سکوت سازمان دامپزشکی شکست
31 هزار رأس دام بر اثر تب برفکی، تلف شدند/ نیاز سالانه برای مبارزه با تببرفکی؛ 120 میلیارد تومان/ کاهش 60 درصدی بیماری نسبت به سه هفته گذشته
در نیمه دوم سال 94 با توجه به مواردی که پیش آمده بود، 12 میلیارد تومان برای تأمین واکسن از دولت درخواست شد، اما به خاطر کمبود منابع مالی، تأخیر زیادی در ارائه مبلغ صورت گرفت. با این حال، کمک دولت در سال جدید، پیشرفت واکسیناسیون و کنترل بیماری را رقم زد.
خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید زندیفخر:
از دیماه سال گذشته که بیماری تببرفکی در میان دامها شناسایی شد، وضعیت تقریباً بحرانی در برخی از استانها بهویژه مناطق غربی کشور پیش آمد و تا همین لحظه هم هنوز این بیماری جان حیوانات زوجسم را میگیرد؛ البته با شدتی بسیار کمتر.
گزارشهای متعددی در این باره از رسانههای مختلف منتشر شد که تا حدودی وضعیت نگرانکننده دامداری در کشور را به رخ میکشید. آخرین آماری که در این باره موجود بود، به معاون بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی مربوط میشود که در خبری با عنوان " کمبود واکسن و ورود سوشهای جدید عامل اصلی گسترش تببرفکی " منتشر شد و در آن از تلفات 13 هزار رأسی دام کوچک سخن به میان آمده بود. گذشته از اینها عدد مطرح شده دام سنگین را در بر نمیگرفت و همچنین این آمار حداقل برای اصحاب رسانه بهروزرسانی نشده بود.
تلاش و پیگیری خبرنگار ایانا برای دستیابی به عددی صحیح و کامل، به جایی نرسید. تا جایی که در گزارش " کالبدشکافی تببرفکی " زوایای دیگری از این پرونده قطور، روشن و مشخص شد که دستور مقام ارشد سازمان دامپزشکی بر این اصل تأکید دارد که به هیچ عنوان مدیران میانی نباید درباره بیماری تببرفکی اظهارنظر کنند. حتی رئیس هیأتمدیره اتحادیه سرأسری دامداران ایران، در خبری با عنوان " ممانعت مسئولان دامپزشکی از ارائه آمار تلفات تببرفکی برای پرهیز از هرأسآفرینی است " این نکته را به ایانا گوشزد کرده بود که سازمان دامپزشکی، از ارائه آمار به اتحادیه تخصصی دامداران نیز طفره میرود.
تا جایی که اواخر هفته جاری، رئیس سازمان دامپزشکی در نشستی خبری با تعداد معدودی از رسانهها ازجمله ایانا طلسم سکوت را شکست و آخرین آمار تلفات را در پاسخ به پرسش ایانا مطرح کرد.
به گفته مهدی خلج، 13 هزار رأس گوسفند و بز و حدود یکهزار و 800 رأس گاو در سال 94 و همچنین دستکم 15 هزار رأس دام سبک و یکهزار و 400رأس دام سنگین در سال جاری تلف شدهاند. یعنی به عبارتی، 31 هزار و 200 رأس.
اما تمام ماجرا به اینجا ختم نمیشود؛ زیرا برخی از کارشناسان، آمار تلفات را بسیار بیش از این مقدار تلقی میکنند و در عوض، گروهی نیز معتقدند که میزان خسارت از این عدد کمتر بوده است. از اینها گذشته در بعضی استانها بهدلیل تقلب تعدادی از دامداران، آمارسازیهای مجازی صورت گرفته و به عبارتی لاشه دامها میان واحدها دستبهدست میشده است. شاید خبر تأییدنشده خریداری دامهای تلفشده در بعضی نواحی، ریشه در همین آمارهای جعلی داشته باشد که کارشناسان به آن اشاره میکنند.
به هر ترتیب، اوجگیری مجدد تببرفکی در سال جاری، در حالی اتفاق افتاد که مدیرکل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی در تاریخ پنجم اسفندماه 94 طی خبری با عنوان " مهار بیماری تببرفکی " گفته بود که سازمان دامپزشکی تاکنون توانسته بیماری را مهار کند و واکسیناسیون را تا شعاع ۳۰ کیلومتری مناطق پرخطر انجام دهد.
