابع جنگلی از دست نمی‌رفت. مطالعات اساتید و پایان نامه‌های دانشجویی نشان می‌دهد جنگل از نظر کمی و کیفی دچار مشکل هستیم.

وی خطاب به لطفعلیان که گفته بود مدافعان تنفس به دلیل اشکالات موجود در قوانین مجلس، انتقاداتی به این قانون وارد می‌دانند، تأکید کرد: موافقان تنفس مصمم‌تر از قبل هستند اما در این گروه نیز مشابه مخالفان تنفس، طیف‌های مختلف فکری وجود دارد.

به گفته اشرفی پور سازمان جنگل‌ها نظرات مخالفان و موافقان بحث تنفس را شنیده و در نهایت تصمیم به اجرای طرح توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌ها گرفته است. مدافعان تنفس به دنبال تعطیل کردن جنگل‌ها نیستند و صرفا به شیوه‌های بهره‌برداری از جنگل انتقاد دارند.

سخنان اشرفی پور با اعتراض مظفر شیروانی متخصص حفاظت جنگل از اتریش مواجه شد زیرا به اعتقاد این متخصص حفاظت جنگل، سازمان جنگل‌ها در شرایطی که به چندین نامه‌اش پاسخ نداده چگونه می‌توانسته میزبان جلسات بحث آزاد باشد؟

سید محسن حسینی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز به عنوان عضو پنل تأکید کرد: باید موافقان و مخالفان تنفس حرف‌های هم را خوب بشنوند. زیرا بخشی از نگرانی‌ها، به مسایل اداری نظیر کمبود نیروی حفاظتی و غیره باز می‌گردد.

وی افزود: اگر ما نتوانیم یک تصمیم سازنده در کنار هم بگیریم، دیگران برای ما تصمیم می‌گیرند و نظرات ما را نخواهند پرسید./

L-951211-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید