گفتوگو با حمید هنرجو، پژوهشگر فرهنگی - اجتماعی:
شتاب آسیبپذیری اجتماعی روستاها
اعتیاد به مواد مخدر، این سرطان اجتماعی، طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحرانهای بهداشتی و اجتماعی بوده است. واقعیت این است که امروزه علاوه بر برخی مشکلات اجتماعی مانند فقر و بیکاری، مسائل مرتبط با مدیریت محلی، جمعیت و نیروی انسانی، بالا بودن میزان مهاجرت روستایی و روند سالخوردگی نیروی کار کشاورزی، میتوان آسیبهای اجتماعی گستردهای را یافت که به دامنه روستاها نفوذ پیدا کردهاند.
اعتیاد به مواد مخدر، این سرطان اجتماعی، طی دهه اخیر یکی از مهمترین بحرانهای بهداشتی و اجتماعی بوده است. واقعیت این است که امروز ه علاوه بر برخی مشکلات اجتماعی مانند فقر و بیکاری، مسائل مرتبط با مدیریت محلی، جمعیت و نیروی انسانی، بالا بودن میزان مهاجرت روستایی و روند سالخوردگی نیروی کار کشاورزی، میتوان آسیبهای اجتماعی گستردهای را یافت که به دامنه روستاها نفوذ پیدا کردهاند. اگر روزگاری با مهاجرت گسترده نیروی جوان و فعال روستاها به شهر، زمینه فقر نیروی انسانی فراهم میشد، امروز ه آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد به موادمخدر است که زمینه نابودی اندک سرمایههای انسانی باقی مانده در روستاها را فراهم آورده است. از این رو، پرداختن عمیق و جدی به مسائل اجتماعی روستاها که هم اکنون گذشته از مهاجرت، پدیدههایی چون اعتیاد، ضعف پیوندهای اجتماعی و کج رفتاریهای اخلاقی را شامل میشود، امری ضروری و حیاتی است. روزنامه قدس در گفتوگو با حمید هنرجو، پژوهشگر فرهنگی، اجتماعی مؤلفههای گرایش جوانان روستایی را به مواد مخدر مورد بررسی قرار داده است.
*************
نزدیکی بین شهرها و روستاها و کاهش مرزبندیهای جغرافیایی منجربه افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه روستایی شده است. آیا میتوان برای رسانههای نوظهور نیز در این بین نقشی قائل شد؟
امروز ه دیگر بین روستا و شهر فاصله زیادی وجود ندارد شاید یکی از مهم ترین دلایل آن کاهش خطوط مواصلاتی بین شهرها و روستاها به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی است. بیتردید نزدیکی بیش از حد شهرها و روستاها به یکدیگر و تبدیل شدن دنیا به دهکده کوچکی که اخبار و اطلاعات اعم از سودمند یا زیان بخش به راحتی و در کمترین زمان در دسترس همگان قرار میگیرد موجب افزایش آسیبهای اجتماعی شده است. از این رو باید گفت متاسفانه آسیبهایی که در شهرهای بزرگ مشاهده میشود با همان سرعت وکیفیتی که در مراکز استانها و شهرها وجود دارد وارد روستاها نیز شده است. امروز دنیای مجازی؛ رسانههای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و ماهوارهها فضای خاصی را برای اطلاع رسانی
همگانی فراهم کرده اند. بدیهی است در چنین شرایطی بیشتر از آنکه به جنبهها و دستاوردهای علمی آن توجه شود، هدف دشمن مسموم کردن فضای جوامع ارزشی و مستقل است. بنابراین در این فضا فیلم ، کلیپ و مطالبی منتشر میشود که آسیب زاست و موجب خسارت ملی میشود. شاید حتی مسائل و اظهار نظرهایی که در خصوص مشکلات اجتماعی در رسانههای جمعی منتشر میشود در واقع تشویق برخی از جوانان و نوجوانان به این مسئله است. چرا که به صورت علمی و کارشناسی مورد بررسی و واکاوی قرار نمیگیرد.
عدم تبیین درست یک آسیب اجتماعی به مثابه بدآموزی اجتماعی است و این مسئله با رسانه قابلیت انتقال دارد. آنچه که امروز موجب افزایش آسیبها در جامعه بشری شده، عدم مرزبندی بین روستا و شهر به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، عقیدتی و حتی سیاسی است. بنابراین در چنین شرایطی دیگر بین شهر و روستا دیوار حائلی وجود ندارد. البته این مسئله از پارهای جهات مثبت است اما از برخی از جهات، منفی است.
لطفاً در باره نکات منفی منتقل شده از جامعه شهری را نیز توضیح دهید؟
یکی از این موارد، افزایش تنبلی مفرط در نیروی کار شهری است. متأسفانه به دلیل نزدیک شدن مرزهای جغرافیایی و کاهش دایره ارتباطات، دامنه تنبلی مفرط به روستاها نیز کشیده شده و منجر به تنبلی نیروی کار در روستاها شده است. در حالی که نیروی جوان اعم از شهری یا روستایی باید به جای صرف انرژی جوانی در حاشیههای غیر مفید، تمام وقت خود را صرف بهره وری بیشتر اقتصادی و اجتماعی نماید. مسئله دیگری که از بعد فرهنگی باید بدان پرداخت عدم لذت بردن امروز بشر یا شهروند عصر حاضر از طبیعت بکر است. انسانهای دههها یا سده های پیش به مراتب بیشتر از ما از طبیعت بکر روستاها برای تعالی روحی و معنوی خود بهره مند
میشدند. از این رو با جرأت میتوان گفت سالهای اخیر آسیبهای فرهنگی در سطح روستاها به شدت افزایش یافته است. متاسفانه بیان چنین مسئله ای به منازعات بین طرفین میانجامد. این در حالی است که ما فراموش کرده ایم ریشه و خمیر مایه وجودی همه ما وامدار روستا و زحماتی است که روستاییان متحمل میشوند.