اما پرسش اینجاست که چرا با وجود واکسیناسیون، افسار این ویروس از دست مسئولان خارج شد و شبیخونی به یاد ماندنی را برای دامداران رقم زد؟ اعتقاد مجموع دستاندرکاران دامپزشکی همانطور که در گزارشهای قبلی مطرح شده، بر این است که یکی از عواملی اصلی این رخداد، کوچ عشایر است. با این حال، قائم مقام سازمان امور عشایر، 10 روز پیش، در خبری مبنی بر " تببرفکی، کوچ عشایر را یک هفته عقب انداخت " اعلام کرده بود: "بیماری تب برفکی که این روزها دامهای بیشتر مناطق کشور را درگیر کرده، دامهای عشایری را نیز نشانه رفته است." نگاهی اجمالی به نقشه گستردگی بیماری در کشور، این موضوع را به اثبات میرساند که انتشار بیماری بیشتر در مناطق کوچرو و غربی صورت گرفته و اکثر استانهای شرقی، جزو نواحی پاک بهشمار میروند؛ زیرا حداقل 22 میلیون رأس دام در 46 درصد از قلمرو کشور جابهجا شده و در صورت آلوده بودن، ویروس را با خود به ییلاق میبرند.
واکسن
اما مهمتر از اپیدمیولوژی تببرفکی، تأمین و تولید واکسن است؛ پادزهری که مؤسسه واکسن و سرمسازی رازی موظف است آن را تولید و در اختیار دامپزشکی قرار دهد. خبرهای ضد و نقیضی در این میان مطرح میشود که نمیتوان آنها را مانند قطعات پازل در کنار هم چید. زیرا کنکاش خبرنگاران برای رسیدن به اصل موضوع و واقعیت پیشآمده، تاکنون بیثمر مانده است. حتی رئیس سازمان دامپزشکی در پاسخ به پرسشهای پیدرپی اصحاب رسانه، مبنی بر اختلاف نظری که میان این دو نهاد وجود دارد، به شوخی گفت: "شما هر کاری کنید، نمیتوانید میان بنده و رئیس مؤسسه رازی دعوا راه بیندازید!"
گذشته از طرز تلقی خلج، هر از گاهی از مسئولان مؤسسه رازی و سازمان دامپزشکی، اخباری شنیده میشود که بهنظر میرسد هر یک قصد دارند تقصیرها را متوجه دیگری کنند و در تلاطم این پاسکاریها دامدار بیچاره نظارهگر سیر صعودی آمار تلفات سرمایهای است که در طول سالیان متوالی، آن را با چنگ و دندان نگه داشته. " تعلل دامپزشکی در صدور مجوز برای ساخت واکسن تببرفکی " ، "بدهی 30 میلیارد تومانی سازمان دامپزشکی به مؤسسه رازی" و اخباری از این دست، تنها نمونههایی هستند که اختلاف نظرات دو بخش را به نمایش میگذارند.
البته رئیس مؤسسه رازی در کنگره اخیر دامپزشکی اعلام کرد که "تولید واکسن تببرفکی درسال گذشته نصف شد" و این موضوع بهدلیل افزایش عیار واکسن از 3PDfifty به 6PDfifty بوده است.
به گفته حمید کهرام، قبل از این جریان، مراتب به سازمان دامپزشکی کشور گزارش شده تا اختلالی در تأمین واکسن پیش نیاید، اما درست همان اتفاقی افتاد که ویروس تببرفکی انتظارش را میکشید!
دولت و دامداران، هر دو پول ندادند
رئیس سازمان دامپزشکی کشور در آخرین نشست خبری که در واپسین ساعات کاری هفتهای که گذشت برگزار شد، گفت: از زمانی که بیماری تب برفکی شناسایی شد، کشورمان با کمبود واکسن روبهرو بوده و مؤسسه رازی نیز نتوانسته آن را بهطور کامل تأمین کند.
خلج با اشاره به نیاز 27 میلیون دز واکسن تببرفکی به علاوه شش میلیون دز ذخیره استراتژیک در سال، افزود: اگرچه تولید واکسن باید تابعی از برنامههای سازمان دامپزشکی باشد، اما اکنون وضعیتی معکوس بر این بخش حاکم است و تأمین این ماده بیولوژیک، هر ساله نوسانات بسیاری را تجربه میکند.
به گفته وی، تا زمانی که درآمد دولت به واسطه قیمت بالای نفت، مطلوب بود، سالانه پنج تا شش میلیون دز واکسن به کشور وارد میشد و بهصورت رایگان در اختیار دامداران قرار میگرفت، اما از سال 93 که قدرت مالی دولت کاهش یافت، مجوز واردات این محصول به چند شرکت خصوصی واگذار شد و در عین حال، کمکم واکسیناسیون از رایگان بودن فاصله گرفت. به همین دلیل دامداران استقبال چندانی از این موضوع نکردند. بهطوری که در همان سال، شرکتهای واردکننده، حداقل یکهزار تومان در هر دز ضرر کردند.
خلج خاطرنشان کرد: بنابراین بدیهی است که شرکتها برای مرتبه دوم یعنی در سال 94 از تجارت در این زمینه امتناع میکنند؛ پس بدونشک کمبود واکسن امری مسلم خواهد بود.
وی ادامه داد: در نیمه دوم سال 94 با توجه به مواردی که پیش آمده بود، 12 میلیارد تومان برای تأمین واکسن از دولت درخواست شد، اما به خاطر کمبود منابع مالی، تأخیر زیادی در ارائه مبلغ صورت گرفت. با این حال، کمک دولت در سال جدید، پیشرفت واکسیناسیون و کنترل بیماری را رقم زد.
از نظر این مقام مسئول، یکی دیگر از دلایل تعلل در تامین واکسن، تغییر سویه ویروس و زمان لازم برای ساخت پادزهر آن است. با این حال در سال جاری با 3 شرکت فرانسوی، ترکی و هندی قراردادی برای واردات 8.5 میلیون دز از این ماده بیولوژیک، منعقد شده که تاکنون بیش از 3.7 میلیون دز آن وارد شده است.
واکسیناسیون 36 میلیون و 900 هزار رأس دام سبک و 3 میلیون و 760 هزار رأس دام سنگین از ابتدای زمستان سال گذشته تا 25 اردیبهشت 95، از دیگر مواردی بود که خلج به آن اشاره کرد. همچنین قرار است در فاز دوم در مجموع تا 30 میلیون رأس دام، مایهکوبی شوند. بر این اساس، کاهش 60 درصدی بیماری نسبت به سه هفته گذشته، نشان از عملیات ضربتی تیم واکسیناسیون دارد.
خلج تصریح کرد: واکسیناسیون برای دامهای سبک کاملاً رایگان بوده و هیچ ماموری حق دریافت پول از دامدار را ندارد، این در حالی است که صاحبان جمعیت گاوی، باید بهای چنین خدماتی را بپردازند. البته در برخی مناطق، استانداریها ورود کرده و برای تامین مالی واکسیناسیون به کمک دامداران شتافتهاند.
مبلغ مورد نیاز سالانه برای مبارزه با تببرفکی؛ حداقل 120 میلیارد تومان
وی میزان مبلغ مورد نیاز سالانه برای مبارزه با تببرفکی را حداقل 120 میلیارد تومان عنوان کرد و یادآور شد: با تدابیری که اندیشیده شده امید میرود در سال جاری کشور با چنین کمبودی روبهرو نشود و دامداران نیز باید در این راه با واکسیناتورها همکاری کنند.
نمونههایی از تلفات تببرفکی در برخی کشورها
کشور | سال درگیری | تعداد گله درگیر | تعداد دام تلفشده (رأس) | میزان خسارت |
تایوان | 1997 | 6147 | 4 میلیون | 5.3 میلیارد دلار |
انگستان | 2001 | 2030 | 6 میلیون و 300 هزار | 7 میلیارد دلار |
ژاپن | 2010 | 1250 | 298 هزار | 440 میلیون یورو |
منبع: سازمان دامپزشکی کشور
یکی از مسائلی که رئیس سازمان دامپزشکی کشور به آن اشاره کرد، تحلیل کارشناسان این سازمان در هشت ماه گذشته و پیشبینی بیعیب و نقص آنها نسبت به روند بیماری تببرفکی در کشور بود. حال پرسش اینجاست که اگر چنین تحلیل و پیشبینی دقیقی نسبت به حوادث آینده بهعنوان برگ برنده سازمان بوده، چرا در همان زمان اطلاعرسانی انجام نشده و در اختیار رسانهها قرار نگرفته است؟ آیا اگر این آگاهی از هشت ماه قبل به گوش فعالان و دستاندرکاران پرورش دام میرسید و آنها میدانستند که چه حادثه شومی انتظارشان را میکشد، برای چنین روزهایی برنامهریزی نمیکردند؟ آیا با تدابیر صورت گرفته، آمار تلفات از این مقدار کمتر نمیشد؟ بخشی که دستکم ارزش سرمایه آنها را 145 هزار میلیارد تومان تخمین میزنند./
V-950231-01
دیدگاه تان را بنویسید