Iranian Agriculture News Agency

تهدید حیات در جنوب شرق کشور با انتقال آب

تالاب باشکوه جازموریان که در سال‌های گذشته مقصد پرندگان مهاجر سیبری بود و در طی هزاران سال امکان حیات را برای مخلوقات خداوند در جوار خود فراهم می‌کرد، اما در این ایام دل آزرده از بی‌مهری‌ها به سختی نفس می‌کشد.

تهدید حیات در جنوب شرق کشور با انتقال آب

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - محمدرضا سیفی، فعال محیط زیست:

مدت‌هاست که پژمردگی دریاچه ارومیه بر سر زبان‌ها افتاده و ‌فعالان محیط زیست در عرصه‌های مختلف به حمایت از آن برخواسته‌اند، اما درست در ضلع مقابل دریاچه ارومیه یعنی در جنوب شرق ایران، تالاب بسیار عظیم و گمنامی وجود دارد که شاید حتی هنوز نامی از آن به گوش بسیاری از هموطنان نرسیده باشد. تالاب باشکوه جازموریان که در سال‌های گذشته مقصد پرندگان مهاجر سیبری بود و در طی هزاران سال امکان حیات را برای مخلوقات خداوند در جوار خود فراهم می‌کرد، اما در این ایام دل آزرده از بی‌مهری‌ها به سختی نفس می‌کشد.

حوزه جغرافیایی جازموریان محل تلاقی سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان است که بخش‌هایی از این سه استان را در بر می‌گیرد. حوضه آبریز جازموریان به مساحتی برابر با 96 هزار و 600 مترمربع بین رشته کوه‌های بشاگرد در جنوب و بارز در شمال جای دارد. رودهای اصلی این حوضه یعنی بمپور در شرق و هلیل رود در غرب به عنوان شاهرگ حیاتی و زندگی بخش جازموریان، همراه با رودهای فصلی همگی به این تالاب سرازیر بودند و این منطقه را سیراب می‌کردند.

تالابی که در روزگاری نه چندان دور، پذیرای گله‌های پر شمار دام بود و از مراکز کوچ پرندگان مهاجری بود که از مناطق سردسیر سیبری و شمال اروپا به این نقطه می‌آمدند. حاشیه تالاب و حاشیه رودخانه هلیل رود مسکن دامداران و نخل کارانی بود که علوفه احشام و آب نخلستان‌های خود را از این راه تامین می‌کردند. با این وجود امروزه فاجعه‌ایی زیست محیطی و اجتماعی، تالاب جازموریان و صدها هزار خانوار ساکن اطراف آن در سه استان کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان را تهدید می‌کند. در سال‌های اخیر به دلایل مختلفی همچون تغییر اقلیم، احداث چندین سد و بند در بالادست رودخانه‌های هلیل رود و بمپور، حفر هزاران چاه مجاز و غیرمجاز در اطراف تالاب و عدم رعایت حقابه تالاب، دیگر رمقی برای جازموریان باقی نگذاشته است.


طرح انتقال آب "صفارود"

با این همه گویی ندبه‌های جازموریان به گوش مسئولین مربوطه نرسیده است و از سال 1386 طرحی با عنوان "صفارود" آغاز شده است که طی آن، آب از سرچشمه‌های هلیل رود به‌عنوان شاهرگ حیاتی جازموریان به سمت شمال کرمان منتقل خواهد شد و تاکنون نیز این طرح پیشرفت 70 درصدی داشته است. اگر چه عده‌ای بر این باورند که این طرح ربطی به خشک شدن جازموریان ندارد و آب سد صفارود از رودخانه سرمشک است نه هلیل رود، اما این ادعا از لحاظ علمی کاملا مردود است. دکتر حمیده چوبک و دکتر محمد یوسف کیانی (دانشیار دانشگاه تهران و فارغ التحصیل از دانشگاه لندن) در مقاله‌ای با عنوان "حوزه جغرافیایی-فرهنگی جازموریان" که در مجله مدرس دانشگاه تربیت مدرس تهران منتشر شده است، به صورت دقیق و علمی حوزه جغرافیایی جازموریان را ترسیم کرده‌اند. در بخشی از این مقاله موقعیت جغرافیایی هلیل به عنوان آبریز اصلی و حیاتی جازموریان توصیف شده است .همچنین نقشه هوایی هلیل رود از دامنه‌های کوه‌های هزار و رودخانه سرمشک به‌عنوان سرچشمه اصلی هلیل رود تا تالاب جازموریان، با دقت ترسیم شده است. دکتر چوبک در توصیف هلیل رود و سرچشمه‌های آن چنین نوشته است: "رودخانه هلیل رود از کوهستان هزار در 96 کیلومتری شمال باختری جیرفت - منطقه سرمشک - سرچشمه می‌گیرد و رو به سوی جنوب باختری سرازیر می‌شود؛ سپس به دهستان بهرآسمان وارد می‌شود..." بنابراین بر خلاف ادعای فوق که رودخانه سرمشک را بی‌ارتباط با هلیل رود می‌دانست، طبق مقاله علمی دکتر چوبک سرچشمه اصلی هلیل رود منطقه سرمشک است. لذا اگر سد صفارود مانع ارتباط آب سرمشک با هلیل رود شود، هلیل رود سرچشمه اصلی خود را از دست خواهد داد و اگر هلیل که شاهرگ حیاتی جازموریان است جان نگیرد، احیاء جازموریان بسیار مشکل خواهد بود.

علاوه بر مشکل مذکور، مشکلات حقوقی این طرح نادیده گرفته شده است و حقابه کشاورزان جنوب کرمان مخدوش شده است. در این زمینه یحیی کمالی پور نماینده شهرستان‌های جیرفت و عنبرآباد که پیش از این در منصب قضاوت مشغول به خدمت بود، در اعتراض به طرح صفارود بیان کرد: "نباید کاری انجام بدهیم که عده‌ای از آب متنعم شده و عده‌ای دیگر از آن بهره‌مند نشوند، در حالی که آب سهم آنهاست و ما اسناد مالکیتی مردم حوضه هلیل از آبریز بافت تا جازموریان را داریم که 80 درصد مالکیت رسمی آنها، نوشته حقابه از هلیل است و امروز این اسناد عملا مخدوش شده و حقابه‌ای وجود ندارد". وی بیان کرد:"قریب به 120 میلیون مترمکعب آب در آینده در سد صفارود و 40 میلیون مترمکعب در سد بافت تجمیع می‌شود و اگر این حجم آب از هلیل گرفته شود، آبی برای هلیل می ماند؟".

در کنار مشکلات فوق، مشکلات شرعی این طرح نیز مورد اغفال قرار گرفته است. آیت الله کعبی نماینده مردم استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری پیرامون مشکلات شرعی طرح انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران گفت: "انتقال آب کارون به فلات مرکزی برای مصارف کشاورزی و صنعتی بر اساس آنچه در مسئله بیستم و نهم احیای موات تحریرالوسیله امام راحل (ره) و مسائل بعد از آن آمده است، حرام شرعی و ضمانت‌آور است، زیرا بر خلاف حق سبق و اولویت در موارد تزاحم حقوق و باعث ضرر فاحش به مردم شریف استان خوزستان، خشک شدن و مردن هزاران هزار هکتار نخلستان و زمین کشاورزی است". در این فتوا ملاک حرمت انتقال آب یکی حق سبق و دیگری حرمت اضرار است. حق سبق عبارت است از حق اولویت در استفاده از مکان‌های عمومی همچون مساجد، زیارتگاه‌ها، بوستان‌ها و ... که به سبب پیشی گرفتن بر دیگران برای سبقت گیرنده ثابت است. و کسی که در استفاده از مکان عمومی برای دیگران پیشی بگیرد، نسبت به آن مکان حق اولویت پیدا می‌کند و در نتیجه دیگری نمی‌تواند در استفاده از آن مکان مزاحم وی شود. نسبت به آب هلیل رود و سرچشمه‌های آن طبق اصل فقهی حق سبق، حقابه‌داران جنوب کرمان شرعاً نسبت به سایرین در اولویت هستند و هرگونه عملی که در جهت از بین بردن این حق باشد حرام است. از طرفی طبق قاعده فقهی (لا ضرر) ضرر رساندن به خود و دیگران حرام است. قاعده مزبور شامل طرح صفارود نیز می‌شود، چرا که با عملیاتی شدن آن، ضرر فاحشی به مردم جنوب شرق کشور و به خصوص مردم جنوب کرمان تحمیل خواهد شد و به زودی اثرات مخرّب زیست محیطی، امنیتی و اجتماعی این طرح به سراغ مردم این خطّه خواهد آمد. لذا طبق معیارهای فقهی، طرح صفارود حرام شرعی و ضمان‌ آور است.


پیامدها

طرح‌های انتقال آب که در بسیاری از نقاط کشور به اجرا در آمده است و یا در مرحله اجرا است، پیامدهای سوء و خطرناکی در پی خواهد داشت. لیکن در این سطور تنها درصدد بیان پیامدهای طرح انتقال آب از سرچشمه‌های هلیل رود به سمت شمال کرمان هستیم، امیدوارم که این دغدغه‌های دلسوزانه به گوش مسئولان برسد.

یکی از مهم‌ترین عواقب قطعی طرح صفارود، تاثیرات مخرب زیست محیطی بر جنوب و جنوب شرق کشور است. دکتر امینی فرد نماینده محترم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه 23 درصد منشاء وقوع ریزگردها در سطح استان سیستان و بلوچستان خشکی تالاب جازموریان است، عنوان: "متاسفانه هیچ پژوهش مدونی در مورد این تالاب انجام نشده است". علاوه بر استان سیستان و بلوچستان، استان‌های کرمان و هرمزگان نیز با این ریزگردها دست و پنجه نرم می‌کنند. با سردتر شدن دمای هوا در عرصه‌های شمالی و مواجهه با جبهه هوای گرم در استان‌های جنوبی هر روز شاهد بادهای شدید هستیم و با وزش کوچکترین بادی بستر جازموریان که حالا به بیابانی بی‌آب و علف تبدیل شده، به کانون ریزگرد تبدیل می‌شود. نمونه این مسئله که در روزهای اخیر رسانه‌ای شد، وقوع ریزگردها در جنوب کرمان و هرمزگان بود که زندگی مردم را مختل کرد. اگرچه اخبار ریزگردهای هرمزگان رسانه‌ای شد اما کمتر به این موضوع پرداخته شده که دلیل این ریزگردها بادهای شمالی به جنوبی بود که خاک بستر جازموریان را کیلومترها آن سوتر بر سر مردم هرمزگان ریخت.

دکتر معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست طی بازدید از تالاب جازموریان در اردیبهشت ماه سال جاری، جازموریان را منشاء 25 درصد از ریزگردهای کشور معرفی کرد. وی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا بیان کرد: "جازموریان موضوعی است که در سطح ملی برای دولت اهمیت بسیاری دارد و مقام معظم رهبری نیز به طور خاص و ویژه به بحث گرد و غبار و استان کرمان توجه دارند و این امر خط مشی کار ما را به خوبی روشن می‌کند". بنابراین، تأثیرات مخرّب خشکی تالاب جازموریان بر محیط زیست غیر قابل انکار است و چه بسا اگر امروز چاره‌ای برای این معضل اندیشیده نشود، فردا این ریزگردها دامن بسیاری از استان‌های کشور را بگیرد. با این توصیف‌ها اگر طرح صفارود به‌طور کامل عملیاتی شود، تالاب جازموریان شاهرگ حیاتی خود یعنی هلیل رود را از دست خواهد داد و دیگر احیاء این تالاب به عنوان منشا ریزگردهای کشور، بسیار مشکل و می‌توان گفت، غیرممکن خواهد بود.