آیا بیکاری جوانان روستایی، آنها را به لذت جویی از مواد مخدر سوق داده است؟
با توجه به آنچه گفته شد از جهاتی روستاها همانند شهرها شده اند، اما اینکه روستا همانند شهر شود در همه ابعاد مثبت و قابل تقدیر نیست بلکه قابل تامل یا تاسف آوراست. یکی از مهمترین موارد تاسف باری که امروز در سطح روستاها مشاهده میشود افزایش گرایش به مواد مخدر اعم از سنتی و صنعتی است. یقینا اعتیاد، آسیب اجتماعی بسیار بزرگی است و تبعات سنگینی بر خانواده، چه روستایی و چه شهری تحمیل میکند. بنابراین اعتیاد را در هر شهر یا روستایی و با هر شرایطی باید مصیبت ملی عنوان کرد. متاسفانه احساس لذت جویی کاذب از مسائلی است که جوانان روستایی دانشگاه رفته شهر دیده نیز بدان گرایش نشان داده اند. دام اعتیاد یا همان سفره مسمومی که برای جوانان و نیروی کار در شهر پهن شده، امروز نیروی جوان روستایی را نیز در منجلاب سقوط فرو برده است.
با اینکه محیط روستا از لحاظ جغرافیایی، کوچک و صمیمانه تر یا به قولی خودمانی تر است و اهالی روستا بیشتر از شهرنشینان یکدیگر را میشناسند و با هم تعامل نزدیک تری دارند، اما قبح گرایش به مواد مخدر در روستاها نیز کاهش یافته، شاید روزی اگر یک روستایی زاده سیگار میکشید همه به چشم دیگری به او نگریسته یا او را طرد میکردند، یقینا حجب و حیای روستایی مانع از انجام بسیاری از فعالیتهای مضر میشد، در حالی که امروز ه متأسفانه پای بسیاری از مسائل، تفریحات ناسالم و لذت جوییهای کاذب و رسانههای غیر متعهد به روستاها باز شده است. جای تأسف دارد که از نظر فرهنگی شاهد سقوط اجتماعی هستیم که دامنه این سقوط نیر به روستاها کشیده شده است.
آنچه که هویت روستاها را از شهرها متمایز میکرد برقراری روابطی بر مبنای همدلی، برادری و نگاه دستگیرانه و صمیمانه جدی به مشکلات بود. متاسفانه با نزدیک شدن مرز فرهنگی شهر و روستا بسیاری از ارزشهای روستایی هم از جامعه روستایی دور شده اما همچنان جامعه روستایی نسبت به شهر لبریز از محیط سالم و سرشار از صداقت و محبت است. در واقع اعتیاد که دستپخت استکبار جهانی است متاسفانه به روستاها تسری یافته و دولت و مسئولین برای مقابله فرهنگی و قانونگذاری در این مهم همچنان چاره ای نیندیشیده اند.افزایش آمار اعتیاد در جامعه شهری و روستایی نشان میدهد که مسئولین راهکار مناسبی را در جهت هنر و فرهنگ و حتی قانونگذاری برای این مهم نیندیشیده اند، به گونه ای
که حتی سریال یا فیلم ی که بتواند به وضوح قبح و کراهت اعتیاد را به تصویر بکشد ساخته نمیشود. حتی در حوزه ادبیات نیز آموزش و پرورش و آموزش عالی برای این مسئله راهکاری ندارند تا دانش آموزان و دانشجویان را از طرق فرهنگی با آسیبهای ناشی از اعتیاد آشنا نمایند.
در این بین وظیفه نیروی انتظامی برای صیانت از محیط پاک روستا و حفاظت از سرمایههای جوان در روستاها چیست؟ آیا نزدیکی اماکن نگهداری معتادین به روستاها، در گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر موثر است؟
یقینا یکی از موارد مهم، بحث کنترل و نظارت انتقال مواد مخدر به روستاست. از این رو وظیفه مسئولین نیروهای انتظامی سنگین تر میشود. چرا که آنها ضمن رعایت شیوههای فرهنگی باید ورود و خروج مواد مخدر را در روستاها رصد کرده و مانع انتقال آن شوند. موضوع دیگری که متاسفانه مورد بی مهری
و بی توجهی مسئولین قرار گرفته، نزدیکی کمپهای ترک اعتیاد به روستاهاست. از سوی دیگر برخی از کسانی که متولی کمپهای ترک اعتیاد هستند خود یا به مواد مخدر گرایش داشته یا ترک اعتیاد کرده اند. بنابر این با چنین شرایطی امکان گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر افزایش یافته، از آن سو کسانی که در این کمپها نگهداری میشوند به دلیل عدم مراقبت غیر علمی نمیتوان به سلامت آینده آنها امیدوار بود. متاسفانه ترک اعتیاد به صورت کارشناسی انجام نمیشود. در کمپهای ترک اعتیاد ما خبری از حضور دکتر روانشناس، جامعه شناس یا پزشکان حاذق نیست که با کار علمی موجب عدم بازگشت مجدد جوانان به اعتیاد شوند. در چنین شرایطی نمیتوان مدعی ریشه کن کردن اعتیاد شد./
دیدگاه تان را بنویسید