مدیریت فراگیر در فرایند توسعه و عمران و آبادانی روستاهای ایران
دکتر اسماعیل شهبازی
دکتر اسماعیل شهبازی - گروه مهندسی تکنولوژی آبادانی روستاها، پارک علمی و تحقیقاتی، دانشگاه شهیدبهشتی، پردیس یک، زیراب سوادکوه
از اوائل قرن بیستم، دولتها در ایران، به قصد اصلاح نظامهای بومی مدیریت روستا و نظارت بر فرایند تولید محصولات کشاورزی، تدریج مبادرت به پیریزی ساختارهای نوینی برای اعمال مدیریت و نظارت بر فرایند تولید در کشاورزی و نیز بر مراحل تصرف و تملک منابع حیاتی تولید در کشاورزی و بر امور زندگی روستایی کردهاند. این پدیدار هم در طول زمان، عملاً منجر بهکاهش جریان مدیریت و نظارت سنتی مردم بر منابع پایه تولید و در پی آن، زوال توجه دیرینه مردم بر پایداری امور کشاورزی و زندگی روستایی خود شده است.
امروزه مسئله مهم در اداره امور روستایی و کشاورزی کشور، عبارت از جای خالی نهادی مسئول و موظف بهعنوان یک ناظر مطلع و داور مجرب است تا در اجرای برنامههای ملی متکی به طرح جامع آمایش سرزمین، مانع از اجرای اقدامات ناهمگون و بعضاً متضاد ارگانها و نهادها و دستگاههای ذیمدخل یا ذیربط در عرصههای روستایی شود. ازجمله مسائل ناشی از ناهماهنگی در امور توسعه در روستاها، این است که هیچیک از پروژهها و طرحها و برنامههای متعلق به ارگانها و نهادهای دولتی و نیمهدولتی بهمنظور توسعه و عمران، مآلاً منتهی به ایجاد و توسعه اشتغال در روستاها نشده و هرگز هم بهطور کامل، رونق اقتصادی و شکوفایی زندگی در روستاها را بهدنبال نداشته و ندارد.
بدینسان، هدف کلی در این مبحث عبارت از بررسی امکان استقرار یک نظام تولیتی یا نظارتی یا مدیریتی مستقل و فراگیر و نیز جامع و کلان در فرایند توسعه پایدار روستایی و کشاورزی در سطوح کشوری است.
فرض اولیه مبحث نیز این است که امور کشاورزی و روستایی ایران ذاتاً در چارچوب یک نظام واحد و مستقل وجودی پدید آمده و بهطور بومی، مدیریت شده و در طول زمان تکامل یافته است و این هم یعنی اینکه مدیریت و نظارت بر کار کشاورزی و منابع طبیعی و محیط زیست و امور زندگی روستایی در ایران میتواند به یک نظام تولیگری یا مدیریتی یا نظارتی واحد و مستقل سپرده شود؛ زیرا در حال حاضر میتوان نظر داد که روستاییان و نهادهای خودجوش روستایی از اختیارات و انگیزههای لازم و کافی برای مدیریت و نظارت مستقل به روش سنتی سابق خود بهمنظور پایش محیط زیست و بهرهبرداری از منابع طبیعی پایه و نیز بهمنظور مدیریت و نظارت بر حسن جریان کار کشاورزی و امور زندگی روستایی بیبهره هستند.
حدود 70 سال طراحی و برنامهریزی و اجرای طرحها و فعالیتها و پروژههای کشاورزی و عمران روستایی در قالب برنامههای هفتساله و پنجساله بهطور اعم و در ساختار سازمانهای عمران منطقهای بهطور اخص، اگرچه در خیلی از موارد کارساز و کمک حال توسعه کشاورزی و عمران روستایی کشور بودهاند، ولی هرگز حلال مسائل و رافع مشکلات و چارهساز چالشهای دیرپا و روزآور بخش کشاورزی و روستایی ایران نبوده و نیست.
مدیریت و نظارت پایدار بر امور عمران و آبادانی روستاها و توسعه کشاورزی، همواره نیازمند یک "هیأت امنای" دائمی است تا به تبع قوانین موضوعه، سررشته بهره برداری بهینه از منابع تولید و در پی آن، جریان روان امور کشاورزی و آبادانی روستاها و همزمان، مسئولیت حفاظت از محیط زیست طبیعی در عرصههای تولید را نیز بر عهده گیرد.
با توجه به شرایط تاریخی و اقلیمی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر زندگی جاری مردم، امروزه کار کشاورزی در روستاهای ایران را میتوان به مثابه عبادت در مسجد تلقی کرد و چنین پنداشت که همانگونه که تجهیز و آمادهسازی و اداره امور هر مسجدی برای عبادت عابدان نیازمند هیأتی از افراد خیر و امین بهعنوان امنای مسجد است و از آن بین، فرد منتخبی بهعنوان متولی و برگزیدهای دیگر در سمت خادم مسجد است، پس همپایه نیایش ایزد یکتا در مساجد، کار کشاورزی برای تولید و ارتزاق و اشتغال در روستاهای ایران امروز نیز، نیازمند هیأتی از امنای نخبه و خبره است تا در مقام تولیت منابع حیاتی جامعه و ضمن حمایت و هدایت و نظارت بر عملکرد برگزیدههایی از کاردانان و کارشناسان و متخصصان امور مربوط، در مقام مسئولان امور کشاورزی و روستایی کشور، تولیت نگهداری و بهرهبرداری بهینه از منابع حیاتی جامعه را فارغ از کشمکشهای سیاسی در طول زمان بر عهده گیرند.
و بدینسان، میتوان نظر داد که امور مدیریت و نظارت بر پایش محیط زیست و بهرهبرداری از منابع طبیعی پایه و نیز بر حسن جریان کار کشاورزی و رونق امور زندگی در هر روستا و به تبع آن در تمام روستاهای کشور، مستلزم وجود یک نهاد رهبری بومی و محلی روستایی بهصورت مجموعهای از ساختارهای تولیتی یا مدیریتی و یا نظارتی متناسب با شرایط موجود در هر محل است./
M-950822-01
دیدگاه تان را بنویسید