پیامد خطرناک دیگری که در پی این طرح دامن جنوب شرق و به‌خصوص جنوب کرمان را خواهد گرفت، افزایش ناامنی‌ها خواهد بود. از دیر باز منطقه جنوب کرمان به عنوان یکی از قطب‌های کشاورزی کشور مطرح بوده است و عمده دلیل آن همجواری حدود یک میلیون جمعیت ساکن این منطقه با رودخانه هلیل رود و تالاب جازموریان است. مردمی که عمده درآمد و منبع ارتزاقشان از آب‌های خروشان هلیل رود بود اما این روزها به جای آب، خاک از جازموریان و هلیل بر سر سفره‌هایشان نشسته است. اگر جازموریان همچون تالاب هامون در سیستان و بلوچستان به فراموشی سپرده شود و مردم کشاورز جنوب کرمان درآمد خود را از دست رفته ببینند، به ناچار به سمت درآمدهای کاذب همچون قاچاق مواد مخدر روی خواهند آورد و این مسأله سبب گسترش بیش از پیش نا امنی‌ها در منطقه جنوب کرمان خواهد بود. این در حالی است که عمده دلیل خشکی تالاب هامون مربوط به خارج از مرزها است اما خشکی جازموریان کاملا منشأ داخلی دارد. با گسترش فقر و نبود درآمد کافی برای مردم این منطقه، زمینه فعالیت برای گروه‌های انحرافی فراهم شده است و این گروه‌ها با شدت هر چه بیشتر به ترویج افکار خود می‌پردازند. بنابراین طرح صفا رود را می‌توان به نوعی مخلّ امنیت جنوب شرق کشور دانست.

پیامدی دیگری که از قِبَل طرح صفارود دامن‌گیر مردم مظلوم جنوب شرق خواهد شد، از دست رفتن شغل و در پی آن مهاجرت‌های گسترده و افزایش حاشیه‌نشینی در کلانشهرها و در بسیاری موارد آوارگی مردم بی‌پناه خواهد بود. اساسا جابه‌جایی آب از یک حوضه آبریز به حوضه دیگر اشتباهی غیر قابل جبران است. سوالی که طرفداران طرح‌های انتقال آب باید به صورت جدی به آن پاسخ دهند، این است که چرا در مناطقی که کمبود آب احساس می‌شود، صنعت و کشاورزی را به شکلی گسترش می‌دهند که باعث تراکم جمعیت شود و پس از آن، مجبور به انتقال آب از منطقه‌ای دیگر شوند؟ در حالی‌که به جای صرف هزینه‌هایِ کلان و میلیاردی جهت انتقال آب، می‌توان به توسعه همان منطقه که هزاران سال مقصد آب بود، بپردازند. که در این صورت نه تنها مانع مهاجرت و گسترش حاشیه‌نشینی در کلانشهرهایی همچون کرمان خواهند شد، بلکه سیل مهاجرت به سمت این شهرها کاهش خواهد یافت و حتی بر عکس خواهد شد.

و اما سخن پایانی؛ اگر بتوان از مشکلات علمی، حقوقی و فقهی طرح انتقال آب صفارود گذر کرد، چگونه می‌توان اثرات مخرب زیست محیطی، امنیتی و اجتماعی این طرح بر جنوب شرق کشور را نادیده گرفت؟


منابع:

- حوزه جغرافیایی - فرهنگی جازموریان در بررسی‌های باستان‌شناسی ایران؛ چوبک، حمیده؛ کیانی، محمد یوسف؛ مدرس علوم انسانی؛ زمستان 1383؛ شماره 35.

- گزارشی اجتماعی - اقتصادی از تالاب جازموریان؛ رستم‌پور، انوشیروان؛ تهران؛ لحظه؛ 1389.

- خبرگزاری مهر؛ سایه ریزگردها روی جنوب کرمان، خاک از آسمان جنوب کرمان می‌بارد/ ۴ استان متأثر از جازموریان.

- قواعد فقه؛ محقق داماد یزدی، سیدمصطفی؛ قم؛ مرکز نشر علوم اسلامی؛ 1392.

L-951116-03

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید