ایانا در گفتوگو با کارشناس اقتصاد کشاورزی و استاد دانشگاه بررسی کرد:
دستاندازهای سرمایهگذاری در کشاورزی
دستیابی به رشد پایدار کشاورزی ازجمله مسائل اساسی است که در راستای سرمایهگذاری در دولتها و کشورهایی با درآمد پایین و متوسط مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. سرمایهگذاری بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تولید از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما کمبود آن در بخش کشاورزی مشکلی است که متأسفانه به وضوح دیده میشود.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا):
دستیابی به رشد پایدار کشاورزی ازجمله مسائل اساسی است که در راستای سرمایهگذاری در دولتها و کشورهایی با درآمد پایین و متوسط مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. سرمایهگذاری بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تولید از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما کمبود آن در بخش کشاورزی مشکلی است که متأسفانه به وضوح دیده میشود.
لطفعلی بخشی، کارشناس ارشد حوزه اقتصاد کشاورزی و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایانا به مشکلات و موانع سر راه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی پرداخته است. به عقیده وی، فساد اداری در بخش کشاورزی، کمبود منابع مالی، نبود اتحاد برای تشکیل تعاونی میان کشاورزان ازجمله مهمترین مشکلات در سرمایهگذاری بخش کشاورزی است.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی ایانا با این کارشناس است:
*********
تحلیل شما از وضعیت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی چیست؟
بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها همچون خدمات طولانیتر بوده و در نتیجه در ایران که کشوری بلاخیز است و بخش قابل توجهی از این خسارتها متوجه کشاورزان میشود، نهتنها منجر به کاهش ریسک سرمایهگذاری در این بخش شده، بلکه اهرمهای تشویقی کمتری توانایی ترغیب و حضور سرمایهگذاران در این بخش را دارد. در واقع نقدشوندگی یکی از مهمترین ویژگیهای سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذار در یک صنعت خاص است که این فاکتور در بخش کشاورزی کمتر دیده میشود. به عبارتی در بخش کشاورزی نقدشوندگی بسیار ناچیز است. وقتی قیمت تمامشده گندم مرغوب داخل کشور نسبت به گندم خارج از ایران پیشی بگیرد، نمیتوان توقع نقدینگی داشت. در نتیجه تا به امروز بخش کشاورزی، در جذب سرمایهگذاری موفق نبوده است.
نقش بستههای تشویقی برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی چگونه است؟
در مقابل این همه اجحافی که در حق این بخش شده دولت نیز در تلاش بوده و هست تا انگیزههای لازم برای توسعه و افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی را ارتقاء بخشد. بهطور مثال یکی از صحیحترین این اقدامات، معاف کردن کشاورزان از مالیات است. البته گفتنی است اگرچه این اقدام دولت بسیار بهجا بود، اما انگیزه چندانی در راستای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی ایجاد نکرد. از دیگر اقداماتی که دولت برای ایجاد انگیزه سرمایهگذاران طی برنامههای خود اجرایی کرد، حمایت از صندوقهای کشاورزی برای ارائه وام با سود سه درصد بود اتفاقاً این اقدام انگیزه بیشتری به سرمایهگذاران بخشید؛ اما متأسفانه بهعلت کمبود منابع این راهکار دولت با مشکلاتی روبهرو شد و ناتمام ماند. وقتی این عوامل را کنار هم قرار بدهید بهراحتی متوجه میشوید سرمایهگذار ترجیح میدهد در هر صنعتی سرمایهگذاری کند بهجز بخش کشاورزی که این وضعیت نشأت میگیرد از مشکلات بینیادی کشاورزی که سرمایهگذاری کمتری را به خود جلب میکند. در نتیجه، ماحصل کمبود سرمایهگذاری، کاهش اشتغال و وابستگی کشور به مواد غذایی وارداتی است.
بهنظر میرسد صندوق بیمه حمایت از محصولات کشاورزی با حمایت از این قشر، راههای سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران فراهم کند؟
این بیمه با هدف که اگر محصولات کشاورزی دچار ضرر و زیان شد با یارانهای که دولت میدهد مشکلات کشاورزان را رفع کند، اما متأسفانه یکی از مهمترین مشکل این نوع بیمه، کمبود اعتبار است. به عبارتی با کمبود اعتبار ارائه خدمات به کشاورزان کاهش یافته و مجبور به کمک از بانک کشاورزی میشود، اما یکی از مهمترین مشکلاتی که در بحث ارائه خدمات بیمهای برای کشاورزان به چشم میخورد، دور زدن قانون توسط برخی سوءاستفادهکنندگان است. همیشه در شرایط رخداد حادثه یا سیل که خسارت قابل توجهی به کشاورزان وارد میشود، برخی از شرایط سوءاستفاده کرده و با نیرنگ اقدام به اخذ خسارت از این بیمه میکنند. برای همین هم هر سال این صندوق بیمه با کمبود اعتبار روبهرو میشود. بهنظرم بهتر است صندوق بیمه حمایت از محصولات کشاورزی درباره ارائه وامها و خسارات به کشاورزان، شفافسازی کند تا بتوان راهکاری برای مشکلات و کمبود اعتبار آن پیدا کرد. با این شفافسازی نهتنها فساد مالی کاهش مییابد، بلکه منجر به افزایش انگیزه در میان سرمایهگذاران و حتی کشاورزان میشود.
نقش بازارهای مالی کشور همچون بورس کالا را برای جذب سرمایهگذاری چگونه ارزیابی میکنید؟
امکان عرضه محصولات کشاورزی در بورس کالا وجود دارد، اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که ما بهعنوان مصرفکننده نمیتوانیم برویم از بورس کالا خرید مستقیم کرده و مایحتاج خود را تهیه کنیم. به عبارتی ورود محصولات کشاورزی با شرط و شروط منحصربهخود همچون همگن بودن یا عرضه با مقیاس بالا وارد بورس میشود، اما بهنظر میرسد عرضه محصولات کشاورزی در بورس کالا در قالب شرکتهای تعاونی بهتر عمل کرده و به صرفهتر خواهد بود که متأسفانه تا امروز این ارتباط بین تعاونیها و عرضه انواع محصولات در مقیاس بزرگتر در بورس کالا برقرار نشده است.
دولت چطور میتواند برای تشویق سرمایهگذاری در این بخش دست واسطهگران را کوتاه کند؟
اقتصاد ما از گذشتههای دور درگیر واسطهها بوده و هست. بهویژه درباره باغها، در این باره همیشه این واسطهها بودند که سود اصلی نصیبشان میشد؛ لذا باید دولت مکانیزمی طراحی کند تا نقش واسطهها کاهش یابد. چرا یکی از مهمترین و بزرگترین گرفتاری باغداران، نیاز مالی آنها است؛ لذا چون مشکلاتی برای گرفتن وام از سوی دولت دارند، مجبور به اخذ وام از واسطهگران میشوند. در نتیجه به این شکل، باغداران محصولات خود را زودتر از موعد پیش فروش کرده و این امر، منجر به فروش محصولات آنها توسط واسطه گر به چندبرابر قیمت و ضرر مالی به خود خواهد شد. باید بانک کشاورزی به روشی برنامهریزی کند تا با ارائه وامها، اجازه ورود به واسطهگران را ندهد. اگرچه بانک کشاورزی تا به امروز عملکرد خوبی داشته است، اما باید امکانات و سرمایه خود را افزایش داده و تقویت کند که نتیجه آن به سود کشاورزان تمام شود.
متأسفانه مکانیزم اشتباهی وجود دارد که محصولات از طریق شهرداری در بازار ترهبار عرضه میشود، در حالی که اگر میشد این مکانیزم را تغییر داد، بهطور مثال تعاونیهایی تشکیل میشد که با قیمت مورد نظر، محصولات را وارد بازار میکردند و سود حاصل از آن را تقسیم میکردند. با این اقدام نهتنها دست واسطهگرها کوتاه میشد، بلکه کشاورز با قیمت بهتری محصولاتش را به فروش رسانده و حتی خریدار با نرخ مناسبی محصولات را خریداری میکرد که این اقدام به نفع هر دو (تولیدکننده و خریدار) بود. در نتیجه دست واسطهگری که مالیات هم نمی پردازد کوتاه میشد، اما متأسفانه این راهکار در کشور ما با مقاومت روبهرو است.
نقش بانکها را در راستای حمایت از صنعت کشاورزی و کشاورزان چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش بانکها در حمایت از محصولات کشارزی یک مسئله اقتصادی مهم است، اما بهنظرم نباید در این خصوص از سایر بانکها توقع داشته باشیم، چرا که حتی اگر این حمایت در قالب دستورالعمل به بانکها ابلاغ شود، هرچند آنها در عمل حاضر به حمایت نخواهند بود. تنها راهکاری که در این باره میتوان ارائه داد تقویت بانک کشاورزی است. به عبارتی هویت بانک کشاورزی باید بر مبنای کشاورزی باشد. بهطور مثال وقتی برای سود سپردههایش ماشین تعیین میکند باید تراکتور باشد، نه خودروی 405!/
N-950916-01
دیدگاه تان را بنویسید